مراسم گرامی داشت دومین سال درگذشت زنده‌یاد منوچهر مرتضوی و رونمایی از یادنامه وی، عصر سه‌شنبه 14 شهریور با حضور محمدعلی موحد، فتح‌الله مجتبایی، مفتون امینی، حسن انوری، اصغر دادبه، توفیق سبحانی و علی اصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این مراسم، علی اصغر محمد خانی ازاهدای جایزه‌ای به نام این استاد فقید زبان و ادبیات فارسی به بهترین مقاله و کتاب در باره حافظ خبر داد. این جایزه قرار است از تیرماه سال آینده برگزار شود و محمدعلی موحد، رشید عیوضی، اصغر دادبه، بهاء‌الدین خرمشاهی، نصرالله امامی و باقر صدری‌نیا داوری این آثار را برعهده داشته باشند .

به گزارش هنرآنلاین علی‌اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب با اشاره به کتاب‌های دکتر منوچهر مرتضوی و خدمات وی در دانشگاه تبریز، یکی از ویژگی‌های او را نگاه عمیق به تاریخ در کنار ادبیات خواند و گفت: دکتر منوچهر مرتضوی توانست تاریخ را به ادبیات پیوند بزند .

او گفت: مرتضوی پایه‌گذار حافظ‌شناسی نوین است و کتاب «مکتب حافظ» او از مهم‌ترین مآخذ حافظ‌شناسی است. او در حافظ‌شناسی، مولوی‌شناسی و فردوسی‌شناسی از سرآمدان و تاثیرگذاران در 50 سال اخیر بوده‌ و شهرت‌گریزی و انزواطلبی‌شان باعث ناشناخته بودن او شده است .

محمدخانی به خدمات علمی و فرهنگی استاد مرتضوی در تاسیس موسسه‌ تاریخ و فرهنگ ایران در دانشگاه تبریز، دقت عالمانه‌ و نکته‌سنجی‌های محققانه‌ی او در پژوهش‌های ادبی و چگونگی تلفیق تاریخ با ادبیات اشاره کرد و افزود: مرتضوی به ایران یکپارچه و نقش زبان و ادبیات فارسی در وحدت ایران اعتقاد تمام داشت و سلوک علمی و اخلاقی و دینی مرتضوی باید الگو و نمونه‌ای برای دانشجویان ادبیات باشد .

او گفت: گرچه مرتضوی غریب آمد، غریب زیست و غریب رفت؛ ولی دانشگاه تبریز و مردم فرهنگ‌دوست آذربایجان باید یاد و نام مرتضوی را همواره زنده و جاودان نگه دارند و دوست‌داران فرهنگ ایرانی وام‌دار دانش بی‌کران و ژرف‌اندیشی مرتضوی هستند .

در ادامه محمد علی موحد درباره شخصیت علمی و اخلاقی دکتر منوچهر مرتضوی گفت: فکر می‌کنم حق نبود که من در این مجلس سخن بگویم، اول به دلیل رنجوری که از وجناتم پیدا است و حالت و رونق سخن‌گویی را ندارم و دوم به این دلیل که از من اولاتر به سخن گفتن درباره شادروان مرتضوی کسانی هستند که در مراحل مختلف عمر از تحصیل تا تعلیم هم‌نفس با آن بزرگوار بودند، به‌ویژه فرزندان برومند او یعنی شاگردانی که سعادت حضور در حلقه درس او را داشتند و بلاواسطه از برکت انفاس او استفاده کرده‌اند .

موحد در ادامه به انتشار کتاب «سایه سرو سهی» که شامل مجموعه مقالاتی از نویسندگان مختلف درباره دکتر منوچهر مرتضوی است، اشاره کرد و ادامه داد: این کتاب توسط دانشگاه تبریز چاپ شده است و‌ مجموعه دیگری هم به همت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و زیر نظر توفیق سبحانی که از برجسته‌ترین شاگردان شادروان مرتضوی است، فراهم شده است که ان‌شاء‌الله به زودی منتشر خواهد شد .

موحد سپس به مقام علمی و اخلاقی مرحوم مرتضوی اشاره کرد و گفت: مرتضوی گذشته از مقام علمی که استادی دانشمند بود، از فضایل اخلاقی‌، تقوا و‌ وارستگی ممتازی برخوردار بود و آدم‌هایی از قبیل او بسیار حساس‌اند. چنان‌چه در این‌باره مولانا بر زودرنجی و حساسیت بزرگان تأکید کرده است و فاش می‌گوید که این بزرگان انتظار بی‌مهری را ندارند و از نامهربانی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها در هم می‌ریزند و زود می‌شکنند .

او همچنین گفت: پژواک نامرادی‌ها و شکسته‌دلی‌های بزرگان و هنرمندان را در طول تاریخ به صورت شکوه از روزگار در آثار مختلف آنان در نظم و نثر فروان می‌توان دید. البته آنان که رنج و اندوه خود را به صورت شکوه و شکایت بیرون می‌ریزند، سبک‌تر می‌شوند و طاقت و تحمل آن‌ها افزون‌تر می‌شود؛ اما کسانی مانند مرتضوی که لب به شکایت نمی‌گشایند، تمام مرارت و دل‌آزردگی و جفا را در خود نگاه می‌دارند .

