گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب «استخوانی در گلو» با زیرعنوان «روایتی رازآلود و باورپذیر از طغیان تنهایی» نوشته معصومه باقری به‌تازگی در انتشارات نسل نواندیش در ۳۲۸ صفحه منتشر شده است. باقری با این توضیح که رمان درباره مرد جوانی به نام مصطفی است که ذهن پریشانی دارد و گاه از افکار مزاحم رنج می‌کشد به هنرآنلاین گفت: در این داستان پرماجرا با تمرکز بر اختلال روانی مصطفی که کمرنگ است، اما ناخواسته شک‌و‌شبه در او ایجاد می‌کند، زندگی دیگر شخصیت‌ها هم بازگو شده است. پدر مصطفی  دندانپزشک معروفی است ولی به‌خاطر مرگ ناگهانی همسرش افسرده شده و رفتارش سبب هراس در پسرش می‌شود.

او مهم‌ترین عنصر این قصه را گذشته دانست و افزود: گذشته‌ای که در شکل خاطرات و روزهای کودکی به ذهن راوی می‌آید و در شکل‌های گوناگون متبلور می‌شود. در رمان «استخوانی در گلو» از تکه‌ها و ماجراهایی استفاده کردم که شخصیت‌ها را به گذشته متصل می‌کنند. این قصه از نظر نثر، از لحاظ سبک نگارش و تعبیر خواب‌ها‌، رفت و برگشت در گذشته، دیالوگ‌های فلسفی، مونولوگ‌های درونی، عشق و زن می‌تواند از داستان‌های نیمه‌سورئالیستی محسوب شود. راوی قصه سعی دارد در زوایای روح نفوذ کند و به دنیایی مبهم و مجهول وارد شود. اگر چه این رمان با تخیل، شک و پرسش‌های گوناگون همراه است، اما با گذر زمان واقعیت‌های داستان بیشتر و رمان منسجم‌تر می‌شود و تخیل رنگ کمتری می‌گیرد.

باقری با بیان این که رد عمیق زمان و تاریخ در شخصیت‌ها با دغدغه‌های عمیق انسانی به نمایش گذاشته شده، تصریح‌کرد: «استخوانی در گلو» از دل دغدغه‌ها، تجربه‌، دانش و دانسته‌های ذهنم متولد شده است. فصل‌های کتاب هر کدام با جملاتی خاص شروع شده‌اند که خط داستانی قصه را پیش می‌برند و در لفافه‌ای عاشقانه ثبت شده‌اند.

در صفحه ۲۳ این کتاب آمده است: «مهسا سیتوپلاسم است. خاصیت تراوایی انتخابی دارد و تنها به مواد خاصی که سلول ذهنش نیاز دارد، اجازه‌ ورود می‌دهد. قانون او خود سیتوپلاسم است با اسکلت سلولی و یاخته‌ غشایی مخصوص‌اش. آدم‌های اطرافش را آرام، تفکیک‌شده و کاملا آگاهانه انتخاب می‌کند. اصلا تمام زندگی‌اش بر اساس همین انتخاب‌هاست؛ تیز، دقیق و بردبار. او دوستان خیلی کمی دارد و گاهی از زبانش اسامی مرجان، صدف و مروارید را می‌شنوم. سه تا اسم که دریای کوچک دوستی را برایش فراهم کرده‌اند».