گروه سینمایی هنرآنلاین: فیلم سینمایی «بیرویا» نخستین تجربه آرین وزیردفتری در مقام کارگردان است که فیلمهای کوتاه بسیاری ساخته است. این فیلم در بخش مسابقه چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و طناز طباطبایی برای بازی در آن برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. «بیرویا» با طرح داستانی جالب و عجیب درباره هویت با دو طیف مخاطبان مواجه شد؛ عدهای به شدت طرفدار فیلم بودند و عدهای مخالفتهای بیش از اندازهای با آن داشتند.
«بیرویا» در جشنواره با واکنشهای گسترده روبهرو شد. پرداختن به داستانی درباره هویت به این شکل که ما در فیلم دیدیم برای اولین تجربه فیلم بلند ریسک نبود؟
این تصمیم را گرفتم چون صرفا هیجان ورود به سینمای بلند را نداشتم. به واسطه فیلمهای کوتاهی که تاکنون ساخته بودم، دوست داشتم وقتی برای فیلم بلند میآیم، با مدلی از چالش روبهرو شوم که خودم برای خودم تعریف میکنم و احتمالا با یک تفاوتی از جریان خیلی از فیلمهایی که با شباهت زیاد به هم ساخته میشوند. در واقع این مبنای شکلگیری کلیت اتفاق در «بیرویا» بود.
فیلم با طرح پرسش درباره هویت و تاثیرگذاری افراد در زندگی ما سعی در ایجاد اتفاقی ویژه دارد اما در انتهای فیلمی که در جشنواره به نمایش درآمد، متنی با مضمون پرداختن به بیماران اسکیزوفرنی بود که در نشست خبری هم بحثانگیز شد و در نهایت اعلام کردید برای گرفتن مجوز نمایش این متن را گذاشتهاید. در این باره توضیح میدهید؟
فیلم درباره هویت است ولی مناسباتی وجود داشت که باید رعایت میکردیم. شخصا ترجیح میدادم مخاطب با تحلیلهای خودش در پایان فیلم روبهرو شود ولی علاقمند بودم نسخه به نمایش درآمده کمترین میزان تغییر و اصلاح را داشته باشد. در نهایت این تصمیم را گرفتیم و متنی در انتهای فیلم قرار گرفت که امیدوارم کمتر به ضرر فیلم بوده باشد. البته من مشکلی ندارم که مخاطبان برداشت روانشناسانه و تحلیلهایی از این جنس از کار داشته باشند ولی موضوع اولیه فیلم ما هویت و چرایی و چیستی آن بوده است.
پرداختن به این مضمون در سینمای جهان هم دستمایه آثار مختلف قرار گرفته است. برای ساختن «بیرویا» چقدر از آن فیلمها تاثیر گرفتید و چقدر نتیجه تجربههای شخصی خودتان بوده است؟
اصولا برای خودم ماجرای هویت مخصوصا در زمان کنونی که ما در حال زندگی در آن هستیم، مساله پیچیدهای است. اینکه چه چیزهایی هویت ما را میسازد و در واقع اصولا تغییر هویت به شکل فردی، اجتماعی و با از دست دادن چه چیزهایی به شکل کلیتر در جامعه ما و بین افراد اتفاق میافتد. فکر میکنم اگر به فیلم به این صورت نگاه کنید اتفاقا شاید بتوان خوانشهای خیلی جالبتری از آن داشت تا اینکه با نگاههای دیگری به آنها پرداخته شود. درباره سینمای جهان نیز باید بگویم قطعا خیلی از فیلمهای مختلفی روی من تاثیر گذاشتند. به عنوان مثال فیلم «بچه رزماری» که شاید به هویت ارتباط نداشته باشد ولی الگوی فیلمنامهای اثر خیلی شبیه کار ماست. در درجه بعدی قاعدتا فیلمهای دیوید لینچ تاثیرگذار بود. همچنین فیلم «سه زن» رابرت آلتمن خیلی برایم جالب بود و روی من تاثیر گذاشت.
با توجه به انتقادهای نمایش جشنوارهای فیلم، به فکر تدوین مجدد «بیرویا» هستید؟
نه واقعا. فکر میکنم ما خیلی تلاش کردیم بهترین نسخهای را که میتوانیم منتشر کنیم، چون اصلا به این صورت نبود که خیلی با عجله بخواهیم فیلم را برسانیم. اکنون فیلم برایم در مرحلهای است که باید مخاطب آن را ببیند و دربارهاش قضاوت کند.
یکی از انتقادها به «بیرویا» بحث درباره منطق دراماتیک فیلم و فیلمنامه است که شاید نتوانسته چنان که باید مخاطبان را قانع کند.
پیشنهادم این است که از نگاههای دیگری نیز به این فیلم نگاه کنند. یکی از آنها بحث واقعیت مخدوش است. یعنی شاید فیلم سعی میکند برای منطق پیشنهاد دیگری داشته باشد و اصولا منطقی بودن را زیر سئوال ببرد و منطق خودش را بسازد. یعنی اگر یک جمع خیلی زیادی در حال گفتن یک حرف هستند، آیا آن مطلب لزوما درست و واقعی است یا خیر!