گروه تئاتر هنرآنلاین: در یادداشت دکتر عارف آمده است: نمایش تصویری «این خانه سیاه است» نوشته و کار محسن اردشیر در هفت بند متناوب به معرفی فروغ فرخ زاد به عنوان شاعری نوپرداز در ادبیات معاصر ایران می پردازد. فروغ در عمر کوتاه خود توانست با تواردی چشمگیر موجی از احساس و ادب را به فرهنگ شعری ایران وارد کند و از سال 1340 تاکنون خود را به عنوان کانون توجه جامعه شعری و ادبی ایران گرداند. بسیاری از انسان ها ممکن است که از زادروز تا لحظه ی مرگ نتوانند حتی یک گذار معناگرا داشته باشند اما فروغ از بلوغ تا مرگ همواره از مناسک گذار گونه گون و شگفت انگیزی برخوردار بوده است. به نظر می رسد که فروغ همواره آبستن حوادثی هول ناک بوده و دمی فارغ از هیاهوهای فکری و ذهنی نیاسوده است. آن چه در نمایش خانه سیاه است به مدد بازشناسی وجوه پنهان زندگی فروغ آمده، لزوما و تنها شیوه قابل تحسین اجرایی نیست بلکه دریافت نویسنده از ابعاد پنهان گذار در زندگی فروغ است که بن مایه بصری پرفورمنسی جذاب با شیوه استیلیزاسیون است.

اتکای کارگردان به فرمالیزم نیز مزید بر دقت نظر گروه اجرایی به درکی درست از سوژه ای مستند و آشنا با فرهنگ و ادبیات مخاطب است که همسو با ساختار مطالعاتی انسان شناسی بصری از فروغ فرخزاد رونمایی نمایشی می کند. یکی از نکات بسیار مهم نمایش «خانه سیاه است» در دراماتورژیِ تصویریِ مناسکِ گذار در زندگی هفت گانه فروغ فرخزاد است. هفت گذاری که با استناد بر گزاره هایی از ذهن نمایشگر نقش فروغ بر صحنه به تماشا گذاشته می شود، نشان از ذکاوت بصری کارگردان در نگاهبانی از مستنداتی است که نمایش را علاوه بر دراماتورژی به تبعیت از درام مستند معنا می کند.

پیشتر نیز ادبیات و شعر ایران توسط کارگردانانی حرفه ای به نمایش هایی بصری یا دراماتیک برگردان و اجرا شده بود که در این جا ضرورت بحث دیده نمی شود و نباید قیاس تطبیقی کرد، اما به همین نسبت نمی توان از کیفیت شاخص های منحصر به فرد موسیقی، حرکت، رنگ، نور و زبان مشترک با مخاطب در نمایش « این خانه سیاه است » به آسانی گذشت.

نخستین و مهم ترین عامل غربت تئاتر ایران، در ناشناسی جنبه های نمایشی از ادبیات کلاسیک و معاصر ایران است که همواره سقف تئاتر ایران را داخلی نگه داشته است. برخلاف سینمای ملی ایران که مبتنی بر فرهنگ و ادب ایران با قدی رعنا همواره در جهان خودنمایی کند، تئاتر ملی ایران همچنان به دور از آدبتاسیون های مهم و ارزشمند از ادبیات غنی ایران زمان را می گذراند. ژان کلود کاریر و پیتر بروک با دراماتورژی سیمرغ عطار موجد پارادایمی بسیار مهم و آشکار گردیدند که آن هم نه مورد توجه شیوه گرایان تئاتری در ایران قرار گرفت و نه اقتباس نمایشی از ادبیات "کهن یا معاصر" ایران از عقیمی بیرون آمد. در حالی که مردم ایران و جهان همواره منتظرند ادبیات کهن ایران را از طریق نمایش تماشا کنند. شواهد نشان می دهد که اقتباس از ادبیات ایران تاکنون نتوانسته بر پایه ی اصولی دراماتیک به نفع نمایش شکل بگیرد. این ناتوانی صرفن منحصر به دراماتیزه نشدن ادبیات فارسی نیست بلکه کهن الگوهای سی قوم بزرگ ساکن در ایران، ادبیات مذهبی و ماجراهای هشت سال دفاع تحسین برانگیز رزمندگان ایران نیز تاکنون دست نخورده مانده و همچنان در قالب ادبیات و شعر برای خواندن قرار دارند. در حالی که آثار نمایشی برگرفته از شاهنامه فردوسی و حکیم نظامی در آسیای میانه و قفقاز به شکوه هنرهای نمایشی شمال شرقی و شمال غربی ایران تبدیل گردیده است.

نمایش «خانه سیاه است» به رغم این که از تیمی جوان برخوردار است اما توانسته در پژوهش و نگارش متن، طراحی ها، تحلیل گری، کار با بازیگر و در نهایت اجرایی با قامتی حرفه ای در نگاه داشتن مخاطب، نمره ای قابل قبول بگیرد. در این نمایش نه فروغ قربانی اجرا شده و نه اجرا به مدح فروغ پرداخته است. نمایش از آغازه ای نافذ برخوردار است و در میانه به گذارهای جانکاه فروغ می پردازد. کدبندی های حوادث مهم در متن به درستی صورت گرفته و فرودی متناسب در پی دارد. نمایش "خانه سیاه است" کوشیده به درام مستند نزدیک بشود و به همین نسبت از خیال پردازی و بار اضافی قصه پرهیز کرده است. بنابراین در مرز بین دراماتورژی با درام مستند به اصالت نمایشی دیداری بر اساس زندگی نامه ای شناخته شده اهتمام ورزیده و تا آخر بر این پایه استوار است. لذت بصری نمایشی مبتنی بر تابلوهای معناگرای موجود در نمایش، با تکیه بر نورپردازی های نمادین و به جا با حرکت های نمایشی توام با موسیقی از امتیازات نمایش "این خانه سیاه است"، به شمار می آید. نمایشی که با استفاده از رگه های پنهان و آشکار امید به زندگی در فیلم خانه سیاه استِ فروغ، وفاداری خود را به مانیفست شاعر نامدار ایران بروز داده و وجهه ای به اصل شعر فروغ افزوده است. در واقع این نمایش با وام از فروغ، طرحی نو درانداخته و با موفقیت توانسته اثری دیگر یعنی نمایش به جهان شعر فروغ بیافریند. امید است در آینده شاهد اجراهایی از این دست نمایش های ارزشمند مبتنی بر ادبیات غنی ایران در سالن های تئاتر ایران و جهان باشیم.