گروه موسیقی هنرآنلاین: سیاورشن بندرعباسی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر موسیقی هرمزگان///

ناصر عبداللهی، که متولد دهم دی ماه 49 بود، 29 آذر 85 در گذشت؛ چند ماه پس از درگذشت آن پیرمرد ترانه سرا؛ صالح سنگبر. خواننده‌ای که با ترانه"ناصریا" به شهرت رسید اما موسیقی او با همه‌ سر و صدایش، هیچ‌گاه در بندرعباس جریان‌ساز نبود. معدود افرادی هستند که تنها سعی دارند صدا و فضای موسیقایی او را کپی کنند اما این اثرگذاری فقط در همین حد باقی مانده است و بر خلاف موسیقیِ ابراهیم منصفی که در بندرعباس و حتی ایران امروز جریان پیدا کرده و اثرگذار بوده، موسیقی ناصر از این نظر نحیف بوده و با مرگ او به پایان رسیده است.

اوایل دهه 70 بود که ناصر عبداللهی از اجرای موسیقی در عروسی‌ها دست کشید و پس از گذراندن یک دوره طولانی، سکوت خود را شکست و ناگهان و هم زمان با انتشار پنج آلبوم متفاوت و به باورخود "معنوی" در بندرعباس فعالیت دوباره خود را در زمینه موسیقی پی گرفت. " انسان غافلن"، "سر سویدا"، "خداوند عیسی" و "گنوغ" از قطعات این آلبوم‌ها بودند و این آخری، گنوغ (دیوانه) شاهکار ناصر بود در آن زمان.

گنوغ، ترانه‌ای بود از صالح سنگبُر بهترین فوتبالیست بندرعباس؛ که سر پیری رو آورده بود به ترانه‌سرایی و از قضا ترانه‌های اجتماعی او، کارهایی در خوراند. گنوغ فضای موسیقیایی تازه‌ای برای موسیقی بندرعباس بود. بعدها اختلاف صالح و ناصر باعث شد این کار در دوران حرفه‌ای ناصر ضبط نشود. صالح در گفت‌وگو با نگارنده که دی ماه 83 در وبلاگ سیاورشن منتشر شده می‌گوید: "به ایشان گفتم شما دیگر گنوغ نیستی و حق نداری گنوغ را بخوانی!"؛ این‌گونه بود که فقط بندرعباسی‌ها توانستند اوج کار ناصر و صالح را بشنوند.

سال‌ها پس از منحل شدن گروه "لیوا" و هجرت علی حبیب‌زاده، این ناصر بود که موسیقی بندرعباس را در سطح ملی مطرح و نگرش عوام از موسیقی بندرعباس را اصلاح کرد. او به گمان من حتی القائات نادرست رسانه‌ها در مورد چهره و سیمای بندرعباسی‌ها را نیز دگرگون کرد.

فریدون شهبازیان درباره ناصر می‌گوید: "جوانکی دیدم خوش بر و رو؛ شیرین؛ خوش تیپ که آهنگی می‌خواند به نام "فاطمه بنت نبی"... بسیار جذاب و دلنشین. صدایی با حلاوت ویژه، تناژ بسیار زیبای بم، دارای ریتم درونی بسیار زیبا... ناصر عبداللهی خواننده و ملودی‌سازی بسیار شایسته‌ای بود، احاطه‌اش بر تمام ریزه‌کاری‌های خوانندگی به حد کمال بود...بزرگ‌ترین حسن‌اش احاطه بر موسیقی جنوب ایران بود مخصوصا بندرعباس.... او تسلط قابل توجهی بر گویش موسیقایی بندرعباس داشت و از قابلیت‌های این گویش هم در نوشتن ترانه و هم خواندن آن به خوبی استفاده کرد.

من هرگاه به کارهای اخیر ناصر گوش می‌دهم، کارهای بندرعباسی که گیتار آن را هم خود او نواخته، به این نتیجه می‌رسم که هر چند ناصر در ردیف بهترین گیتاریست‌های بندرعباس جای ندارد؛ اما در اجرای ریتم بندرعباسی و اجرای کامل‌تر و ظریف‌تر و شفاف‌ترِ آن با گیتار بهترین است. به ویژه کارهای آخرش که به لحاظ فرم‌های ملودیک و آکوردبندی به موسیقی محلی بندرعباس نزدیک‌تر هم می‌شود و ریتم را هم به بهترین شکلی که تا کنون شنیده‌ام پیاده می‌کند.