سرویس سینمایی هنرآنلاین: مدتی است شبکه آی فیلم اقدام به بازپخش سریال "پایتخت" کرده است و حالا، سری چهارم این مجموعه نمایشی پر مخاطب را بر روی آنتن خود دارد. اگر "پایتخت" پر بیننده‌ترین سریال این شب‌های تلویزیون نباشد، دستکم یکی از آن‌هاست. یک پرس و جوی میدانی کفایت می‌کند برای اثبات این واقعیت که بسیاری از مردم هر شب راس ساعت ۲۱ ترجیح می‌دهند به تماشای دوباره و چندباره قصه‌های خانواده معمولی در آی فیلم بنشیند تا نظاره‌‌گر سریال‌های تازه و دست اول سایر شبکه‌ها باشند. این واقعیت، نکاتی را در دل خود نهفته دارد که واکاوی آنها خالی از لطف نیست، خاصه در این روزها که ساخته شدن یا نشدن سری هفتم سریال "پایتخت" بحث داغ روز است و مثل همیشه به اما و اگر و حاشیه دچار گشته.

بی گمان "پایتخت" یک اتفاق در فرآیند سریال‌سازی در تاریخ تلویزیون ایران است، بدبینانه‌اش در یک دهه گذشته. بعید است از سال ۱۳۹۰ که اولین سری این مجموعه روی آنتن شبکه یک سیما رفت تا به امروز که حرف و حدیث‌های معمول برای ساخت "پایتخت ۷" در نوروز ۱۴۰۰ دوباره از سر گرفته شده، مردم هیچ سریالی را به اندازه دستپخت سیروس مقدم و محسن تنابنده دیده باشند. "پایتخت" بیننده دارد و خوب هم دارد؛ میلیون میلیون ایرانی مخاطب این سریال جذاب هستند و چشم به راه، تا دوباره شاهد حضور نقی و ارسطو و بهتاش و پنجعلی و رحمت و بهبود بر صفحات تلویزیون‌شان باشند.

از سوی دیگر، سازندگان و عوامل "پایتخت" خرق عادت کرده و برخلاف جریان تقریباً همیشه ابتر و ناکام دنبال‌سازی (چه در تلویزیون و چه سینمای ایران) دنباله‌هایی را بر این سریال ساخته‌اند که نه تنها در برابر اسلاف خود کم نیاورده‌اند و عیار جذابیت‌شان پایین نیامده که قضا را ببین، گاهی دلنشین‌تر و خواستنی‌تر هم بوده‌اند و توانسته‌اند مخاطبان بیشتری را با خود همراه کنند. تا پیش از سریال پایتخت، همان تجربه‌های معدود و انگشت‌ شمار تلویزیون در دنباله‌سازی (مثل کارآگاه علوی، مزد ترس، کلانتر و...) بیش و کم با ناکامی همراه بوده است و دنباله‌ها نتوانسته‌اند موفقیت سری اول را تکرار کنند و چه بسا که همان قدر و منزلت اولیه اثر و مجاهدت‌ها و زحمات سازندگانش را زائل کرده و به فنا داده‌اند. سریال پایتخت اما، نوسان چندانی نداشته و بیش و کم بر روی مدار موفقیت ثابت قدم بوده است و هر سری این مجموعه نمایشی جذاب، توانسته مخاطبان پرشماری را مجذوب خود کند. طبیعی است مدیران تلویزیون با توجه به راندمانی چنین درخشان، همیشه دل شان بخواهد که سریال پایتخت ادامه یابد و سری‌های جدید این اثر نمایشی نیز به عنوان یک برند ساخته شود. در این میان، یک نکته مهم و قابل تامل مبادا مغفول بماند؛ سریال پایتخت فقط به تلویزیون رونق نداده و مخاطبانش را پر شمار نکرده است، بلکه به سازندگانش هم اعتبار و جایگاهی بی بدیل بخشیده است، چه به لحاظ مادی و چه از منظر معنوی.

