به گزارش خبرنگارهنرآنلاین؛ بهرام کلهرنیا طراح گرافیک در نشست نقد و بررسی پوسترهای آرش تنهایی گفت:گرافیک مترادف با وضعیت ادراکی مخاطب است و دراین صورت باید از روزگار و زمانه سخن بگوید و شاید با مرور آثار آرش تنهایی باید به دنبال این لحظات باشیم، اما وقتی به گرافیک معاصر نگاه میکنیم محدوده زمانی و شیوه اجرایی طراحان در محدوده زبان روشنفکری خلاصه شده است.
او با برررسی آثار آرش تنهایی در حوزه طراحی پوسترگفت: آرش تنهایی هم مثل گروهی از طراحان بزرگ معاصر ایران برخلاف سنت تاریخی و به لحاظ مکانی خیلی جلو رفته است و به نوعی یافتههای زندهیاد مرتضی ممیز را به روایت شخصی خود ادامه داده است. از این جهت نزدیک شدن تنهایی سبب شده انرژی تصویری کارها به شدت آشکار شود و کیفیت مادی بیشتر به چشم آید به همین دلیل هم پویایی شگفتانگیزی در کارهای او دیده میشود که نمیتوان به عنوان مخاطب به راحتی از کنار آن عبور کرد.
کلهرنیا یکی ازویژگی های بارز پوسترهای تنهایی سادهسازی عنوان کرد و گفت: این سادهسازی شامل خلاصه کردن و به کارگیری رنگهای محدود و انتخاب شده با ذوق و زیباییشناسی متناسب با روزگار و موضوع است. ما در آثار تنهایی رنگهای متمایل به خاکستری و گرم میبینیم و درعین حال عناصر، کیفیت نشانهای پیدا کردهاند که به زعم من این کارجسارت میخواهد. به طوری که میتوان در آثار او عناصراضافی را کم کرد و گفتوگویی صریح به وجود آورد و برای زبان احترام قائل شد.
به گفته کلهرنیا؛ طراحان فکر میکنند که مخاطب تنها برای یک لحظه در اختیارشان است و باید او را گیر ببیندازند، از این رو شیوه ابرازی را فشرده کرده و زبان ادراک را کوتاه میکنند، اما تنهایی دنبال کارآرتیستی برای یک گالری نیست و با دقت پوسترهایش را طراحی میکند. زیرا میداند که آدم معاصر مجموعه نشانههایش تغییر پیدا کرده و صراحت و تلاش جدیدی یافته است.
وی بی زمانی را یکی دیگر از ویژگی های پوسترهای تنهایی عنوان کرد وگفت: این احساس درکارهای تنهایی ناپدید شده است به طوری که یک نوع چالاکی را درتفکر این هنرمند به وجود آورده است زیرا او چارهای جز انتخاب این مسیر ندارد و از این جهت پوسترهایش رسانههای معاصری هستند که روایت گوناگونی در آنها وجود دارد و اشتیاق به بیان روشی تند و تیز را نمایش میدهند و به نوعی این زیباییشناسی تاریخی و کلاسیک را مورد بیتوجهی قرار میدهد.
به باور کلهرنیا پوسترهای آرش تنهایی مدافع ارزشهای انسانی است و اعتباری برای انسان قائل است که به واسطه آن اعتقاد دارد هیچ سیستمی حق حکومت بر انسان را ندارد و در کارهایش هم از این ارزشها دفاع میکند. مریم لاری پژوهشگر گفت: همین که در کنار برپایی نمایشگاهی مجموعه این آثار به صورت مکتوب نیز منتشر شده جای تشکر دارد زیرا این کتابها جزو سرمایههای گرافیکی ما محسوب میشود.
او اضافه کرد: پوستر باید همچون یک مشت تصویری و شوک آورعمل کند که فکر میکنم این اتفاق در کارهای آرش تنهایی با کم کردن تعداد رنگها به صورت آگاهانه اتفاق افتاده است و درعین حال هنرمند تلاش کرده در حوزه فونت و تایپوگرافی ایدههای خوبی مطرح کند. به طوری که او تنها به دنبال اضافه کردن نوشته نبوده بلکه فضاسازی خوبی در کارهایش دیده میشود.
این مدرس هنر در ادامه سخنانش به تلاش آرش تنهایی در عرصه تایپوگرافی اشاره کرد و افزود: هنرمند سعی کرده به خوبی با فونت فارسی برخورد کند و به طوری که در برخی کارها این فونت مکمل تصویر نیست بلکه خود به تنهایی جایگزین نهایی تصویر میشود اما با این وجود بحث بومیسازی را نه تنها در کار ایشان که در حوزه هنر معاصر و به ویژه گرافیک نمیتوان مشاهده کرد و این مشکل از زمانی که صنعت چاپ شکل گرفت تاکنون ادامه پیدا کرده است.
آرش تنهایی نیز در ادامه این نشست با اشاره به مباحث مطرح شده گفت: درهمین سالن روبرویی کارهایی از یک طراح جوان سوییسی میبینیم که به شدت فضای شسته و رفته کشورش درآثارش نمود پیدا کرده یعنی نظم و دقت سوییسی در تک تک تابلوهای این هنرمند دیده می شود اما همین دقت در گرافیک ما چیزی شبیه به شوخی است.
او ادامه داد: وقتی زندهیاد ممیز در سال 35 وارد دانشکده هنرهای زیبا میشود نسبت به کمبود کتابهایی درباره تاریخ هنر ایران گلایهمند است و از وجود کتابهای بیشمار درباره تاریخ هنر جهان گلایه دارد. بنده نیز که چند دهه بعد از ممیز وارد همین دانشگاه شدم این دسترسی را از هنر ایران پیدا نکردم و به همین دلیل اطلاعاتم از زندگی و فعالیتهای رضا عباسی، بهزاد و دیگران آنقدر کم بود که میتوان نسبت به آن از یک گسست فرهنگی یاد کرد.
تنهایی فرشید مثقالی و محصص را از جمله بزرگترین طراحان معاصری عنوان کرد که به جوهره تفکر زیباییشناسی هنر ایرانی وفادار ماندهاند و گفت: اما باور کنید جستجو در کتابهای چاپ سنگی و نگارگری ایرانی برای ما جایش خالی است و فکر میکنم به عنوان فردی که در دنیای امروز زندگی میکند داوینچی به من نزدیکتر از فلان نقاش ایرانی چون محمد سیاه قلم است. چون چیزی درباره آنها ندیدهام و در کتابهای درسیام نمونههایی را نخواندهام.
این طراح جوان در بخش دیگری از صحبتهای خود توضیح داد: اگر پوسترها شاهدی از روزگار ما باشند فکر میکنم آثار من نیز باید همین گونه عمل کند. به شخصه معتقدم باید بومی باشیم اما وقتی نیستیم نمیتوانیم آن را در کارهایمان داشته باشیم.
تنهایی اضافه کرد: وقتی از کارهای گرافیک صحبت میکنیم بحث سفارش هم مطرح است و فکر میکنم بخشی از مباحثی که مطرح شد پاسخاش نسبت به سفارشی باشد که من برای طراحی فلان پوستر گرفتم. در حالی که به شخصه از زمانی که در هنرستان گرافیک میخواندم به دنبال زیباییشناختی هنر ایرانی و نگارگری بودم و علاقه به چاپ سنگیهای دوران قاجار داشتم. به همین دلیل هم در کارهایم هیچ گاه عمق و بعد دیده نمیشود و یا به سایه روشن و سایهپردازی علاقهای ندارم.