گروه سینمایی هنرآنلاین: رکنالدینِ ویلننواز، دانشآموخته موسیقی در دارالفنون و از آهنگسازان طراز اول که همدوره درویش خان و دوست اوست و سرپاس مختاری، رئیس کل شهربانی عصر پهلوی اول که آوازه جنایتهایش او را به دادگاه و زندان کشاند، هر دو یک نفرند و همین برای من بیننده کافی است که حتی وقتی فیلم تمام میشود از این همه تضاد و تناقض در عجب بمانم و بر حیرتم افزوده شود.
محمدرضا فرزیننیا که پژوهش، متن و کارگردانی مستند را خود به عهده گرفته، به واسطه تحقیق جامعی که دربارهی سوژه مستندش به دست آورده توانسته تصویر به نسبت دقیقی را برای مخاطب خود فراهم کند، شاید پیش از این در آثار مکتوب دربارهی هرکدام از وجوه هنری یا سیاستورزی و نظامیگری مختاری مطالبی گفته شده اما اینکه در یک اثر و به این تفصیل و تکمیل همه ابعاد او نقل شود، باید گفت که این اولین بار است.
اینکه در مستند «کنترپوان» به کدام یک از وجوه او اهمیت داده شده و اینکه فیلم، باعث همدلی و ترحم مخاطب نسبت به او میشود یا نه بحث این سطور مختصر نیست، اما آنچه خوب و واضح پیداست بیان دوگانگی عمیق در شخصیت یکی از رجال سیاسی امنیتی دوره پهلوی اول و در عین حال هنرمند برتر آن دوره است که فرزین نیا خوب از عهده آن برآمده.
کارگردان سعی کرده از نمادها به خوبی بهره برد تا نوع نگاه خود را درباره سوژهاش بیان کند، خواه این نماد دالانهای تاریک زندان قصر باشد که روزی در عهد فتحعلیشاه قاجار بنا بود بهشت عدن باشد، خواه کورسوی نور چراغ پیهسوزی که نمیخواهد مغلوب تاریکی مطلق محیط پیرامون خود شود.
فرزیننیا هرجا که منابع اجازه داده از عکسها، اسناد و فیلمها که بیشتر مربوط به سالهای متاخر حیات مختاری است، بهره برده و جایی که دستش از این موارد کوتاه بوده از بازسازی و حتی تصویرسازی استفاده کرده است. بر این بیفزایید استفاده از حکایتها و روایتهایی که به عنوان مطلع و سرفصل قرار گرفتهاند و کارکرد همهی آنها ایجاد تنوع و جلوگیری از خستگی بیننده است.
استفاده تأثیرگذار از عنصر صدا در مستند کنترپوان را میتوان به عنوان یکی از وجوه متمایزکنندهی آن در نظر گرفت. این ابزار توانسته به ویژه در فرازهایی که از نبود عناصر بصری استنادی رنج میبرد، در کنار تصویرسازی به انتقال حس و قطع نشدن ارتباط مخاطب با اثر کمک کند. حد اعلای آن در سکانس دادگاه مختاری است، جایی که استفاده از صداپیشگان قوی همچون رضا بابک، حمیدرضا آذرنگ، سیامک صفری، پیام دهکردی و دیگران این نکته را گوشزد میکند که اگر بنا به بازسازی هم باشد، باید آن را در بهترین سطح کیفی ممکن انجام داد تا کار از دست نرود.
انتخاب موسیقی در اثر خوب و در فرازهایی جالب توجه است. شاید انتخاب قطعاتی از درویش خان و خود رکنالدین مختاری عادی بنماید اما انتخاب قطعات شبانهی آرام بخش شوپن برای تصاویر دهشتناک جنگ جهانی، دقیقاً گویای همان حس متناقضنمایی است که از شخصیت سرپاس مختاری آهنگساز بر میآید.
اولین چیزی که در مستند کنترپوان توجه مرا به خود جلب کرد، پوستر آن بود. برشی از پرتره یوهانس وتنبوگارت هلندی در سبک باروک، اثر رامبراند. اگر فرض را بر این بگذارم که پیشینه سوژهی تابلو، در انتخاب این اثر به عنوان پوستر مستند پرتره سرپاس مختاری دخیل بوده، باید بگویم که چیز قابل گفتنی به نظر نمیرسد اما اگر اسم او را فراموش و به جای سر تابلوی اصلی تصویر رکن الدین مختاری را تصور کنم، سیمای مردی عبوس و یکسره سیاهپوش، با نگاهی سرد و نافذ خواهد بود که از همه عناصرش تضاد درونی عمیقی بیرون میزند، تضاد بین نور و تاریکی که ویژگی خاص نقاشی دورهی باروک است. یک پارادوکس خیرهکننده ...