موحد ادامه داد: تلخ‌کامی ‌ و شوریدگی مرتضوی عزلت و انزوایی را بر او تحمیل کرد که مایه تأسف بسیار بود و او را در پخته‌ترین دوران زندگی از افاده ناز،‌ شور و نشاط‌، ارشاد و تعلیم انداخت و این‌ها را از او سلب کرد و این غبن بزرگی بود که بر محیط علم و فرهنگ ایران به‌ویژه در خطه آذربایجان و حوزه دانشگاه تبریز که بیش از هر زمان دیگری به افاضات و ارشادات چون اویی حتیاج داشت، تحمیل شد .

فتح‌الله مجتبایی که یکی از شاگردان مرتضویی بود با اشاره به آشنایی خود در سال 1330 با مرتضایی گفت: مرتضوی بسیار منزوی، ‌گوشه‌گیر و دیرآشنا بود و رخنه کردن در وجود او بسیار دشوار می‌نمود؛ اما من همیشه دوست داشتم با او آشنایی داشته باشم و این مهم در بهار سال 1330 که ملک الشعرای بهار فوت شد و بنا شد ما مجلس یادبودی برای او بگیریم، رخ داد .

وی با اشاره به برگزاری مراسم برای بهار گفت: در آن زمان جریان‌های سیاسی مختلفی در مملکت جریان داشت و وقتی که ما می‌خواستیم این مراسم را برای ملک‌الشعرا بهار برپا کنیم، مشاهده کردیم که افراد و گروه‌هایی در حال مصادره کردن این مراسم هستند و گروه دیگری دارند آن را می‌برند؛ بنابراین مرتضوی اولین کسی بود که کنار کشید .

مجتبایی مرتضوی را یکی از میراث‌داران فرهنگ ایران دانست و او را میراث دار فرهنگ بزرگ آذربایجان عنوان کرد. که پس از خراسان یکی از بسترهای زبان فارسی دری بوده است .

حسن انوری یکی دیگر از شاگردان مرتضویی درباره آشنایی اش با مرتضایی در دانشگاه تبریز گفت: من افتخار این را دارم که شاگرد زنده‌یاد مرتضوی بودم. سال اول تحصیل با او کلاس نداشتم، اما در سال دوم، درسی به نام سخن‌سنجی داشتیم که کتابی که این درس را با آن تدریس می‌کردند، تالیف لطفعلی صورتگر بود، ولی استاد مرتضوی درسش را از روی این کتاب نمی‌داد و به پلی‌کپی‌ها و جزوه‌هایش متکی بود. هر کدام ازکلاس‌هایی که با مرتضوی داشتیم، یک کتابنامه تمام‌عیار بود .

این محقق عرضه زبان و ادبیات فارسی در ادامه گفت: زنده‌یاد مرتضوی خطیب توانایی بود و هنگامی که سخنرانی‌هایش از رادیو پخش می‌شد، خیلی‌ها به او آفرین می‌گفتند. در سال سوم تحصیلم بود که دروس بیشتری مانند عروض فارسی را می‌توانستم با او بردارم ولی دست تقدیر من را از او جدا کرد و دیگر زیارتش نکردم .

مولف فرهنگ سخن گفت:‌ سه نکته و فضیلت در زنده‌یاد منوچهر مرتضوی بود. اولین که به کاری که دست می‌زد، آن را تمام عیار و درجه اول انجام می‌داد. نمونه مثال هم آن‌ کتابی است که درباره حافظ کار کرده است. دوم این که خطیب توانایی بود و سوم هم این که شاعری توانا بود و با این وجود درباره شعرش کمتر صحبتی به میان آمده است .

اصغر دادبه هم بااشاره به اهمیت کتاب های مرتضایی در زمینه حافظ پژوهی گفت: چاپ های متعددی که از کتاب"مکتب حافظ" شده نشانه اهمیت این کتاب است و من اگر دانشجویی بگوید که می‌خواهم فقط یک کتاب درباره حافظ بخوانم و از من بخواهد که یک کتاب را در این زمینه به او معرفی کنم، همین کتاب «مکتب حافظ» دکتر مرتضوی را به او معرفی می‌کنم .

دادبه در پایان سخنانش به ایران دوستی مرتضوی اشاره کرد و گفت: او می گفت اگرایران نباشد، این فرهنگ درایران نخواهد ماند .

توفیق سبحانی نیز با اشاره به خاطراتی از دوران شاگردی‌اش در کلاس‌های دکتر منوچهر مرتضوی گفت: دکتر مرتضوی خطیب زبردستی بود و به درس‌هایی که تدریس می‌کرد، کاملا مسلط بود. او در کلاس طوری تدریس می‌کرد که حتا برای شاگردان متوسط و ضعیف هم جای اشکال باقی نمی‌ماند. او مرد باانصافی بود و هیچ میانه‌ای هم با برگزاری کنگره و همایش و بزرگداشت نداشت .