محسن تنابنده در مقام همه کاره پایتخت (فارغ از فعالیت ‌های سینمایی‌اش که پیش از پایتخت هم درخشان بوده است) در تلویزیون فقط بازیگر سریال‌هایی مثل پیامک از دیار باقی و مأمور بدرقه بود و نه چندان شناخته شده برای مخاطب عام و مردم کوچه و خیابان. حضور او در سریال پایتخت به عنوان نویسنده، بازیگر و بازیگردان و جان بخشیدن هنرمندانه به کاراکتر نقی معمولی بود که تنابنده را به شهرت رساند و البته او را به یکی از ستاره‌های پولساز و گران (به شکل توأمان) تلویزیون تبدیل ساخت. احمد مهران فر هم با وجود سال‌ها فعالیت قابل اعتنا بر روی صحنه نمایش و بازی در چند فیلم جریان ساز سینمای ایران، در تلویزیون و پیش از پایتخت، تنها در چند مجموعه و تله فیلم مثل رسم عاشقی و مدار صفر درجه بازی کرده بود و با سریال سیروس مقدم بود که به مخاطب عام معرفی شد. با وجود نقش آفرینی‌های ماندگار مهران فر در فیلم‌‌هایی همچون ماجرای نیمروز، خجالت نکش، بی خود و بی جهت و آتش بس، مردم او را با نقش ارسطوی سریال پایتخت به یاد می‌آورند.

اوضاع برای ریما رامین فر هم تقریباً بر همین مدار می‌چرخد؛ او هم با وجود سال‌ها حضور پررنگ در عرصه تئاتر، با نقش "هما سعادت" پایتخت بود که شناخته شد و محبوبیت یافت. حتی بسیاری از مخاطبان جعبه جادویی، علیرضا خمسه را هم با وجود سال‌ها تلاش مستمر و مثمرثمر در سینما و تلویزیون، در مرتبه  اول با نقش پنجعلی سریال پایتخت به خاطر می‌آورند. هومن حاجی عبداللهی هم در قدم اول از نگاه مخاطب، "رحمت امینی" پایتخت است، همچنان که مهران احمدی "بهبود فریبا" و بهرام افشاری "بهتاش فریبا". برخورداری از امتیاز و اعتبار حضور در سریال پایتخت شاید برای هیچ کس از عوامل این اثر نمایشی به اندازه نسرین نصرتی گل درشت و پررنگ نباشد، از آنجا که مخاطب عام اصولا و صرفاً او را فقط و فقط با نقش فهیمه می ‌شناسد و بس. این قاعده کلی درباره سایر عوامل سریال پایتخت هم مصداق دارد و جاری است.

همه آن چه گفته شد از این بابت است که ساخت سریال پایتخت و انتفاع از نتایج و برکاتش، فرآیندی دو طرفه بوده است که هم تلویزیون به عنوان سفارش دهنده و هم سازندگان، عوامل و بازیگرانش از آن بهره برده‌اند و قرار نیست منتی بر سر کسی باشد، به خصوص بر سر مردمانی که تلویزیون یکی از دلخوشی‌هایشان است و تماشای سریال‌های جذاب، حق اولیه و مبرهن شان.

پخش شش گانه پایتخت از شبکه آی فیلم و استقبال فوق العاده از این بازنمایش، گواه است بر جذابیت‌های این سریال و البته خلاقیت، تعهد و کاربلدی سازندگان و عواملش. حیف است چنین اثر نمایشی جذاب و برخورداری، امکان حیات نداشته باشد و روند ساختش متوقف شود. پربیراه نیست این ادعا که میلیون ‌ها نفر چشم به راه نقی معمولی و ارسطو عامل و اعوان و انصارشان هستند تا ساعتی خنده و دمی حال خوش، مرهمی باشد بر ملال هایشان در این سال کرونایی و فارغ شان کند از مصائب و مشکلات اقتصادی و اجتماعی برآمده از آن.