سرویس سینمایی هنرآنلاین: علیرضا صمدی پس از ساخت «بی نامی» این بار به سراغ موضوعی ملتهب در اجتماع رفته است و «صحنه زنی» را ساخته است. در این فیلم مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، پیام احمدی‌نیا، لیندا کیانی، محمد نادری، فرزانه سهیلی، سیامک ادیب، غزاله جزایری و مجید صالحی و با حضور حمیدرضا نعیمی، امید روحانی و آتش تقی‌پور به ایفای نقش پرداخته‌اند.

علیرضا صمدی کارگردان فیلم سینمایی « صحنه زنی» در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره داستان فیلم توضیح داد: در مورد یک باند سه چهار نفره  است که یک شبکه خلاف دارند و کارشان این است که صحنه‌های جعلی تصادف را می‌سازند و از بیمه پول می‌گیرند. ما درواقع در سینما و ادبیاتمان این موضوع را به شکل دیگری دیده بودیم یعنی به شکلی دیده بودیم که فردی خودخواسته برای اینکه از بیمه پول بگیرد به سمت این کارها می‌رود، اما اینجا نشان داده‌ایم که باندی صرفاً صحنه را می‌سازد و کسی را جلوی ماشین می‌گذارد و بین 60 تا 70 درصد مبلغ خسارت را تصاحب می‌کنند.

او درباره این که تا قصه فیلم چه اندازه مابه ازای بیرونی دارد، گفت: من این قصه را بر اساس آمارها و تحقیقاتی که در روزنامه‌ها و اداره‌های بیمه پیداکرده‌ام نوشتم و کاملاً مبتنی بر واقعیت است. متاسفانه در کشور ظاهرا این کار تبدیل به یک تجارت پرسود شده است.

صمدی در پاسخ به این سوال که چه شد به سراغ بازیگرانی رفت که عمدتا آثار طنز آن‌ها در اذهان باقی مانده است، بیان کرد: خیلی برای من پیشینه بازیگر مهم نیست، بلکه توانایی او مهم است و من بر اساس توانایی و مختصات نقش بازیگر را انتخاب می‌کنم. همه بازیگران این فیلم در نقش جدی ظاهرشده‌اند، در صورتی که عمدتاً کارهایشان طنز بوده‌ است و فکرمی‌کنم به‌خوبی از پس بازی برآمدن و اگر کار درنیامده این ضعف من است. حتی مهتاب کرامتی هم در این فیلم متفاوت بازی کرده است.

فیلم صحنه زنی

این کارگردان درباره پرداختن به دغدغه‌هایش در این فیلم اظهار کرد: وقتی با این موضوع آشنایی پیدا کردم تمام تلاشم این بود که برای مخاطب نیز هم قصه را باورپذیر کنم و هم این که تلخی قصه را تاحدی کاهش دهم تا مخاطب بتواند آن را تحمل کند. اگر می‌خواستیم کاملا قصه را بازنمایی کنیم شاید مخاطب در سالن تاب نمی‌آورد.

او درباره نبود فیلم‌های اجتماعی که علاوه بر جنبه سرگرمی روایتی از اجتماع داشته باشند نیزتوضیح داد: سینمای قصه گو در این یکی دو سال اخیر با اقبال خوبی مواجه شدند و حتی فیلم‌های پرفروشمان مختص به این دست آثار بود. بالاخره سینمای کمدی هم در تمام دنیا مخاطب بیشتری را به خود جلب میکند اما سینمای قصه گو هم مخاطب خودش را دارد و از آن در سینمای ما استقبال می شود. فیلم من هم پایه هایی از کمدی دارد و لحظه های کمیکی ساخته شده است. البته نه به شکل عامی که دیده می شود.

صمدی همچنین درباره ساخت و اکران فیلم‌ها در شرایط حال حاضر نیز گفت: من فکر می‌کنم باید به زندگی با کرونا عادت کرد، نمی‌شود سینما، فرهنگ و یا هنر را تعطیل کرد. به نظرم سینما باید حیاتش ادامه پیدا دهد همین حالا 200 فیلم در صف اکران وجود دارد. به نظرم ظلم بزرگی به سینما شده است. هنر ضعیف‌ترین است و گردنش از بقیه بخش‌ها نازک‌تر است درصورتی‌که خیلی از اصناف در این شرایط به فعالیت خود ادامه می‌دهند. ما باید به این شکل زندگی جدید سینما را هم داشته باشیم همان‌طور که پروتکل‌ها و نکات بهداشتی در بقیه شرایط رعایت می‌شود، باید در سینما نیز رعایت شود، چرا که می‌تواند یکی از امن‌ترین مراکز در شرایط حال حاضر باشد.

