به گزارش هنر آنلاین ، میزگرد برنامه هفت در این هفته به بحث "مهندسی سینما" اختصاص داشت که با حضور رامین شریف زاده و جواد اردکانی برگزارشد.

میزگرد این هفته برنامه هفت که در دقایق اولیه 9 دی ماه به روی آنتن رفت، به موضوع «مهندسی سینما» اختصاص داشت که با حضور مهمانان این برنامه جواد اردکانی نویسنده و کارگردان سینما و رامین شریف زاده روزنامه نگار و کارشناس فرهنگی برگزار شد.

شریف زاده در ابتدا در خصوص اینکه آیا اصلا چیزی به نام مهندسی سینما داریم یا خیر، عنوان کرد: اساسا ما نقشه راه و مهندسی سینما نداریم و اولین پرسشی که مطرح می شود این است که اساسا عرضه دین و باورهای ملی در جامعه ما چگونه بوده وباید باشد و بالطبع عرضه دین در جامعه هنری چگونه باید باشد. من به نوبه خود به این نتیجه رسیده ام که نظریه پردازان ما چندان موفق به تئوریزه کردن حرکت های انقلاب نبوده اند، البته شکی نیست که مجلس در طول سالیان گذشته قوانینی وضع کرده که راهگشا بوده اما باز مطمئنم این مصوبه ها برای نیازهای جاری ما تدوین شده و افق انقلاب نداشته است. برنامه پنجم توسعه در سال 90 افتتاح شد و تا چند سال بعد افق آن وجود دارد و این ماده گویای این است که ما تا چند سال بعد از انقلاب مهندسی سینما نداشتیم و چنین بحثی اصلا مطرح نبوده است.

اردکانی در این خصوص توضیح داد: ما مهندسی فرهنگی و نقشه راهی نداریم و شکی هم در آن نیست اما نکته مهم این است که چرا نباید داشته باشیم، آیا در عرض 30 سال وجود آن اهمیتی نداشته است و چرا نظام غفلت کرده است. مدیران رده یک کشور در این 30 سال نمی خواستند ما نقشه راه و مهندسی فرهنگی داشته باشیم این درحالی است که رهبر معظم انقلاب خیلی زمان پیش تر این مسئله را مطرح کردند. من معتقدم تا به این چرایی ها توجهی نشود این نقشه راه به دست نمی آید. ما طی 30 سال با قانون رفته ایم جلو ولی قانون مناسبی نبوده است که بتواند ما را پیش ببرد و به موفقیت برساند.

فضای فرهنگی ما برگرفته از فضای سیاسی است

شریف زاده ادامه داد: زمانی که یک مدیر فرهنگی وارد عرصه کار می شود نقطه شروع و نقطه پایانی برای او متصور نیست و با چند معضل روبه روست، یکی اینکه مدیر قبلی دستاوردی برای او مشخص نکرده است، فضای فرهنگی ما برگرفته از فضای سیاسی کشور است و متاسفانه دنباله رو فضای سیاسی و جناح بندی هاست از اینرو هر مدیر فرهنگی براساس سیاست های دیکته شده عمل می کند. یک مدیر فرهنگی زمانی که تازه وارد محیط فرهنگی می شود با هیئت مدیره ای مواجه می شود که باید نقشه راه را به او ارائه کنند اما هیچ تعاملی در این رابطه صورت نمی گیرد.

در ادامه اردکانی داشتن مهندسی فرهنگی را لازمه کار دانست و اظهار کرد: مهندسی فرهنگی یعنی اینکه یک تابلوی بزرگ ترسیم شود و تمامی فعالیت های فرهنگی تا برهه زمانی به طور مثال 40 ساله بر روی آن آمده و جریان فرهنگی سینما نیز به عنوان جزء مهمی از آن مشخص شده باشد. آن چیزی که هارمونی با رفتار فرهنگی ایجاد می کند همان تابلوی بزرگ است که وقتی نباشد ما دچار گرفتاری ها و ندانم کاری های گوناگون می شویم. نقشه راه یک خط کش روشن است برای ارزیابی عملکرد مدیران فرهنگی مختلف. مدیران فرهنگی ما به هر نحوه ای که خواستند رفتار کردند و هیچ متری برای تعیین خوبی و بدی عملکرد آنان وجود نداشت و متاسفانه بخش نظارتی هم وجود نداشته است در نتیجه همه چیز سلیقه ای می شود.

وقتی مدیر فرهنگی درگیر روزمرگی ها می شود، از طراحی نقشه راه بازمی ماند

وی افزود: آن نکته کلیدی و اساسی که باید وجود داشته باشد زمان است، ما قبل از پیروزی انقلاب سینمایی داشتیم با ساختاری که متناسب با شرایط آن دوران بود، انقلابی رخ داد که این انقلاب به معنای تغییر ساختار بود، ما ساختارها را بهم زدیم و در کنار آن باید ساختار جدیدی ایجاد می کردیم. تمامی ریل های آن دوران برداشته شد ولی باید ریل های جدیدی برای آن طراحی شده و جایگزین می شد که این کار توسط هیچ مدیری صورت نگرفت. یک مدیر برای چهار سال انتخاب می شود و این مدیریت فرهنگی به قدری در تمامی سالها درگیر روزمره گی می شود که طبیعی است نتواند نقشه راهی طراحی کند. مدیران و معاونت های سینمایی وارد فضای سینما می شوند اما فضایی که هنوز ساختار خود را پیدا نکرده است. در حال حاضر هنوز در برنامه رسانه ملی سینمای سرگرمی مطرح می شود اما آیا سینمای مدنظر نظام، سینمای سرگرمی است.

