سرویس تجسمی هنرآنلاین: یک ماه از آغاز به کار هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران گذشت و با وجود محدودیت‌های ناشی از شیوع کرونا، نمایشگاه آثار هنرمندان شرکت‌کننده در دوسالانه مورد اقبال نسبی بازدیدکنندگان قرار گرفته است. این دوسالانه که قرار بود اواخر سال ۹۸ برگزار شود، با پیش آمدن اتفاقات گوناگون؛ چند بار به تاخیر افتاد و در نهایت ۲۴ آذرماه ۹۹ با نمایش ۹۴ اثر از ۹۳ هنرمند در چهار بخش فراخوانی، کیوریتوری، مدعوین و گالری‌ها، در تالار وحدت آغاز به کار کرد.

یکی از نکاتی که از ابتدای اعلام فراخوان این دوسالانه اعلام شده بود، رویکرد بینارشته‌ای و بینارسانه‌ای این دوسالانه بود که به هنرمندان این امکان را می‌داد تا فارغ از تعاریف رایج از مجسمه، آثار خود را در مدیاهای مختلف عرضه کنند. به گفته عباس مجیدی؛ نماینده شورای دبیران هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی ایران، "دنیای هنر امروز چندان وابسته به متریال و مدیا نیست. امروزه مرزها شکسته شده و گستره نگاه هنرمندان از وابستگی به مدیا، به توجه به ایده منتقل شده است.... با تعریف امروزی مجسمه‌سازی این امکان را داشتیم که به دلیل تکثرگرایی که در تعریف مجسمه وجود دارد، این دوسالانه بتواند انواع مختلف آثار هنری را در بر بگیرد."

بااین‌حال رویکرد دوسالانه هشتم در زمینه بینارشته‌ای بودن با نظرات متفاوتی مواجه شده است. اگرچه این رویکرد در دوسالانه گذشته نیز دیده می‌شد و سال ۹۶ در موزه هنرهای معاصر شاهد آثار چیدمانی و نیومدیا بودیم، ولی آن آثار بخش کوچکی از دوسالانه را تشکیل می‌دادند و همچنان اکثریت متعلق به آثاری با تعریف رایج مجسمه‌سازی بود. اما در دوسالانه هشتم به نظر می‌رسد این نسبت جابه‌جا شده است و بیشتر آثار به نمایش درآمده، در حوزه هنرهای مفهومی، نیومدیا، چیدمان و... قرار می‌گیرند. اگرچه بعضی از این آثار را به واسطه داشتن حجم و اشغال کردن فضا می‌توان جزء آثار مجسمه‌سازی قرار داد، اما قابی که روی دیوار قرار گرفته است یا ویدئوآرتی که در مانیتور پخش می‌شود، به دشواری می‌تواند در این تعاریف بگنجد.

همان‌طور که در یک ماه گذشته در صحبت‌های تعدادی از هنرمندان و یا اعضای شورای سیاست‌گذاری دوسالانه مجسمه‌سازی شنیده شده است، وجود نداشتن رویدادی ویژه هنرهای جدید باعث شده است هنرمندان این حوزه فرصتی برای عرضه آثار خود نداشته باشند و به همین دلیل آثارشان را به دوسالانه مجسمه‌سازی ارائه کرده‌اند. این مسئله جدا از واکنش‌های متفاوت هنرمندان؛ باعث ایجاد سوالاتی برای مخاطبانی است که با دیدن بسیاری از آثار این نمایشگاه، به خود یا اطرافیانشان می‌گویند "این که مجسمه نیست!".

اگر در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا به جای دوسالانه‌های مربوط به یک رشته هنری خاص، دوسالانه هنر وجود داشت، همه این آثار می‌توانستند در کنار هم به نمایش درآیند و در آن صورت دیگر گلایه‌ای درباره بی‌ارتباط بودن آثار با عنوان دوسالانه وجود نداشت.

