سرویس نمایش هنرآنلاین، در اینکه تئاتر آیا یک هنر فاخر برای قشر متمول جامعه است و یا به همه اقشار جامعه مرتبط است هنوز محل اختلاف بسیاری از کارشناسان این عرصه هنری است. بیتردید تئاتر حتی اگر روزگاری چنین کارکردی داشت امروز یکی از مصالح مهم در جهت تقویت بنیههای فکری و اندیشهای ملل گوناگون است، تئاتری که مردمی است و بنا به شعاری که اکنون چندین سال است در برگزاری جشنواره تئاتر فجر از آن یاد میشود "تئاتر برای همه" است.
به طور حتم برای تحقق چنین شعاری نیاز به فراهم آمدن شرایطی است که تئاتر بیش از پیش در انظار اقشار مختلف مردم قرار بگیرد و از حالتی تشریفاتی خارج شده و این امکان را بدهد تا آنها را بیش از پیش به دیدن، تحلیل و بررسی ماوقع جاری در آن البته بسته به میزان درایت و فهم ذهنیشان مشتاق کند.
به هر ترتیب تئاتر برای خود ابزار و مختصاتی را داراست که در صورت فراهم نشدن حداقلها برای اجرای آن دیگر نمیتوان به آن لفظ تئاتر خطاب کرد در نتیجه صرفنظر از مکان نمایشی که بعدها به دلایلی از جمله کمبودها، آرام آرام کارکرد دیگر پیدا کرد و به فضای باز خیابانها و پیادهروها کشیده شد، ابزار دیگری همچون بازیگر از جمله ملزومات آن است که باید فراهم شود و صدالبته فراهم آمدن چنین امکاناتی مستلزم اختصاص بودجه برای هزینهکرد است.
بازیگر مهم ترین الزام تئاتری است و چه بسا برای مخاطب عام مهمترین دلیل برای خرید بلیط یک نمایش و نشستن بر پای آن؛ در این بین بیتردید اشخاص خاصی با اشتغال در آن از این راه ارتزاق میکنند و باید درآمد حاصل از این رهگذر به شکلی باشد که ضمن تأمین نیازهای بحق زندگی آنها فارغ از هر دغدغهای تنها بر کیفیت تولیدات خود بیاندیشند و با وجود اینکه همواره تئاتر در طول تاریخ بینیاز از عنایات و توجهات فرهنگی نبوده است اما در این چرخه مردم بعد اصلی در حمایت مالی و معنوی از تولیدات تئاتری هستند.
بهبود اقتصاد تئاتر و فروش به حق و قابل قبول آثار نمایشی رابطه مستقیم با میزان آشنایی مردم با این هنر و احساس نیازی دارد که آنها در خود تماشای تئاتر را به عنوان یک نیاز ضروری در زندگی تشخیص داده و بودجهای را در سبد فرهنگی خانواده اختصاص میدهند.
تئاتر امری پویاست و بیشترین ضربه را از بعد اقتصادی میخورد لذا باید تمهیداتی اندیشیده شود که این معضل به گونهای با مشارکت مردم و استقبال بیشتر آنها از اجراهای صحنهای مرتفع شود؛ افزایش ظرفیتهای سالنهای نمایش، فراهم آمدن تسهیلات برای اقشار کمدرآمد جامعه که با پرداخت درصدی از مبلغ تعیین شده بتوانند به تماشای اجراهای صحنه بنشینند از جمله شرایطی است که می تواند ضمن افزایش کمی تماشاچیان به اقتصاد تئاتر کمک کند.
در کشورهای توسعه یافته پیاده شدن سیاست بلیط باز به این معنا که قشر متمول جامعه با همت عالی خود مبلغی بیشتر از مبلغ تعیین شده بلیط را برای پشتیبانی از اجرای تئاتر بپردازند یکی دیگر از راههای مؤثر در زمینه اقتصاد تئاتر است و میتواند خلأ ناشی از فروش بلیط به افراد کمبضاعت را جبران کند.
افزایش روزهای به روی صحنه رفتن تئاتر و برگزاری رپرتوارهای نمایشهایی که با استقبال تماشاچیان مواجه شدهاند از جمله موارد دیگری است که میتواند در افزایش فروش گیشهای تئاتر کمک بسزایی بکند.
با استناد به مطالب مذکور و با توجه به آمار فروش منتشر یافته از سوی مرکز هنرهای نمایشی مبنی بر میزان فروش ماهیانه تولیدات در صحنه و مشاهده عناوینی چون "خدای کشتار" و "هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک" با فروش چند دَه میلیونی در رأس جداول، این پرسش ذهن هر مخاطب را درگیر خود ساخته که رمز موفقیت آنها در بحث جذب مخاطب و فروش گیشه مقبول چه بوده است.
از این رو بر آنیم تا با بررسی عوامل مؤثر بر میزان فروش تولیدات نمایشی و گفت و گو با کارشناسان تئاتری این موضوع را مورد توجه قرار داده که به طور کلی کاهش یا افزایش فروش گیشهای یک اثر نمایشی چگونه حاصل میشود.
عطیه پژم
انتهای پیام/52/53