شهرزاد اخگر در نشست علمی بازاریابی که در حاشیه نمایشگاه "مد مانتو و پوشش سر" برگزار شد، با اشاره به اینکه بازاریابی نوین به مسائلی همچون حق انتخاب مشتری و بالا بردن کیفیت زندگی افراد توجه می کند، گفت: در بازاریابی نوین جایگاه مشتری از همه بالاتر است و اولین جایگاه به او اختصاص دارد اما در مرحله بعد از مشتری کسانی اهمیت دارند که با مشتری سرو کار دارند و سپس مدیریت میانی و بعد از آن مدیریت سطوح بالا مطرح می‌شود.

وی در بررسی بازاریابی به مثابه یک علم اظهار کرد: بازاریابی اساسا در دنیا به عنوان یک علم معرفی شده و از دهه 1960به بعد مفاهیم جدیدی برای این علم مطرح شده است. این علم مخلوطی از اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی و مسائل صنعتی است.

اخگر تاکید کرد: بازاریابی به کمک تولید کننده ها وارد بازار شده است تا آنها را در عرضه بهتر کالاهایشان یاری دهد نه اینکه صرفا به بح فروش بیشتر بیانجامد. آنچه که به طور سنتی به بازاریابی اطلاق می شود نگاهی است که اکنون در دنیا آن را قبول ندارند. نسل جدیدی که با بازاریابی آشنا می شود باید بازاریابی علمی را بیاموزد که مفاهیم اصلی آن نیاز، عرضه و تقاضا است.

وی با اشاره به هرم نیازهای مازلو و اینکه با وجود بحث های بسیاری که در این خصوص وجود دارد، هنوز این نیازها کارایی دارند، تصریح کرد: در واقع نیاز، عرضه و تقاضا جزء پایه های مهم علم بازاریابی نوین هستند و کاملا با محیط های جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی و... در تماس هستند. عوامل بعدی مشتری، مصرف کننده و خریدار است که از جایگاه مهمی در بازاریابی برخوردارند. پژوهش‌های بسیاری در این زمینه وجود دارد که تماما به مسائل درونی باز می گردد.

این کارشناس ارشد بازاریابی افزود: موضوع دیگر در بازاریابی ارزش ها و فایده ها هستند. در این خصوص بسیاری از تولید کننده های ما دچار مشکل هستند و اکثرا به آن توجهی ندارند.

اخگر با اشاره به موضوع «بازار» به عنوان یکی دیگر از مولفه های بازاریابی خاطر نشان کرد: « بازار» کلمه ای ایرانی است و ما آن را به دنیا صادر کرده ایم. بازار جایی است که در آن تولیدکننده ها در کنار هم قرار می گیرند و مصرف کننده ها از آن عبور می کنند و تمام نیازهای خود را از آن برطرف می کنند. بعدها در علم بازاریابی بازار مفهوم دیگری یافت و بیشتر از اینکه به فضا و لوکیشن آن نگاه شود، به آدمهایی که در آن حضور دارند و عوامل دیگر توجه شد.

انتهای پیام/61

وی بازاریابی را به دو دسته بازاریابی صنعتی و بازاریابی مصرفی تقسیم بندی کرد و گفت: در بازاریابی مصرفی ما کلمه ای به نام مشتری داریم در حالیکه این کلمه در بازاریابی صنعتی بی معناست. این دو بازاریابی دنیایی با هم اختلاف معنا دارند. در بازاریابی مصرفی مصرف کننده کسی است که کالا و خدمات را به مصرف می رساند. این امر به نیاز افراد به دیده شدن برمی گردد و نیازی که مربوط به منحصر بودن افراد است. در واقع بازاریابی اساسا چهار محور دارد که یک حول مصرف است. ولی بعدها به این نکته توجه شد که هر مصرفی نباید در بازاریابی استفاده شود مثل مصرف مواد مخدر. بلکه باید به اصول اخلاقی در بازاریابی پایبند بود که خیلی ها نیستند و از آن به بدترین شکل ممکن استفاده می کنند.

این کارشناس ارشد مد و بازاریابی به بحث مد و معنای آن در دنیای کنونی اشاره کرد و گفت: وقتی حرکتی از جایی شروع می شود و بعد این حرکت به نقطه ای می رسد که 68 درصد جامعه از آن پیروی می کنند، این حرکت را مد می گویند. همیشه 16 درصد هر جامعه‌ای هرگز چیزهای جدید را نمی پسندند. اصلا اصراری به تغییر آن نباید داشت چون اینها هیچ گاه تن به خواسته های عموم مردم نمی دهند.

وی مسائل فرهنگی، طبقات اجتماعی و خرده فرهنگ ها را به قدری مهم در عرصه مد عنوان کرد که بدون شناخت آنها نمی توان در هیچ جامعه ای پا گذاشت. هر کدام از اینها باید بسط داده شوند و مورد بررسی قرار گیرند.

اخگر خواندن کتابهای تاریخی را یک از عوامل موثر در عرصه مد و طراحی قلمداد کرد و گفت: تاریخ برای دانستن سیر و تحول اتفاقات مهم مد اهمیت دارد. برای مثال فردی به نام زریاب در سال 800 میلادی و در قرن 9 میلادی در اسپانیا مد ایرانی را رواج داده است.

وی تاکید کرد: در عرصه مد قرار نیست ما همه فقط مصرف کننده باشیم بلکه باید درست و بهینه مصرف کنیم ودر طراحی و مد به تاریخ، دین و ارزش‌های یک جامعه احترام بگذاریم.

انتهای پیام/61/54