به گزارش هنرآنلاین  به نقل از روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، علیرضا کرمانی پژوهشگر مطالعات کودکی، با حضور در نشست مجازی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به مناسبت "هفته کتاب و کتاب‌خوانی"، ادبیات کودک را خرده‌نظامی ذیل نهاد کودکی دانست و ضمن تاکید بر اینکه در این بحث بر چارچوب تفکر فوکویی وفادار است، گفت: ما زمانی می‌توانیم ادبیات کودک را بفهمیم که کودکی را فهمیده باشیم. کودکی ساز و کاری اجتماعی برای تمایز و در نهایت طرد انسان‌هایی است که فاقد دانایی و توانایی لازم برای کارکرد موثر در نظام اقتصادی هستند. ادبیات کودک نیز ابزاری در خدمت روان‌شناسی رشد و شاید شعبه‌ای از آن برای تربیت انسان‌های دارای نقص و محدودیت با هدف حذف و هضم در نظام اقتصادی مدرن است.

او در این گفت‎وگو که چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های شبانه با موضوع ادبیات کودک و نوجوان بود، گفتمان را ساز و کاری برای تمایز و طرد ذکر کرد و افزود: گفتمان ها نظام های تشخیص یا نقشه‌خوانی برای سازمان‌دهی سخن یا پرهیز از پریشان‌گویی هستند و به عبارتی گفتمان‌ها آمده اند تا دنیاهای زمانه خودشان را سامان دهند و بتوانند نظام‌های راهنمایی برای پیشگیری از گمراهی انسان‌ها باشند که این کار از طریق تمایز و طرد و سپس جذب و هضم انجام می‌شود.

او با بیان این موضوع که گفتمان مدرنیته گفتمانی برای ساماندهی دنیایی است که آن را مدرن خوانده‎اند، تصریح کرد: دنیای مدرن متوجه شد برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود باید نیروی کار مناسب و کافی در اختیار داشته باشد، پس اگر فکر کنیم کار گفتمان طرد و تمایز است، وظیفه گفتمان در دنیای مدرن شناسایی افراد کارآ از افراد ناکاراست و کودکان نیز در دسته‌بندی فوکو جزء همین گروه‌های ناکارآمد قرار می‌گیرند.

کرمانی در مورد رابطه ادبیات کودک و گفتمان مدرن خاطرنشان کرد: از آنجا که در این مفهوم کودکان موجوداتی هستند که هنوز تکامل نیافته‌اند و برای اینکه شهروند کامل یک جامعه شوند، باید مراحل رشد را طی کنند، ادبیات کودک در دنیای مدرن ابزاری برای کودکانی است که طرد شده‌اند و به گونه‌ای با پذیرش تمایز بین کودکان و بزرگسالان سعی می‌کند کاری را که روان‌شناسی با دیوانگان و پزشکی با بیماران می‌کند، با کودکان انجام دهد.

ادبیات کودک یک پدیده مدرن است

سید مهدی یوسفی پژوهشگر مطالعات اجتماعی نیز در این گفت‌وگوی مجازی که با حضور عده‌ای از علاقه‌مندان به مطالعات و ادبیات کودک و نوجوان انجام شد، گفت: وقتی از طرد کودک صحبت می‌کنیم این طردی همراه با شکلی از پذیرش است و به مفهوم ایزوله‌کردن کودک و گذاردن او در طبقه‌ای خاص از جامعه، حذف وی از چرخه حیاتی تولید و تصمیمات سیاسی است. اینجاست که روان‌شناسی رشد به کمک ادبیات کودک می‌آید تا زنجیره‌ای ساخته شود برای اینکه این حساب و کتاب را شکل دهد که نمونۀ آن چگونگی نوشتن کتاب برای گروه‌های سنی مختلف کودکان است.

یوسفی با ذکر این نکته که در مدرنیته ابزارهای گفتمان مدرن‌تر و سطوح آن پیشرفته‌تر می‌شوند، افزود: مثلا تا دویست سال پیش در دادگاه‌ها فرقی بین کودک یا بزرگسال وجود نداشت و قول کودک برای قاضی مسبوق بود و موجب تنبیه یا به زندان رفتن او می‌شد ولی اکنون چنین نیست. در واقع اصل قضیه این است که ما به کودک می‌گوییم چون قول تو مسبوق نیست ما به جای تو حرف خواهیم زد و هوای تو را خواهم داشت و به تو آزادی خواهیم داد. یعنی ما خود را در جایگاه بالاتری نسبت به کودک دانسته و حتی این را لطف به او می‌دانیم.

او با اشاره به مدرسه به عنوان محلی که ساعاتی از زندگی کودک را متحول و دستخوش فشار و زور خود قرار می‎دهد، اضافه کرد: این امر در شکلی بسیار غیردموکراتیک انجام می‌شود؛ حرف کودک هرگز مورد اهمیت قرار نمی‌گیرد و کسی از او نمی‌پرسد که چگونه مدرسه به جای بهتری تبدیل خواهد شد و اینگونه است که او از فرآیند تصمیم‌گیری برای محل آموزش خود نیز محروم و حقوق ابتدایی وی در این زمینه نادیده گرفته می‌شود.

یوسفی مسئله ادبیات کودک را یک پدیده مدرن دانست و یادآور شد: اگر امروز بعضی از قصه‌های گلستان یا مثنوی را برای کودکان مناسب می‌دانیم، به این معنی نیست که سعدی یا مولوی مولف ادبیات کودک بوده‌اند. مواردی چون مولف ادبیات کودک بودن، انتشار کتاب کودک، چاپ کتاب‌های گروه سنی مختلف و همه اینها مختص جوامع مدرن هستند. حتی می‌توان گفت در عصر حاضر سواد رسانه‌ای کودکان که ویژه دوران ماست، بیشتر از بزرگسالان است. ما در دورانی پا می‌گذاریم که مفهوم کودکی در آن به طور بنیادی در حال تحول است و ادبیات کودک نیز متحول خواهد شد.