سرویس مد و لباس هنرآنلاین: توجه به امر تطبیق معیارهای فرهنگی با علایق و سلایق کودکان و نوجوانان، توجه به دو اصل انکارناپذیر در خلق پدیده‌ای به نام اعتمادبه‌نفس در این گروه سنی است. هورمون‌ها تکلیف را مشخص می‌کنند و اکنون زمان آن رسیده که رک و بدون هرگونه رودروایسی درباره مسئله پوشش نوجوانان صحبت کنیم.

این گروه سنی به‌شدت تحت تأثیر مخاطرات فرهنگی و اجتماعی قرار دارند. دوره‌ای گذار متکی بر ذائقه با کمترین پشتوانه تجربی و منطقی.

ایده نوجوان برای انتخاب لباس، پارامترهای موردتوجه نوجوان هنگام انتخاب لباس، رنگ‌های موردعلاقه نوجوانان، میزان تطابق لباس با معیارهای فرهنگی، رابطه اعتمادبه‌نفس و طرز پوشش، رابطه برند و اعتمادبه‌نفس، تأثیر فضای مجازی در انتخاب لباس و توجه به داخلی یا خارجی بودن لباس از مهم‌ترین موضوعاتی هستند که هرکدام می‌توانند به‌خودی‌خود موضوع یک مقاله در سطح عالی نظام آموزشی باشد.

لباس هر شخص یکی از عوامل نشان‌دهنده هویت او بوده و دوره نوجوانی به دلیل اهمیت خاصی که در شکل‌گیری هویت فرد دارد دوره‌ای بسیار حساس است در حالی‌که نوجوانان در این دوره اغلب با مشکلاتی نظیر کاهش اعتمادبه‌نفس روبرو هستند و از سویی دیگر تمایل به شرکت در فعالیت‌ها و دیده شدن در جامعه دارند.

ازاین‌رو لباس نوجوان نقش مؤثری در به درستی یا نادرست رقم خوردن این فرایند دارد. دوره نوجوانی بین مرحله جوانی و کودکی قرار دارد. فرد از آزادی دوران کودکی به دوران عاقلانه جوانی می‌رسد. به‌علاوه اندام افراد تغییراتی می‌کند که اهمیت طراحی لباس را افزایش می‌دهد.

تغییرات بدنی و شخصیتی نوجوانان موجب می‌شود آنان در انتخاب لباس سخت‌‍گیر باشند و هر مدل لباسی را نپسندند. همین امر منجر به مشکل بودن طراحی لباس برای این گروه سنی می‌شود. شاید بتوان گفت به همین دلیل است که اغلب تولیدکنندگان تمایلی به تولید لباس برای نوجوانان ندارند و این خلأ بزرگ به‌ویژه در کشور ما به شدت احساس شده و می‌شود.

مدرسه به‌عنوان نخستین اجتماعی که کودک و نوجوان به‌طور فردی در آن پای می‌گذارد، بستری مناسب برای توجه به امر شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی او است؛ فرصتی که در کشور ما نه‌تنها از این منظر موردتوجه قرار نگرفته بلکه با بی‌درایتی و سهل‌انگاری متولیان امر، مسیر پوشش دانش‌آموزان دیروز را به سمتی کشانده که دیگر نه‌تنها علاقه‌ای به آن لباس فرم ندارند که از هرگونه هنجارپذیری در زمینه مد و لباس گریزان هستند.

تا آنجا که جای خالی مراجع مبتنی بر فرهنگ و هنر ایرانی با ارزش‌هایی متضاد و ناهمگون پر شد و از آرایش‌های نامتعارف گرفته تا لباس‌های نامناسب، مهم‌ترین مراحل شکل‌گیری شخصیت نوجوان و جوان ایرانی به سمتی نزدیک به ناکجاآباد سوق یافت.

بی‌توجهی کادر آموزش تا آنجایی بر این جریان اثر گذاشت که حتی روال الگوسازی برای دانش آموزان از مسیر توجه به پوشش اولیا مدرسه نیز میسر نشد و وقتی سفره‌ای از هرگونه خوراک خالی شود، ناخودآگاه باید برای رفع گرسنگی به فکر چاره بود.

چاره‌سازی آنجایی رخ داد که رسانه به‌سرعت دست‌به‌کار شد و نه‌تنها با طراحی و تولید محتوا، سفره‌های خالی فرهنگی خانواده‌ها را در امر پوشش پر کرد که حتی برای زمان سیری آن‌ها هم چاره اندیشید.

بالا بردن تب مصرف‌گرایی در میان نوجوان و جوان ایرانی، هویت مستقل او را به ارزش‌هایی نمادین گره زد و  جریان ارزشی که باید بر مدار فرهنگ پوشش می‌چرخید، ضد فرهنگ‌ها را بر تن جمعیت قابل‌توجهی از دختران و پسران ایرانی کرد.

با این همه، هرچند به درستی بهترین زمان برای کاشت درخت سال‌ها قبل بوده اما ماهی را هم هر زمان از آب بگیریم تازه است. مدسازی را از مدارس شروع کنیم. این‌ یک شعار تبلیغاتی نیست. این یک نظریه با پشتوانه منطقی برای حفظ بخش اعظمی از ارزش‌های ایرانی متمدن، هنرخیز و فرهنگ‌دوست است.