این کارگردان سینما به نبود اجماع نظر در مورد دفاع یا رد فیلم ها اشاره کرد و توضیح داد: متاسفانه هیچ اجماع نظری در رد یا تایید فیلم ها وجود ندارد و دائما اتفاقات مقطعی و لحظه ای شکل می گیرد. مادامی که حوزه فرهنگی ما مدیریت کلان آن با دولت هایی با عمر کوتاه گره خورده باشد ما در حوزه فرهنگ به هیچ پیشرفتی نمی رسیم، باید مدیریت بخش فرهنگی کشور از دولت جدا شود و باید یک مدیر فرهنگی 10 سال زمان داشته باشد تا بتواند کار را درست و با ساختار جلو ببرد. برای کار فرهنگی باید زمان قائل شد تا بتواند به بلو برسد و نتیجه دهد.

تنها 5/1 درصد از اعتبارات موسسات صرف پژوهش می شود

شریف زاده در ادامه این بحث اظهار داشت: وقتی ما هنوز به یک تعریف مشخص از هنر نرسیده ایم مسائل ناخوشایندی هم پیش می آید. زمانی که ما با تولید یک اثر مواجه می شویم به نظر دادن در مورد آن می پردازیم اما توجهی نمی کنیم چرا این ایده در ذهن کارگردان و سازنده فیلم شکل گرفته است. سالیانه هزاران نفر به جامعه فرهنگی کشور از طریق تحصیلات دانشگاهی تزریق می شوند؛ 80 درصد از دانشجویان فارغ التحصیل سینما تکنیک می خوانند، 20 درصد از این واحدهای دانشگاهی به محتوا مربوط می شود که 15 درصد بر روی فرهنگ غرب متمرکز شده اند یعنی تنها 5 درصد به باورها و فرهنگ خودمان می پردازند همه اینها به دلیل نبود همان نقشه راه است.

وی افزود: زمانی که مدیریت وارد می شود با دنیایی از مشکلات روبه روست. در شرایط کنونی مقررات می گوید برای جبران نقشه راه باید بخشی از بودجه به آموزش و پژوهش اختصاص داده شود من با مروری که بر وضعیت پژوهش داشته ام دیده ام در بهترین شرایط 1/5 درصد از اعتبارات موسسات صرف پژوهش می شود درصورتی که برای رسیدن به نقشه راه پژوهش نقش اساسی ایفا می کند چراکه این پژوهش ها راه را به مدیران نشان می دهد.

درصد زیادی از فیلم هایی که تولید می شود ربطی به ایران ندارد

اردکانی نیز در این زمینه تاکید کرد: اگر قرار بود ما به هدف سینمای ایران برسیم قبل از انقلاب هم این امر وجود داشت. سینما به عنوان صنعت، به عنوان هنر و .. هرکدام راه جداگانه ای را طراحی می کند، درصد زیادی از فیلم هایی که ما تولید می کنیم ربطی به ایران ندارد تنها قصه در ایران اتفاق افتاده و کارگردان ایرانی است. پس ما باید توجه کنیم که چرا باید در ایران فیلم تولید کنیم، اگر قرار باشد در حوزه اخلاق به مسائلی تن دهیم و به سینمای سرگرمی راضی شویم پس سینما می شود همان سینمای قبل از انقلاب. خیلی از چیزها مطالبه انقلاب است اما این مطالبه فراموش شده است و تا زمانی که ما تکلیفمان را با سینمایی که می خواهیم داشته باشیم مشخص نکنیم این عدم مفاهمه ها ادامه دارد و ادامه نیز خواهد داشت. مسئله این است که خیلی مواقع اصلاح ساختار به کسانی ارجاع داده می شود که منافع آن ها در این اصلاح ساختار وجود ندارد و اگر قرار است برویم به سمت یک سینمای متنوع باید در دل این تنوع اهدافی را دنبال کنیم. رفتارهای منافقانه متاسفانه در مدیریت فرهنگی زیاد به چشم می خورد.

مجلس به جای تمرکز روی مدیریت فرهنگی روی اثر فرهنگی متمرکز شده است

شریف زاده نیز با بیان اینکه دو ساختار مدیریتی و مالی در سینما بسیار تاثیرگذار است، تصریح کرد: در قالب فصل 5 بودجه هایی وارد سیستم می شود ولی وقتی نگاه می کنیم که این بودجه چگونه هزینه می شود با اسامی آشنایی مواجه می شویم که این سوال را به ذهن می رساند که چرا دائم این افراد باید حضور داشته باشند. اساسا پرداخت و دریافت اعتبار ئر سازمان سینمایی به این شکل حاضر کاملا اشتباه است و باعث چاق شدن یکسری افراد می شود که به هیچ وجه خواستار اصلاح امور و راه ها نیستند. وضعیت کنونی شیپور را از دهانه بزرگ آن دمیدن است، هرجا هر اتفاقی رخ می دهد با اثر و کارگردان برخورد می شود درصورتی که باید دید چه پروسه ای طی شده تا این اثر ساخته شده است اما برخوردهایی کاملا مقطعی صورت می گیرد که این روزها بسیار دچار آن هستیم.

اردکانی در پایان خاطر نشان کرد: مجلس به جای تمرکز و نظارت روی مدیریت فرهنگی بر روی اثر فرهنگی تمرکز کرده است و ممیزی هایی ایجاد شده که قابل عملی شدن نیستند.

پایان پیام/