هشتمین دوسالانه ملی مجسمه‌سازی تهران در تالار وحدت2

پروژه‌های از هم گسسته

ویژگی دیگر دوسالانه هشتم مجسمه‌سازی، وجود بخش کیوریتوریال است. در سال‌های اخیر بسیاری از دوسالانه‌ها و رویدادهای بزرگ هنری دنیا با حضور یک یا چند کیوریتور شکل می‌گیرند و آن افراد، هنرمندان و آثار هنری را برای حضور در نمایشگاه انتخاب می‌کنند. با توجه به اینکه چنین رویکردی هنوز در ایران جا نیفتاده است، شاید اگر یک دوسالانه به طور کامل به شیوه کیوریتوری برگزار شود، اعتراضاتی را به دنبال داشته باشد. بنابراین شورای دبیران هشتمین دوسالانه مجسمه‌سازی برای آزمودن این شیوه، بخشی از دوسالانه را به پروژه‌های کیوریتوریال اختصاص داد.

قرار بر این بوده که هفت پروژه در این دوسالانه اجرا شود که از این میان، پروژه همایون سیریزی هنوز به اجرا درنیامده و ظاهرا قرار است که در تاریخی خاص اجرا شود. حامد دهقان به عنوان کیوریتور، اثری از پیمان شفیعی‌زاده را به نمایش گذاشته است. این اثر که "در واقع" نام دارد به شکل تخت سلطنتی است که برگرفته از یک نگارگری در شاهنامه شاه طهماسبی است و در کنار آن از زبان کیوریتور و هنرمند، توضیحاتی ارائه شده است. اما پنج پروژه دیگر که توسط روح‌الله شمسی‌زاده ملکی، بیژن غنچه‌پور، پیمان شفیعی‌زاده، سحر سلخی و هستی گودرزی کیوریت شده‌اند شامل آثار چند هنرمند هستند.

هدف از کیوریتوری بازخوانی اثر هنری از نگاهی دیگر است. اثری که با زاویه دید و رویکرد هنرمند ساخته شده است، توسط کیوریتور با یک خوانش دیگر در کنار آثاری قرار می‌گیرد تا به جنبه‌های دیگر اثر هنری پرداخته شود. بااین‌حال در تعدادی از پروژه‌های کیوریتوریال این دوسالانه به نظر نمی‌رسد که چنین دستاوردی ممکن باشد. وقتی آثار گردآوری شده در یک مجموعه، به صورت پراکنده در نقاط مختلف تالار وحدت به نمایش درآمده‌اند، مخاطب چگونه باید ارتباط میان آن‌ها و نگاه خاص کیوریتور را کشف کند؟

به جز کنار هم قرار گرفتن آثار آیدین باقری، علیرضا طاهایی ابدی و سهراب راه‌گان در پروژه روح‌الله شمسی‌زاده و همچنین مجموعه‌ای که توسط پیمان شفیعی‌زاده از آثار مریم امینی، علی احدی، البرز کاظمی و محمد غزالی گردآوری شده و برای نمایش آن‌ها یک پاویون طراحی شده تا مخاطب متوجه ارتباط میان این آثار متفاوت بشود، در سایر مجموعه‌ها چنین ارتباطی میان آثار دیده نمی‌شود و مخاطب، آثار نمایش داده شده در بخش کیوریتوریال را نیز همانند سایر آثار نمایشگاه به صورت فردی و مجزا می‌بیند.

اهمیت کنار هم قرار گرفتن آثار هر مجموعه زمانی پر رنگ‌تر می‌شود که بدانیم اغلب مخاطبان عادت به یافتن لیبل اطلاعات خاص هر اثر و خواندن محتویات آن ندارند و تنها اگر اثری توجه‌شان را جلب کند به مطالعه اطلاعات آن می‌پردازند. بنابراین کمتر مخاطبی است که با خواندن همه لیبل‌ها و به ذهن سپردن محتویات آن‌ها، متوجه وجود بخشی با نام کیوریتوری و همچنین آثار مرتبط با هم بشود.

