گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: شهاب لواسانی بعد از چاپ کتاب «کوررنگی» که اولین اثر داستانی او محسوب می‌شود، اثر دیگری در دست نشر دارد. «نامه به یک پرنده‌ آمریکایی» عنوان کتاب جدید اوست که سال ۱۳۹۶ نوشته شده و پس از چند بار بازنویسی‌، به زودی در انتشارات کندو‌کاو منتشر می‌شود. لواسانی در این داستان هم مانند «کوررنگی» زبانی نامتعارف دارد و عامدانه بی‌توجه به ساختار است و به هر آنچه یک روند منطقی به سلسله ‌حوادث داستانی می‌دهد.

شهاب نادری‌مقدم شاعر مجموعه شعر «حال ساده‌ نهایی» و مترجم نمایشنامه‌ «تاس‌ها» یادداشتی درباره‌ کتاب «کوررنگی» آخرین اثر شهاب لواسانی نوشته و در اختیار هنر آنلاین قرار داده است.

در این یادداشت آمده است: «خاصیت امر ذهنی این است که دائم و در لحظه به حجیم کردن خود مشغول است، امر ذهنی با پرش‌های کوک‌دررفته از نقطه‌ کوچکی، گوی بزرگی را بیرون می‌دهد، آنقدر چیزی را تکرار می‌کند تا به حد رضایتی که خودش معلوم کرده است برسد. امر ذهنی غیر واقع، برای تبدیل خود به امر واقع، چه بسا مناسب‌ترین ابزار را انتخاب کند... زبان... امر ذهنی، رفت‌ و برگشت‌هایش را بر زبان سوار می‌کند، پروارش می‌کند... قصه را ذبح می‌کند گاهی، تا واقعیتی را که می‌خواهد بسازد، و این اتفاقا طبیعی‌ترین رفتاری است که با زبان می‌کند.

به‌گمانم کاری که شهاب لواسانی قصد داشته انجام بدهد چیزی شبیه این است. دست در نحو برده تا این گزاره به بار بنشیند، تا سرحد همان گوی‌شده‌گی که توصیف را گاهی به متن تحمیل کرده... چاره‌ای نبوده... امر ذهنی بی‌رحم است و بی‌محابا پیش می‌رود، چنان که از یکی مسیری می‌جوید به دیگری... آن دیگری که خودش زاییده است. واقع امر آن است که بنده از آن دسته مخاطبانی هستم که حتما مولف را به اثرش سنجاق می‌کنم و غیر از این را یک شوخی مضحک تئوریک می‌دانم، و حرف روشنم این است: کوررنگی خودِ خودِ شهاب لواسانی‌ است.

شاعر بی‌تابی که یک جا بند نمی‌شود و ذهن حسی ادراکی‌اش منطق‌پذیر است. جنونش، تجربه‌پذیرش کرده است و حالا این تجربه سر از داستان بیرون آورده است. به تعریف من بیشتر اوقات «کوررنگی» تجربه‌ زیسته‌ روح سرگردان و سرکش اوست، و هر خلا که در داستان دیده می‌شود، که البته کاملا پیداست نویسنده عامدانه به بعضی مسائل اهمیت نداده، همه و همه ناشی از همین جنون اوست. حالا این تجربه، که خواسته خاستگاهش زبانی باشد که پیش‌تر در شعرهایش با آن دست‌وپنجه نرم کرده، خروجی‌اش چه می‌شود، دست‌کم برای من خیلی مهم نیست؛ ترجیح من بررسی روندی است که او طی کرده است، به همین سبب برچسب تئوریک روی کار نمی‌زنم که مثلا بخش‌هایی از «کوررنگی» سوررئال است که شاید باشد، که بخش‌هایی شاعرانه است، که هست، یا بخش‌هایی...

به‌گمانم «کوررنگی» مخاطب میانه ندارد. یا نمره‌ کامل می‌گیرد و تحسین می‌شود، یا مردودش می‌کنند و همین برای نوشته‌ای که خواسته جسور باشد یعنی برجستگی».