به گزارش هنرآنلاین، در حالیکه انتشارات "تیت" کتاب نفیسی از عکسهای "ویلیام کلاین" را طی دورههای مختلف به چاپ رسانده، گالری "تیت مدرن" هم تازهترین نمایشگاه خود را به آثار او اختصاص داده است.
"کلاین" هنرمندی است که در عین عکاسی به شیوه سیاهوسفید طی دههها، برخی از آنها را با نقاشی و طراحی آمیخت و در عین حال از آنجاکه عاشق سینما بود، ایدههای مختلفی را به شکل فیلمهای تجربی و مستند ساخت.
بنابر این گزارش، در اولین اتاق نمایشگاه تماشاگر با یک فیلم تجربی درباره برادوی نیویورک روبرو میشود؛ همه چیز در رنگ و نور خلاصه میشود و "کلاین" در این فیلم کاملا انتزاعی، براودی را از زاویه تازهای میبیند.
"کلاین" چندان در قید و بند تکنیک نیست و هیچگاه فیلمی به مفهوم کاملا حرفهای نساخت، برعکس فیلم را به مانند عکاسی، وسیلهای برای کار با نور و ترکیب بندی تصویر میدید. از این رو نگاه کردن به این فیلم به عنوان سینما عملا امتیاز چندانی را برای ساندهاش به ارمغان نمیآورد.
اما قدرت "کلاین" را نه در فیلمها، بلکه در عکسهایی سراغ کرد که از نگاه جست و جوگر و به شدت دقیق هنرمند نسبت به جهان اطرافش حکایت دارد؛ اوج این نگاه را میتوان در عکسهای او از شهر توکیو دید که مفهوم اگزوتیگ بودن را به شیوهای شخصی ثبت میکند و موفق میشود در مناسبتها و احوال مختلف، آدمهایی را روایت کند که به نظر میرسد تنها میتوانند در این شکل و در این موقعیت و با همین تصاویر سیاهوسفید روایت شوند.
قدرت این تصاویر زمانی بیشتر میشوند که بجای صفحات کوچک کتاب، در ابعاد بزرگ این نمایشگاه دیده شوند.
به نوشته بیبیسی، استفاده از عمق میدان و سرعت کم، ویژگی تکرار شونده این آثار هستند که در غالب آنها حس و حال مشترکی دیده میشود. "کلاین" ابایی ندارد که در عکسهایش صورت آدمها به دلیل سرعت کم دوربین، کاملا محو شوند؛ او به حس و فضا و کادربندیای فکر میکند که گاه اهمیتش از صورت شخصی که در کادر قرار دارد، بیشتر میشود.
"ویلیام کین" از دیروز تا امروز
"ویلیام کلاین" در سال ۱۹۲۸میلادی در محله هارلم نیویورک به دنیا آمد. بچه باهوشی بود و در مدرسهای معروف تحصیل کرد. در دوازده سالگی به سینما میرفت و به گالریهای موزه هنرهای مدرن نیویورک سرک میکشید. در سال ۱۹۴۶ میلادی به ارتش پیوست و به عنوان اپراتور رادیو به کار پرداخت. در آنجا در بازی پوکر، یک دوربین برد و به این ترتیب اولین دوربین زندگیاش را به دست آورد. با آثاری که در موزه هنرهای مدرن نیویورک دیده بود، دوست داشت راهی پاریس شود. در سال ۱۹۴۷ میلادی برای تحصیل در دانشگاه سوربون به پاریس رفت.
با عکاسی مد برای مجله ووگ به شهرت رسید و آثار او به عنوان نگاهی انقلابی به مقوله مد مورد تحسین قرارگرفت. "کلاین" فیلمهای بلندی با نامهای "تو کی هستی پولی مگو"، "آقای آزادی" و "زوج مدل" ساخت، همین طور فیلمهای مستند و کوتاه و حدود 250 فیلم تبلیغاتی برای تلویزیون ساخت. "ویلیام کلاین" اکنون در پاریس زندگی میکند.
"موریاما" و جهان بعد از هیروشیما
"دایدو موریاما" دوربین بسیار کوچکاش را برمیدارد و در خیابانها قدم میزند تا لحظههای ناب زندگی را ثبت کند. عکسهای این هنرمند ژاپنی که تحت تاثیر "کلاین" است، بخش دوم نمایشگاه تیت مدرن را تشکیل میدهند و انتشارات تیت نیز کتاب نفیسی از عکسهای او را منتشر کرده؛ کتابی که قدرت عکسهای "موریاما" را به نمایش میگذارد و شاید به اندازه عکسهای "کلاین" محتاج چاپ در اندازههای بزرگ و دیده شدن در نمایشگاه نیستند.
"موریاما" برخلاف نگاه "کلاین" به توکیو، که بیشتر در پی ثبت غرابت زندگی در شهر متفاوتی چون توکیو است، نگاهی آپوکالیپتیک (آخرالزمانی) دارد و به شکلی در پی ثبت فاجعه در زندگی بشری است. از این رو شاید او را بتوان هنرمندی به شدت تحت تاثیر واقعه هیروشیما خواند که مستقیم و غیر مستقیم در حال ثبت فاجعه در جهان اطرافش است. زمانیکه یک سگ را تصویر میکند یا کودکی پشت به دوربین، مخاطب خودبخود به یاد فاجعه هیروشیما میافتد. کشتی درهم شکسته یا اتوموبیلهای تصادف کرده، خبر از آخرالزمانی دارند که در شخصیتهایی پشت به دوربین یا صورتهای محو، مایههای مورد نظر عکاس را بسط و گسترش میدهند و به شکلی به مانند "کلاین"، شهر به بستر اصلی هنر او بدل میشود؛ موتیفی که خود به آن اشاره دارد و خودش را عاشق شهرها میداند.
موریاما، از دیروز تا امروز
"موریاما" در سال ۱۹۳۸ میلادی در اوزاکا به دنیا آمد. در آنجا تحت تعلیم عکاسی "تاکجی ایوامیا"، عکاس ژاپنی قرار گرفت. در سال ۱۹۶۱ میلادی به توکیو مهاجرت کرد تا برای "ایکو هوسوئه"، عکاس ژاپنی، دستیاری کند. در توکیو مجموعه عکسهایی از بخشهای کمتر دیده شده و نامطلوب شهر خلق کرد. عکسهای سیاهوسفید او با کنتراست بالا و عدم وضوح و زاویههای غریب، او را مشهور کردند.
او دهها هزار عکس طی این چند دهه گرفته است. "موریاما" را تحت تاثیر "ویلیام کلاین" و "اندی وارهول" دانستهاند.