سرویس سینمایی هنرآنلاین: مسعود فرخنده کارگردان با فیلم داستانی "هدیه" در سی و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان حضور دارد.

او درباره این فیلم به خبرنگار هنرآنلاین گفت: "هدیه" با محوریت کودک و نوجوان در یکی از روستاهای شرق مازندران اتفاق می‌افتد و قصه درباره دو نوجوان است که معلمشان در منطقه نمونه شده است و رقابت بچه‌ها برای تهیه یک هدیه مناسب برای معلم اتفاقات قصه را پیش می‌برد.

او در پاسخ به این سؤال که چرا فیلم ساختن برای سن نوجوان سخت است، توضیح داد: سنین بین 11 تا 12 سالگی را در برمی‌گیرد که در مرز نوجوانی هستند. اشکال در قصه است، ما دو دسته قصه داریم، یا قصه‌هایی که فانتزی هستند و مختصات خود را دارند، که اغلب جذاب و موزیکال هستند و دنیای شیرینی دارند. بخش دیگر نیز رفتن به دنیای واقعی بچه‌هاست که در این بخش شما بهتر می‌توانید حرف بزنید اگر قصه مبتنی بر مؤلفه‌های واقعی باشد و صرفاً پند و اندرز ندهد. ازآنجایی‌که بچه‌ها در حال آموزش و تربیت هستند تا به نقطه اوج برسند، فراز و فرود‌های بسیاری را باید پشت سر بگذارند، بنابراین در این مسیر خطا می‌کنند و از آن کسب تجربه می‌کنند و رشد می‌یابند. زندگی سراسر تجربه کردن است و بچه‌ها تا تجربه نکنند پذیرای پندهای شما نیستند. من سعی کردم دنیای واقعی را به تصویر بکشم تا بچه‌ها از طریق تصاویر در این فضا قرار گیرند و دچار تحول شوند. بینش و نگاه جدید به دست آورند همان‌طور که مسیر زندگی همیشه همین‌گونه است. تا خطا نکنیم بزرگ نمی‌شویم و رشد نمی‌کنیم. این اهمیت دارد که در واقعیت آنچه پیش می‌آید را لمس کنند و جای قهرمان قصه باشند و با آن همزادپنداری کنند. غالباً در قصه‌های واقعی باید زوایا به دنیای کودکان نزدیک و قابل فهم باشد.

مسعود فرخنده

فرخنده درباره چرایی انتخاب لوکیشن شمال کشور نیز بیان کرد: اغلب در آثارم مختصات فولکلور و بومی را نشان می‌دهم. قصه "هدیه" نیز یک قصه شهری روستایی است. در این قصه من یک شهر ساختم، قصه در زمستان می‌گذرد بنابراین به دنبال روستایی بودم که چشم‌انداز کوهستانی داشته باشد و آن را در شرق مازندران یافتم. از سوی دیگر بخشی از کار در لوکیشن بازار می‌گذرد و اغلب بازارهای شمالی روزانه هستند، بنابراین من تمامی آنچه را که می‌خواستم از شهرهای مختلف جمع کردم و در قالب یک شهر به تصویر کشیدم.

کارگردان "سیام و تیام" در ادامه به انتخاب بازیگران فیلم اشاره کرد و گفت: در طی این سال‌ها با بچه‌های بسیاری کار کردم و از سال‌های دستیاری نیز در همین حوزه بودم، بنابراین روحیه کودکان را می‌شناسم و می‌دانم که با کودکان باید صبوری کرد و حوصله به خرج داد. در چند شهر عمده مازندران از کودکان تست گرفتم و درنهایت به این بازیگران رسیدم، تمامی بازیگران کودک از شهرهای مختلف استان مازندران هستند و تنها یک بازیگر کودک از تهران داشتم که همگی اولین بار بود جلوی دوربین می‌رفتند.

فرخنده در خاتمه درباره وضعیت سینمای کودک نیز اظهار کرد: فقط وضعیت سینمای کودک نگران‌کننده نیست، بلکه وضعیت خود سینما نیز خطرناک و سخت شده و کرونا هم آن را مضاعف کرده است. سینما هزینه هنگفتی دارد و بعضی از قصه‌های اجتماعی نیز در این سال‌ها فروش داشتند، اما درصد بالایی سرمایه‌شان برنگشته است. در حوزه کودک، بنیاد سینمایی فارابی اهتمام کرد و کاری برای آن انجام داده که جای خوشحالی دارد، اما حوزه کودک همواره مهجور است و سرمایه‌گذاری مناسبی روی آن نمی‌شود و با این که اگر کار خوب در آن ساخته شود، بازگشت سرمایه را به همراه دارد، اما باز هم کسی این کار را نمی‌کند و به این حوزه ورود نمی‌کند. ما در سال‌های گذشته آثار خوبی در سینمای کودک داشتیم و همواره آثار خوبی در این عرصه وجود داشت، اما بعد به سینمای کودک بها داده نشد و سینمایی نداشت که آثارش در آنجا به نمایش درآید. درحالی‌که در همان سال‌های گذشته سالن‌هایی داشتیم که مختص به سینمای کودک بودند. سرمایه‌گذاران نیز به این دلایل علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه کودک نیستند، چون فکر می‌کنند سینمای بزرگسال بهتر دیده می‌شود و راه برای حضور در جشنواره‌های خارجی و دیده شدن نیز برایشان همواره‌تر است. جشنواره فیلم کودک به‌نوعی مانند احیای بیمار قلبی است، برای این که از بین نرود. معتقدم سینمای کودک سینمای انسان‌ساز است. کودکان آیندگان کشور هستند، مدیران آینده که باید آن‌ها را جدی بگیریم و باور کنیم که بسیار مهم هستند. باید برای آن‌ها برنامه ویژه داشته باشیم چون چرخ‌های آینده مملکت در دستان آن‌ها قرار دارد.