گروه سینمایی هنرآنلاین: ناصر تقوایی از مهم‌ترین فیلمسازان موج نوی سینمای ایران امروز وارد ۸۲ سالگی خود شد. او که خالق آثار مهمی در سینما بوده، از سال ۸۰ تاکنون فیلم داستانی‌ نساخته و از فیلمسازی دور بوده است. تقوایی از معدود سینماگران ایرانی است که ادبیات در آثارش جایگاهی ویژه‌ دارد و از همین رو در فیلم‌هایش به اقتباس ادبی توجه نشان می‌دهد.

تقوایی «آرامش در حضور دیگران» را سال ۱۳۴۹ بر اساس نوشته غلامحسین ساعدی از مجموعه داستان «واهمه‌های بی‌نام و نشان» ساخت. این فیلم روایتی از زندگی یک سرهنگ بازنشسته و روابط او با دخترانش بود و البته در زمان خود توقیف شد. در این اثر شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو و منوچهر آتشی در نقش خودشان بازی کرده‌اند. از نکات جالب توجه اینکه فیلم برنده جایزه شیره نقره‌ای جشنواره ونیز هم شده است.

«نفرین» فیلم دیگری از اوست که سال ۵۲ تولید شد. این اثر بر اساس داستان نه‌چندان برجسته «باتلاق» نوشته میکا والتاری ساخته شد و در آن بازیگرانی چون بهروز وثوقی، جمشید مشایخی و فخری خوروش به ایفای نقش پرداختند. گرچه «نفرین» با اقبال عمومی مواجه نشد اما از جمله آثار تقوایی است که مورد توجه منتقدان بسیاری قرار گرفته است.

«ناخدا خورشید» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های بعد از انقلاب و تاریخ سینمای ایران است و بسیاری آن را در دسته شاهکارهای سینمای ایران قرار می‌دهند. این اثر تولید سال ۶۵ است که از «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی اقتباس شده است. بسیاری از کارشناسان این اثر را بهترین اثر اقتباسی سینمای ایران معرفی می‌کنند. بدون ‌تردید تسلط شگرف تقوایی بر ادبیات و البته اقتباس، کارگردانی استادانه در کنار بازی‌های درخشان از امتیازهای این فیلم به شمار می‌آید. «ناخدا خورشید» جایزه یوزپلنگ برنز جشنواره لوکارنو را نیز از آن خود کرده است.

«صادق‌کرده»، «ای ایران» و «کاغذ بی‌خط» دیگر فیلم‌های تقوایی هستند و هر کدام طرفداران خاص خود را دارند. آنچه تقوایی را به عنوان یک استثنا در سینما مطرح می‌کند، تنها کیفیت بالای آثارش نیست، بلکه انبوه کارهای ناتمامی است که در کارنامه دارد. مطمئناً مقصر تمام این «ناتمام‌ها» کمال‌گرایی و تیزبینی اجتماعی تقوایی نیست و در برخی موارد شرایط و وقایع مختلف نیز در آن سهیم بوده‌اند.

بیضایی: تقوایی هرگز نورچشمی نبود و خودش هم زدوبند نمی‌دانست 

بهرام بیضایی در یکی از مراسم‌های بزرگداشت تقوایی چنین گفته است: «بزرگداشت هر فیلمسازی یادآوری کار اوست، با نمایش فیلم‌هایش یا نو کردن آن فیلم‌ها یا فراهم آوردن امکان کار برای او. امکانی که در کشور ما گاه از کسانی گرفته و به کسانی بخشیده شده. تقوایی هرگز نورچشمی نبود و خودش هم زدوبند نمی‌دانست و احترام به سینمای جدی به او اجازه سرهم‌بندی نمی‌داد و در نتیجه محبوب پولسازان نبود. قلم به مزدانی که در معتبرترین مجلات سینمایی کشور جشن به هم خوردن یکی از فیلم‌های مرا گرفته بودند نوشتند تقوایی و بیضایی خودشان نمی‌خواهند فیلم بسازند و غلط از ایشان بود. هیچ فیلمسازی نیست که نخواهد فیلم بسازد ولی هستند فیلمسازانی که به احترام فکر و فرهنگ نخواهند در لجنی فروروند که سینمای پاکیزه ایران از آن درمی‌آید.»

منوچهر اسماعیلی: تقوایی موهبت است

همچنین منوچهر اسماعیلی، گوینده و دوبلور نامدار در یکی از مراسم‌های بزرگداشت تقوایی درباره او گفته است: «من عاشق "ناخدا خورشید" هستم. فیلم زمانی کار شد که صدابرداری همزمان کم‌کم داشت متداول می‌شد. من در این فیلم جای داریوش ارجمند به لهجه جنوبی صحبت می‌کردم. البته من با این لهجه آشنا هستم و از قبل هم که با آقای تقوایی کار می‌کردم، خودش می‌دانست خانواده‌ همسرم بوشهری هستند و پدرخانم من پسر رئیسعلی دلواری بوده به خصوص که در آبادان و اهواز و خرمشهر بزرگ شدم. درست است که متولد کرمانشاه هستم، ولی بیشتر عمر را آن طرف‌ها گذراندم و گویش‌های جنوب را می‌شناسم. در این میان شخص تقوایی یک موهبتی بود که لهجه بوشهر با آبادان را تفکیک می‌کرد و می‌گفت تفاوت‌هایش چیست و نظارت کامل داشت. فیلم‌های دیگری که در آن منطقه ساخته شده چنین دقتی پشتش نبوده و همینطوری گفته می‌شد.»

عباس گنجوی: تقوایی همانند اسطوره باقی مانده است

عباس گنجوی، تدوینگر نام‌آشنای سینمای ایران درباره تقوایی گفته است: «من سینما را با ناصر تقوایی شروع کردم و در مجموعه فیلم‌های ایشان (غیر از یک فیلم) کنارشان بودم. بنابراین خیلی از ایشان یاد گرفتم از جمله «صبوری». چون کاری که من می‌کنم نیاز به صبوری زیاد دارد. سینمای ناصر تقوایی سینمایی است که من از آن لذت می‌برم و از میان فیلم‌هایی که با ایشان کار کردم، تنها «ای ایران» است که نمی‌خواهم تماشایش کنم چون پشت‌پرده فیلم خیلی مسائل و مشکلات سخت پیش آمد و ما برعکس همیشه دوست داشتیم هر چه زودتر فیلم تمام شود. بعد از این اتفاق‌ها که بر سر «ای ایران» آمد و ما را متأسف کرد، دیدیم تقوایی همانند اسطوره باقی مانده است.»