سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین:  اولین مجموعه داستان خود را در سال ۱۳۹۸ با عنوان "از پیدا شدن بدم میاد" از سوی انتشارات نفیر منتشر کرده است و دو کتاب جدید در دست انتشار دارد که در مراحل نهایی ویرایش قرار دارند و به زودی منتشر می شوند. با این نویسنده گفتگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

به عنوان اولین سوال چطور به سمت داستان‌نویسی گرایش پیدا کردید؟

زمانی‌که نوجوان بودم می‌نوشتم و از همان دوران بود که متوجه شدم نویسندگی توی زندگی من هست. همان زمان‌ها بود که کارتون فوتبالیست‌ها پخش می‌شد. اگر این کارتون خیلی‌ها را فوتبالیست کرد، من را به سمت نویسندگی کشاند. آن روزها خیلی تلاش کردم داستانی شبیه این کارتون بنویسم و از همان زمان به طور مداوم نوشتن را شروع کردم. یک سوالی که همیشه از من می‌پرسند این است که چرا دوست داشتی نویسنده شوی؟ در زمان ما نویسنده شدن یک اتفاق ویژه بود و در آن دوره آدم‌های خاص به سمت نویسنده شدن می‌رفتند. یکی از مشکلات آن دوره این بود که دسترسی به کتاب‌های آموزشی خیلی کم بود و فقط یک کتاب از جمال میرصادقی با عنوان "عناصر داستان" وجود داشت. من هم مانند بقیه با این کتاب شروع کردم و تنها کتابِ در دسترس  همین کتاب بود. در دوره ما علاقه حرف اول را می‌زد و ما باید خیلی تلاش می‌کردیم زیرا مطبوعات زیاد توجهی به تازه کارها نمی‌کردند. دسترسی به اساتید و کتاب‌های آموزشی هم کار ساده‌ای راحت نبود. همیشه در جواب اینکه "چرا دوست داشتی نویسنده شوی؟" می‌گویم هیچ راه دیگری پیدا نکردم. با وجود اینکه علاقه زیادی به ریاضی داشتم از دانشگاه انصراف دادم و نویسنده شدم. شاید بهتر است بگویم که نویسندگی من را رها نکرد. من دانشگاه را رها کردم و به تهران برگشتم و اولین کارگاه نویسندگی را در فرهنگسرای بانو سال ۱۳۸۶ با همکاری یکی از دوستانم برگزار کردیم. تمام آن تیم خیلی دوست داشتیم که یک کار ویژه در زمینه داستان‌نویسی انجام دهیم و تصمیم گرفتیم درباره داستان تحقیق و صحبت کنیم. همان بحث‌ها را هم در یک وبلاگ منتشر می‌کردیم که در آن زمان خیلی مورد توجه قرار گرفت. سعی داشتیم بقیه هم مثل ما رشد کنند. هفته‌ای یک کتاب می‌خواندیم، یک فیلم می‌دیدم و با همدیگر به اشتراک می‌گذاشتیم. در همان زمان عناصر داستان را به صورت کاربردی به خودمان درس دادیم. مهم‌ترین کاری که انجام دادیم تمرین در زمینه نویسندگی بود و زیاد خودمان را درگیر تکنیک و فرم نکردیم، زیرا هدف‌مان استفاده‌ درست از رسانه داستان بود. در سال ۱۳۸۸ اولین دوره آموزش داستان‌نویسی را در فرهنگسرای اخلاق برگزار کردم که این اتفاق هم برای من و هم برای علاقه‌مندان داستان اتفاق خوبی بود. آن‌جا بود که فهمیدم روشی که با آن داستان‌نویسی یاد گرفتیم، چه قدر درست بود. 

