سرویس سینما و تلویزیون هنرآنلاین، سعید سهیلی سینماگری است که با ساخت فیلم دفاع مقدسی فعالیت حرفه‌اش را آغاز کرد. "مردی از جنس بلور" و "مردی از جنس باران" دو فیلم اول کارنامه فیلمسازی سهیلی هستند که به صورت کاملی به وقایع دوران جنگ می پردازند. این رویکرد سهیلی در کارهای دیگرش که در حوزه سینمای اجتماعی با پس زمینه دفاع مقدس قابل ارزیابی است تدوام پیدا کرد و فیلم های از جنس سهراب و سنگ، کاغذ، قیچی در این طبقه قابل ارزیابی هستند، سهیلی کارگردانی است که در جبهه حضور داشته است اما ترجیح داد فقط درباره کارهای سینمایی اش در این ژانر گفت و گو کند.

به چه دلیل سینمای دفاع مقدس با شروع دهه هشتاد وارد دوران کم کاری شد؟

فیلم سازی ارتباط مستقیمی با مردم دارد اگر فیلم های دفاع مقدسی و یا سایر ژانر ها در بورس توجه مردم باشند طبیعی است که تعداد تولیدات این نوع آثار سیر صعودی داشته باشد واگر در آن مقطع مورد توجه مردم نباشد تعداد فیلم های دفاع مقدسی کاهش پیدا می کند و مردم به سایر ژانرها توجه پیدا می کنند. کارگردان های دفاع مقدسی هم به سراغ ساخت ژانرهایی می روند که مورد توجه مردم است. به نظرم این اتفاق فقط برای سینمای دفاع مقدس نیفتاده است و یک زمانی فیلم های اکشن جزو پر مخاطب ترین فیلم‌های سینمای ایران بود. آلان هم سینمای کمدی مورد توجه مردم است زیرا مردم آنقدر نگرانی و مشکلات دارند که ترجیح می دهند موقعی که به سینما می روند یک فیلم خنده دار و سرگرم کننده ببینند و اگر بخواهند یک فیلم جنگی غم انگیز و پر از شهادت ببینند به آنها به لحاظ روحی فشار مضاعفی وارد می شود. اگر جامعه ای شاد داشته باشیم آن موقع فیلم های ملودرام و جنگی مورد استقبال بیشتری قرار می گیرد.

فیلم دفاع مقدسی ضد گلوله با استقبال خوب مردم روبه رو شده است این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟

نکته مهم در این فیلم وجود طنز است که مردم را راغب به دیدنش می کند و در ادامه بحث قبلی نمی شود گناه کمتر ساخته شدن فیلم های دفاع مقدسی را به گردن مسئولین ، فیلم ساز و مردم انداخت شرایط اجتماعی چنین وضعیتی را رقم زده است.

عدم همکاری نهادهای دولتی مرتبط با سینمای دفاع مقدس چقدر با کمتر ساخته شدن فیلم های این ژانر نسبت دارد ؟

تاثیر دارد. اما علت اصلی نیست همانطور که گفتم مردم فعلا از برخی از ژانرها از جمله دفاع مقدس استقبال نمی کنند نکته قابل اشاره دیگر در حوزه سینما دفاع مقدس قیم های متعددش است که فیلمساز باید در مورد ساخت فیلمش به آنها جوابگو باشد. بنابراین فیلمساز باتوجه به عدم وجود مخاطب برای این ژانر و این مسائل رغبتی برای ساخت فیلم جنگی پیدا نمی کند و از طرف دیگر ساخت فیلم جنگی از ساخت سایر ژانرها دشوار تر است و چون امکانات و بودجه زیادی را نیاز دارد بخش خصوصی وارد این عرصه نمی شود.

فیلم های دفاع مقدسی هم که در بخش دولتی ساخته می شوند هیچ توجهی به استفاده از جذابیت داستانی نمی کنند و کسی هم تمایلی برای دیدن این نوع فیلم ها ندارد و این روش هزینه کردن برای فیلم های دفاع مقدسی روش غلطی است. تهیه کننده و کارگردان این فیلم ها باید احساس کنند که هزینه تولید از جیب خودشان پرداخت نمی شود. اگر فیلم جنگی با رویکرد به احترام به ذائقه مخاطب در همین شرایط سخت ساخته شود و اجازه طرح موضاعات جدید و بکر داده شود بازهم تماشاگر استقبال می کند. بنابراین فیلم جنگی نباید برای آرشیوها ساخته شود. در حال حاضر با سابقه های سینمای جنگ به حاشیه رفته اند و عده ای در این حوزه کار می کنند که فقط به فکر ساختن یک فیلم هستند تا بودجه‌ای از استانداری و یا ارگان دولتی به دست بیاورند و بتوانند فیلم سازی را تجربه کنند. متاسفانه این روزها از توانایی باسابقه های سینمای جنگ مثل درویش ، حمید نژاد به سادگی عبور می کنیم.

احمد محمد اسماعیلی

پایان پیام/