او در ادامه درباره تغییرو تحولات فیلمنامه از زمان نگارش تا تصویرعنوان کرد: معمولا نگارش فیلمنامه اولیه خیلی زود تمام می‌شود، اما باقی زمان را صرف بازنویسی و تغییرو تحولات می‌کنم تا قصه شکل بگیرد و به قوام لازم برسد.  من چندین بار این فیلمنامه را بازنویسی کردم و شکل گرفتن فیلمنامه در واقع در این بخش بود.

کارگردان «بی نامی» در ادامه به سختی کار در زمان کرونا اشاره کرد و افزود: ما دقیقا در زمان شیوع کرونا فیلمبرداری کردیم، اما خیلی جدی و سخت پروتکل‌ها را رعایت کردیم و خوشبختانه با این که در مناطق سختی فیلمبرداری داشتیم با تعداد هنروران زیاد، اما هیچ یک از عوامل درگیر مشکل نشدند. به طور مثال اتاق سیار برای گریم و لباس تعبیه کردیم که هربار استریل و ضدعفونی می‌شد. کرونا هزینه‌ای مضاعف به ما تحمیل کرد، اما باعث شد بی خطر آن را سپری کنیم.

صمدی همچنین درباره دورخوانی و تاثیر آن در سرنوشت و شکل‌گیری یک کاراکتر گفت: ما یک ماه با کل بازیگران و حدود هشت ماه با بازیگران اصلی تمرین داشتیم.  من تئاتر خواندم و از آن فضا به سینما آمده‌ام. دورخوانی به نظر من برای این نیست که لحظه‌ای که در صحنه قرار است ایجاد شود تمرین کرد، برای این است که بازیگر بتواند کاراکتر بسازد و باید چیزهایی را تمرین کرد که در متن نیست. در واقع دورخوانی به بازیگر ایده می‌دهد. دورخوانی بیشتر از این که بازیگر را آماده کند تا در صحنه حضور داشته باشد، برای این است که بتواند کاراکتری را خلق کند و به آن جان دهد. من از بازیگران می‌خواهم که در دورخوانی‌ها لحن نگیرند و فقط متن را بخوانند تا به آنچه که هست برسند. در غیر اینصورت بله احتمال بیات شدن نقش بسیار وجود دارد.

او در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا این روزها در سینمای ایران شخصیت چندان دیده نمی‌شود و بیشتر به تیپ رسیده‌ایم توضیح داد: شخصیت ساختن کار بسیار سختی است، بازیگر هرچقدر هم که توانمند باشد تا زمانی که فیلمنامه درستی به دست او نرسد نمی‌تواند کاری انجام دهد. مگر در سینمای جهان در سال چند کاراکتر می‌بینیم!اگر فیلم‌هایی که در اسکار، برلین، کن و ونیز جایزه دریافت کرده‌اند را کنار بگذاریم، که برای این فیلم‌ها شاه نقش نوشته شده است، باقی آثار خالی از شخصیت هستند. ساختن شخصیت کار سختی است. سینمای اقتصادی نیز به دنبال تیپ‌های سریع است. هرکدام به نظرم کارکردهای خودشان را دارند.

فیلم صحنه زنی

صمدی همچنین گفت: من با این مسئله که فیلمنامه نویس خوب نداریم مشکل دارم چرا که این حرف مانند این است که ما کارگردانان و بازیگران درجه یک و همه چیز تمام در سینما داریم، اما فیلمنامه‌نویس خوب نداریم. مگر ما چقدر برای فیلمنامه زمان می‌گذاریم و برای آن هزینه پرداخت می‌کنیم. عنصری است که برایش خیلی کم پول می‌دهیم و بیشتر برای ویترینمان می‌خواهیم پول بدهیم، بنابراین بخش فیلمنامه  تضعیف شده است. اما کاراکترهایی در این سال‌ها خلق شده که مردم با آنها ارتباط برقرار کردند و به نظرم اگر سالی یک دو بار هم چنین کاراکترهایی در سینما خلق شوند، کافی است.

او در خاتمه درباره تاثیر حضور فیلم در جشنواره فیلم فجر نیز بیان کرد: حضور در جشنواره فیلم فجر بسیار تاثیرگذار است و تا زمانی که فیلم بلند سینمایی نساخته باشید، متوجه این موضوع نمی‌شوید. من سر فیلم اولم چندان اضطراب این موضوع را نداشتم اما بعد فهمیدم عنصر تعیین‌کننده در معادلات تولید است و بسیار اهمیت دارد.