سرویس تجسمی هنرآنلاین؛ اولین تلاش برای برگزاری سمپوزیوم در پارک جمشیدیه رخ داد و 7 هنرمند در راه گذر کسانی که برای کوه‌نوردی یا پیاده‌روی به پارک می‌آمدند شروع به ساخت مجسمه از چوب کردند و همین حرکت، شکلی از برخورد مخاطب و هنر را پایه گذاشت که در جهان هنر مدت‌ها بود تجربه می‌شد. آن زمان نه حرفی از ساخت مجسمه برای شهر بود و نه مسئولان نام سمپوزیوم را هنوز برگزیده بودند و نه رقابتی در کار بود. اما اگر بپذیریم یکی از مهمترین اهداف سمپوزیوم‌ها ایجاد شرایط برای برقراری ارتباط هنرمند و مخاطب است و این که مخاطب این ارتباط را در زمان خلق اثر برقرار کند، این سمپوزیوم کاملا به هدف خود رسید. هم مخاطبان بسیاری داشت و هم عنوان "چوب و احساس" و آثار خلق شده این امکان را فراهم کردند.

سمپوزیوم کار هنری است که بازده عمومی‌ دارد. این مفهوم سمپوزیوم است و کمترین بازده عمومی‌ اولین سمپوزیوم غیر رسمی‌، امکانی برای رسمی‌شدن سمپوزیوم و در کنداکتور برنامه‌های سالیانه سازمان زیباسازی قرار گرفتن بود.

سمپوزیوم رسمی‌اول اما اسفند 85 در پارک چیتگر با حضور 6 هنرمند ایرانی و 16 هنرمند خارجی رخ داد که با متریال چوب و سنگ و آهن مجسمه آفریدند. پارک چیتگر در زمستان رفت و آمد چندانی ندارد اما مجسمه‌های خوبی از دل این سمپوزیوم بیرون آمد که برخی از آنها به شهر راه یافت.

سمپوزیوم دوم آبان 88 در گالری برگ برپا شد. با حضور 8 هنرمند و بسیار محدود. بدون مخاطب چندان و صرفا به نیت برگزاری و سومین سمپوزیوم هم در برج میلاد و در طبقه‌ای از برجی وسط اتوبان‌ها که نه محل گذر است و نه تبلیغی برای حضور مخاطب در آن شده بود. هر چند 13 هنرمند ایرانی و 5 هنرمند خارجی حضور داشتند و بخش دانشجویی هم اضافه شد و تجربیات زیادی هنرمندان مجسمه‌ساز به دست آوردند. اما مخاطب حلقه مفقوده آن بود. اتفاقی که برای سمپوزیوم چهارم نیز رخ داده است و با آنکه به مرکز شهر و باغ موزه تازه تاسیس قصر منتقل شده اما از آنجا که در محل گذر مردم نیست و از سوی دیگر تبلیغات محیطی چندانی برای حضور مخاطب در آن نشده، در ساعت تعیین شده بازدید در طول برگزاری روزی نهایت 50 مخاطب از آن بازدید می‌کنند که این بزرگترین شکست برای سمپوزیوم چهارم بود.

به قول جمشید مرادیان ،مجسمه‌ساز با تجربه کشورمان:سمپوزیوم حرکت هنری است که در آنجا هنر از یک سویه بودن گذر می‌کند و به هنر دوسویه تبدیل می‌شود. سمپوزیوم ارتباط تنگاتنگ هنرمندان با مخاطب است. در سمپوزیوم است که تابوهای هنری که متعلق به زمان کلاسیک بوده و طبق آن مردم تصور می‌کردند هنرمندان در محیط عجیب و غریبی و در فضای بخار آلود کار هنری انجام می‌دهد از بین می‌رود و هنرمند در انظار عمومی‌ شروع به کار می‌کند. مخاطبان با هنرمند و فعالیتش آشنا می‌شوند و تمام این مسائل برایشان به گونه‌ای دیگر تفسیر و تعبیر می‌شود. به خاطر همین است که مکان سمپوزیوم باید جایی باشد که بتواند از بیشترین بیننده برخوردار باشد. این از اصول سمپوزیوم است. من در ایتالیا بارها کار کرده ام. اما کجا؟ من در حیاط کلیسا کار کردم. در خیابان سر راه مردم کار کردم. البته آن مجسمه‌سازی، مجسمه‌سازی چوب بوده و مثل سنگ شاید گرد و خاک و ریخت و پاش نداشت.

و شاید همین مشکل اصلی سمپوزیوم‌های تهران است. اینکه انتخاب متریال یک هدف را دنبال می‌کند( انتخاب سنگ برای در دسترس بودن این متریال در کشورمان و تشویق هنرمندان برای کار با سنگ در دو سمپوزیوم آخر رخ داده) ،خود برگزاری سمپوزیوم در فراخوان هدفی دیگر را توضیح می‌دهد( ساخته شدن مجسمه‌هایی برای استفاده در شهر) و اصل سمپوزیوم در مفهوم اصیل خود چیز دیگری را دنبال می‌کند که بیان شد. جمع همه این موارد هم گویا چندان آسان نیست. برای همین در حالیکه مدیر سازمان زیباسازی از امکان استفاده از این مجسمه‌ها در شهر می‌گوید ، دبیر سمپوزیوم از ساخت یک باغ برای مجسمه‌ها و بردن مجسمه‌ها به ان پارک می‌گوید و البته هنوز هم مجسمه‌های سمپوزیوم سوم در برج میلاد باقی مانده اند.

در واقع در این سمپوزیوم‌ها نه ارتباط واقعی مخاطب با هنرمند موقع خلق اثر رخ می‌دهد و نه مجسمه‌ای به شهر اضافه می‌شود. هر چند نکات مثبت برگزاری این گردهمایی مجسمه‌سازان برای جامعه مجسمه‌سازان رو به رشد بوده است و نمی‌توان منکر تجربیاتی بود که امروز مجسمه‌سازی کشورمان در کار با سنگ به دست آورده است.

شاید با اتمام چهارمین سمپوزیوم که امروز اتفاق می‌افتد مسئولین سازمان زیباسازی باید بیشتر به یک‌دست کردن اهداف سمپوزیوم بیاندیشند و اینکه با برگزاری سمپوزیوم در حقیقت قرار است هنر را در عمق جامعه ببریم و طبیعتا سمپوزیوم با یک نمایشگاه فرق بسیاری دارد و حتی با یک کارگاه برای ساخت مجسمه‌هایی برای نصب در شهر یا یک ورک شاپ آموزشی برای دانشجویان .قرار است در یک سمپوزیوم گاهی اوقات در همان جا گرایش به هنر در لایه‌های عمیق جامعه زده شود.

انتهای پیام/آزاده سهرابی