سرویس تجسمی هنرآنلاین/ / گونتر اوکر،هنرمند آلمانی از سال 1993 تا به امروز نمایشگاه "زخمها و پیوندها" را در 47 کشور مختلف به نمایش درآورده است. نمایشگاهی که تهدید انسانها و جراحت برداشتن انسان از روزگار را بازتاب داده و آن چه با الفبا قابل ترسیم هست و نیست را دستمایه آثار هنری خلق شده خود قرار داده است. اوکر این بار به ایران و موزه هنرهای معاصر تهران رسیده است چرا که معتقد است هنر به تنهایی نمیتواند انسان را نجات بخشد اما میتواند دیالوگی برای دستیابی انسان به رهایی باشد. درحاشیه مراسم افتتاحیه نمایشگاه زخمها و پیوندها با او درباره این نمایشگاه گفتوگو کردیم.
ایده اصلی این نمایشگاه از کجا وچطور شکل گرفت؟ این چهل و هفتمین باری است که نمایشگاه زخمها و پیوندها را برپا میکنم.هر بار در یک کشور. از سال 1993 این نمایشگاه بوجود آمده است. هدف از نمایش این آثار در این نمایشگاه تداعی یک واقعه پس از متحد شدن آلمان غربی و شرقی بود. با گذشت زمان طی اتفاقاتی که در آلمان افتاد من به دوران کودکی خود در زمان نازیها بازگشتم و اتفاقاتی که برای خارجیها در آلمان افتاد و برخوردهایی که با آنها در آن زمان میشد و یا اتفاقاتی که در ویتنام افتاد. همه اینها باعث شد تا من تحت تاثیر قرار گرفته و به فکر ساخت این چیدمان باشم. در واقع ظلم انسان به انسان و مصیبتهای بشری که به دست انسانها به وجود میآید برای از بین بردن همنسلان خود دستمایه ساخت این آثار شد.
معتقدم هنر نمیتواند انسان را نجات دهد اما میتواند ابزاری باشد برای بوجود آمدن گفتگویی میان انسانها برای درک هرچه بهتر تا بهم نزدیک شوند.
دراین نمایشگاه چیدمان آثار شما همراه است با نمایش تعدادی واژه که به زبان فارسی نوشته شده است. چرا از زبان فارسی و این لغات بهره گرفتید؟
این لغات بهره گرفته شده از کتابهای آسمانی هستند و آنچه که در این کتابها به عنوان اخلاق یاد شده است من را به خود جذب کرد. در کتابهای آسمانی بسیار از ظلم انسان به انسان یاد شده است و در تمام ادیان آسمانی تذکرات و سفارشهایی برای این که جلوی اتفاقات و ظلمها گرفته شود داده شده است. من این واژگان را از کتابهای اسمانی استخراج کردم و در هر نمایشگاه این واژگان را به زبان همان کشور بر میگردانم. چرا که معتقدم همانطور که انسان به زمین آسیب میزند و آن را شخم میزند تا ازآن بهرهبرداری کند و این درد را به زمین متحمل می کند برای این که بتواند آن را بارور کند و از دل آن محصولی را برداشت کند این لغات هم میتوانند انسانها را وادار به تفکر کنند.
در برخی ازچیدمانها نیز لغتهایی به زبان آلمانی نوشته شده است و در کف کار قرار دارند که روی آن ابزار آلات کشاورزی دیده میشود در واقع با این چیدمان خواستم رنجی را که انسان به انسان روا می دارد را نشان دهم همانطور که برای زراعت این زخمها بر زمین زده میشود.
چرا از ابزار آلات کشاورزی بهره بردید؟ در واقع این ابزار کشاورزی که به عنوان مجسمه از آنها یاد می کنیم به نوعی تداعی کننده آسیب پذیری انسان و زمین است. در این نمایشگاه از 14 ابزار کشاورزی در 14 ایستگاه درد استفاده کرده ام. ما این درد را در زندگی حضرت مسیح نیز میبینیم و این را برای خودمان درونی کردهایم تا راهی باشد برای آن که انسانیت در آن دیده شود.
در چیدمانهایی که در این نمایشگاه شاهدیم بیشترین ابزار استفاده شده چوب و میخ است چرا از ابزار دیگری استفاده نکردید؟ امکانی که چوب در اختیارمان گذاشت برای عنوان کردن حس زخم پذیری و شکنندگی ابزار دیگری نمیتوانست دراختیارمان بگذارد. از سویی میتوان این شکست را روی چوب نشان داد و با استفاده از پارچه می توان این زخم را بست و یا با استفاده از رنگ سفید حس همدردی را به مخاطب القا کرد، یا فرو رفتن میخ که حس درد و رنج را تداعی می کند. این حس به نوعی میتواند تداعی کننده مصائب مسیح نیز باشد، چرا که چوب یک موجود زنده تلقی میشود و می توان از آن به عنوان المانی از بازوان انسان نیز بهره برد. میخ رنج و مصیبت و درد را القا میکند و وسیله ای برای وارد کردن درد. از سویی فرمی که در تنه درخت وجود دارد افتادگی است و این افتادگی را میتوان در مصائب مسیح نیز دید. چوب رشد و نمو را هم نشان میدهد و به راحتی میتوان سرکوب و آسیب را نیز از این طریق نشان داد.
به نظر شما درهنر شرقی صلح و آرامش دیده میشود که به این سمت گرایش دارید؟ هنر شرقی را بیشتر درعشایر و افرادی که کوچ میکنند دیدم و نزدیکیشان به خدا و دریافتی که از الهامات دارند باعث شده به هنر شرق گرایش داشته باشم. بسیار خوشحالم که این نمایشگاه درحال حاضر اتفاق افتاده چرا که در دورانی قرار داریم که درگیریهای بسیاری دیده میشود و از نظر مکانی و جغرافیایی نیز درجایی قرار داریم که مرکز این توجهات است. از سوی دیگربرگزاری این نمایشگاه در ایران میتواند شروعی باشد برای آرامش و صلح به نقاط دیگر جهان از مرکز این توجهات.
نمایشگاه بعدی شما در کدام کشورخواهد بود؟ هفته گذشته نمایشگاه نقاشی داشتم در ونیز و بعد از این نیز در9 ماه نوامبر در نیویورک نمایشگاهی خواهم داشت که کارهایی برای این نمایشگاه در نظر گرفتهام و حتما تاثیراتی که ایران روی من داشته و الهاماتی که از این کشور دریافت کردم در نمایشگاه بعدی نشان داده خواهد شد.
حس شما از هنر ایران و حضور درایران چیست؟ قبل از حضورم درایران همیشه وقتی نام پرشیا را میشنیدم به نظرم سرزمینی با واژگانی در حال پرواز می امد، چرا که همیشه فضایی شاعرانه برای آن ترسیم شده است. ضمن این که هنر مینیاتور در ایران بسیار زیباست و آن چیزی که در هنر مینیاتور عملا میبیند استخراج عاشقانه و عارفانه قطعات ادبی به شکل نقاشی است که به وضوح دیده میشود و واژگان در طول زمان این قابلیت را پیدا کردهاند که بتوانند حس را ادا کنند که این حس میتواند درجهت خیر و یا شر باشد.
زینب السادات افتخاری/32