هشتمین دوسالانه ملی مجسمه‌سازی تهران در تالار وحدت2

از گالری‌ به دوسالانه

ارتباط با گالری‌ها و مشارکت آن‌ها در دوسالانه مجسمه‌سازی نیز یکی از رویکردهای جدید این دوسالانه بود. با توجه به ارتباط مستقیم گالری‌ها با هنرمندان، از آن‌ها خواسته شد تا آثار تعدادی از هنرمندان خود را در دوسالانه به نمایش بگذارند و هم‌اکنون آثاری از هنرمندانی که پیش از این با گالری‌های آران، ایرانشهر، ساربان، شیرین و طراحان آزاد همکاری داشته‌اند در دوسالانه به نمایش درآمده است. در این بخش نیز آثار هر گالری در کنار هم قرار نگرفته است و مخاطب بدون خواندن لیبل آثار متوجه نمی‌شود که آن‌ها متعلق به کدام بخش هستند. اما نکته مهمی که در این میان وجود دارد ضعف تعدادی از این آثار است که مخاطب را درباره دلیل حضور آن‌ها در دوسالانه با سوال مواجه می‌کند.

ممکن است بسیاری از هنرمندان تمایلی به حضور در رویدادهای هنری نداشته باشند و آثار آن‌ها در دوسالانه و جشنواره‌ها و... دیده نشود. اما همه آن‌ها برای نمایش و فروش آثار خود با گالری‌ها همکاری می‌کنند و بنابراین می‌توان توقع داشت که گالری‌ها دسترسی و شناخت کاملی نسبت به آنچه در حوزه مجسمه‌سازی کشور تولید می‌شود داشته باشند و آنچه در دوسالانه ارائه می‌دهند برآیندی از مجسمه‌سازی ایران در دو سال گذشته باشد. با این‌حال نمایش بعضی از آثار ضعیف و بی‌کیفیت توسط این گالری‌ها در دوسالانه مجسمه‌سازی باعث تعجب است.

هشتمین دوسالانه ملی مجسمه‌سازی تهران در تالار وحدت2

کاشی‌هایی چشم‌گیرتر از مجسمه

تغییر زمان برگزاری دوسالانه مجسمه‌سازی باعث تغییر اجباری محل نمایشگاه شد و همین مسئله مشکلاتی را به همراه آورد. ساختمان تالار وحدت با ویژگی‌های خاصی که دارد محل مناسبی برای نمایش آثار هنری نیست. اگر استفاده ناگزیر از داربست‌هایی را نادیده بگیریم که به دلیل ثبت ملی این تالار و عدم امکان نصب هیچ‌چیزی بر دیوارها و سقف، مورد استفاده قرار گرفته‌اند تا آثار از آن‌ها آویزان شوند؛ تزیینات و کاشی‌کاری‌های رنگارنگی که با ایجاد زمینه‌ای شلوغ مخل دیدن آثار می‌شوند، نورهای موضعی چراغ‌های روی دیوار، فضای محدودی که باعث شده است آثار بسیار نزدیک هم قرار بگیرند، قرار دادن آثار در زوایای بسته‌ای مانند انتهای راهروها و... از جمله مواردی هستند که باعث می‌شوند نمایش آثار به خوبی انجام نشود. این مسئله بار دیگر خلاء یک گالری ملی و فضایی بزرگ و مناسب برای نمایش آثار هنری را یادآور شد.

اما جدا از مسائل عمومی که در این دوسالانه دیده شد، آثار ارائه شده توسط هنرمندان نیز دارای نکات مثبت و منفی بودند. بعضی از هنرمندان با قراردادن QR code در کنار اثر خود این امکان را به مخاطب داده‌اند که در فضای اینترنت اطلاعات بیشتری شامل تصویر، متن یا صوت درباره آن اثر پیدا کنند. عده‌ای از آن‌ها نیز استیتمنت‌های دقیقی درباره اثر خود نوشته‌اند که به مخاطب برای درک بهتر آن کمک می‌کند. بااین‌حال در تعدادی از آثار نیز ارائه‌ای شبیه ژوژمان‌های دانشجویی دیده می‌شود. درست است که در هنر معاصر ایده و معنا اهمیت بیشتری پیدا کرده است، اما این به مفهوم نادیده گرفتن تکنیک و زیبایی‌شناسی اثر نیست. عدم پرداخت نهایی و رعایت نکردن ظرافت‌ها و تمیزی کار باعث شده است که تعدادی از آثار مانند یک ماکت اولیه به نظر برسند، نه اثر نهایی که قرار است در بزرگ‌ترین رویداد مجسمه‌سازی کشور و یک دوسالانه ملی شرکت داده شود.