چه زمانی تصمیم گرفتید اولین کتاب‌تان را منتشر کنید؟

من حدود چهار سال داستان می‌نوشتم ولی اصلا به فکر چاپ کردن نبودم. شرایط زندگیم طوری نبود که بتوانم به طور متمرکز به چاپ کردن کتابم فکر کنم. در نتیجه وارد کار تولید محتوا شدم. البته داستان هم می‌نوشتم، اما نه آن قدر که الان می‌نویسم. تا اینکه سال ۱۳۹۵ تصمیم گرفتم اولین کتابم را منتشر کنم. سال ۱۳۹۶ بود که کانال کلاس آموزش داستان‌نویسی را شروع کردم. در مدت کوتاهی شناخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. و البته دوستان قدیمی نویسنده هم از من حمایت کردند. به حرف‌هایی که در این کانال می‌زدم خودم هم عمل می‌کردم. آموزش‌ها فقط به صورت تئوری نبود، بلکه آموزش عملی هم داشتم. که از همان جا دوباره تدریس را شروع کردم. استقبال از کلاس‌هایم، با توجه به فعالیت کوتاهی که داشتم برایم امیدوارکننده بود. بعد از آن با چند انتشارات صحبت کردم، ولی به دلیل خراب بودن بازار مجموعه داستان، مدتی طول کشید تا کتاب اولم با عنوان "از پیدا شدن بدم میاد" منتشر شود. در نتیجه این اثر سال ۱۳۹۸ از سوی انتشارات نفیر منتشر شد. این کتاب ۱۱ داستان دارد و شامل ۱۱۵ صفحه می‌شود. نکته ویژه این داستان‌ها این بود که هر کسی این مجموعه داستان را خواند به من می‌گفت که هر کدام از این ۱۱ داستان قابلیت تبدیل شدن به داستان بلند را دارد و قابلیت این را دارد که گسترش پیدا کنند. این موضوع را وقتی جدی‌تر دنبال کردم که فهمیدم رمان‌نویس‌های مشهوری که داریم، داستان‌های کوتاه‌شان شبیه رمان می‌شده. و رمان نوشتن را شروع کردم. 

کمی درباره کارهای جدیدتان صحبت کنید.

دو کتاب جدید در دست انتشار دارم که این کتاب‌ها در مراحل نهایی ویرایش قرار دارند و به زودی منتشر می‌شود. یکی از آن‌ها رمان است و یکی دیگر به صورت تخصصی به آموزش داستان‌نویسی پرداخته‌ام. به زودی اطلاعات دقیق آن را خبررسانی خواهم کرد. 

چطور تصمیم گرفتید کتابی در زمینه آموزش داستان نویسی منتشر کنید؟

در کتابی که مربوط به آموزش داستان‌نویسی است، به طور ویژه به تمرکز نوشتن پرداختم. خود من هم همیشه با این موضوع درگیر بودم. بخش زیادی از این موضوع را در کانال داستان‌نویسی منتشر کردم، که استقبال خوبی هم داشت. در نتیجه تصمیم گرفتم به طور ویژه درباره تمرکز نوشتن صحبت کنم. بخشی از این کتاب شامل تمرین‌ها می‌شود. تمرین‌هایی که مدت زمان زیادی را صرف آزمون و خطای آن کار کردم. براساس مقاله‌هایی که تا به امروز منتشر شده است، زمانی که تمرکز از دست می‌رود ۲۵ دقیقه زمان می‌برد تا تمرکز خود را به دست آوریم. پس اگر در طول یک روز نویسنده ۱۰ بار تمرکز خود را از دست دهد حدود چهار ساعت زمان خودش را برای به دست آوردن تمرکز اولیه از دست می‌دهد. در نتیجه تصمیم دارم از طریق این کتاب، کاری برای نویسنده‌ها انجام دهم تا تمرکز نوشتن خود را از دست ندهند و دوره نویسندگی‌شان را طولانی‌تر بکنم. 

به نظر شما چه عواملی می‌تواند کمک کند که یک فرد نویسنده شود؟ 

خیلی‌ها می‌گویند اگر فقط استعداد داشته باشیم می‌توانیم نویسنده شویم. در صورتی‌که اگر اصول را به درستی یاد بگیریم و تمرین کنیم در کنار استعدادی که داریم می‌توانیم نویسنده شویم. مسئله مهم این است که یاد بگیریم چطوری بنویسیم. یعنی اینکه اصولی یاد بگیریم بنویسیم و در کنار آن تمرین کنیم. تمرین نقش ویژه‌ای دارد و خود من هم به همین شیوه پیش رفتم و هنوز هم تمرین می‌کنم. دوست دارم به کسانی‌که علاقه‌مند هستند یاد بدهم چطور به صورت کاربردی اصول را یاد بگیرند. بسیاری از اساتید حوصله تازه‌کارها را ندارند. ولی به نظر من باید شرایطی فراهم شود تا علاقه‌مندان تازه کار هم بتوانند داستان‌نویسی را یاد بگیرند و بتوانند آثار خود را منتشر کنند. به نظر من ذوق و قریحه به تنهایی کافی نیست و باید اصول درست داستان‌نویسی را بیاموزیم. 

و صحبت پایانی...

توصیه من به همه علاقه‌مندان داستان نویسی این است که حتما خودشان را معرفی کنند. یعنی اینکه همزمان با نوشتن خودشان را از طریق راه‌های مختلف به جامعه هنری بشناسانند، تا مخاطب با آن‌ها و نوع نوشتن‌شان آشنا شود. تا زمانی‌که خودشان را معرفی نکنند اتفاقی برایشان نمی‌افتد. اول باید مخاطب خود را پیدا کنند و سپس دست به انتشار کتاب بزنند. نداشتن مخاطب، مهم‌ترین دلیل دلزدگی نویسنده‌ها از این مسیر است.