سرویس مد و لباس هنرآنلاین: جامعه متخصصین نساجی ایران از سال 1379، نخستین گامهای خود را باهدف تبادلنظر و کسب اطلاعات و تجربیات در زمینههای مختلف صنعت نساجی و صنایع وابسته به آن ازلحاظ علمی، اقتصادی و فنی بهمنظور حفظ و بهبود این صنعت در سطح کشور برداشته است و پس از طی فراز و نشیبهای بسیار در مسیر تحقق اهداف و چشماندازها، امروز همچنان در تلاش است تا ضمن حمایت از حقوق صنفی اعضا، آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص در زمینه را در اولویت برنامههای خود قرار دهد.
پیشنهاد و یا اقدام برای آموزش و یا تربیت نیروی انسانی متخصص در زمینه نساجی و صنایع وابسته به آن، انتشار هرگونه نشریه جهت اطلاعرسانی به اعضای جامعه، ارائه و یا انجام تحقیقات علمی و صنعتی و همچنین ایجاد مراکز آمار و اطلاعات و انتشارات در زمینه صنعت نساجی و صنایع وابسته به آن بهصورت غیرانتفاعی، تلاش در جهت حفظ و حمایت از حقوق صنفی اعضاء، بهروزآوری دانش فنی و تخصصی اعضاء، تلاش در جهت ایجاد تسهیلات رفاهی جهت اعضاء، ارائه پیشنهادها و راهکارهای علمی و تخصصی و ارتباط با مسئولین سازمانها، دستگاهها، وزارتخانهها و دوایر دولتی در خصوص موضوع و اهداف جامعه، تشکیل بانک اطلاعاتی متخصصین صنایع نساجی جهت اطلاعرسانی، ایجاد سایت جهت اطلاعرسانی، برگزاری جلسات، همایشها، سمینارها، جشنواره و میزگرد در خصوص موضوع و اهداف جامعه و تلاش در جهت تشکیل و تصویب قانون سازمان نظاممهندسی نساجی ازجمله اهداف مندرج در اساسنامه این تشکل است.
نظر به اهمیت نقش و جایگاه تشکلها در مسیر توسعه صنایع خرد و کلان، سید محمد مقدسی رئیس هیئتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران، مهمان این هفته هنرآنلاین بود. مقدسی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد مهندسی تکنولوژی نساجی از دانشگاه آزاد یزد است و ازجمله فعالیتهای اجرایی او میتوان به عضویت در هیئت مؤسس جامعه متخصصین نساجی ایران، مدیرعامل دوره اول و عضو هیئتمدیره چهار دوره جامعه متخصصین نساجی ایران، مدیر سالن ریسندگی شرکت پشمبافی افشار یزد، مدیر تولید شرکت ناز نخ، مدیر تحقیق و توسعه شرکت بافکار چیت سازی تهران، مدیر بازرگانی گروه صنعتی نیکو ابهر، مدرس دانشگاههای آزاد اسلامی واحد یزد، شهرری، اراک و شهید رجائی، کارشناس کارگردانی سینما از دانشکده هنرهای زیبا، مدرس حوزه برندینگ، فروش و مارکتینگ و مدیریت گروه علمی آموزشی پژوهشی مقام امن اشاره کرد.
مشروح گفتوگو با رئیس هیئتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران درباره نحوه همراهی او با جامعه متخصصین صنایع نساجی ایران و مهمترین اهداف و چالشهای این تشکل در عرصه نساجی کشور را در ادامه بخوانید:
آقای مقدسی، لطفاً در ابتدای گفتوگو از نحوه ورودتان به صنعت نساجی بگوئید.
از همان دوران کودکی و نوجوانی، زمینه علاقه من هنر بوده و است. درنتیجه رشته نخستم سینما بود، هرچند پس از تحصیلات دانشگاهی در این زمینه و ازآنجاکه زمینه مساعدی برای فعالیت در این عرصه برایم به وجود نیامد، بنا به مشورت جمعی از اعضای خانواده و دوستان وارد رشته نساجی شدم و تحصیل در این حوزه را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم.
چه شد که بهیکباره از سینما به سمت نساجی تغییر جهت دادید؟
تعریف هنر مشخص است و نساجی و سینما، ازجمله فنون و صنایعی به شمار میروند که هر دو با هنر عجین هستند. البته که در حوزه نساجی، به دلیل عملکرد جزیرهای و در قیاس با سینما، همبستگی میان اجزاء آن چندان عیان نیست. در این بین یکی از مهمترین دستاوردهای نساجی، محصولات هنر صنعت مد و لباس است که خود یکی از مهمترین ملزومات رشتههای هنری همچون تئاتر و سینما به شمار میرود. طراحی پارچه و لباس بدون نساجی هیچ معنایی ندارد چرا که این افراد باید مبانی نساجی را بدانند تا بتوانند آثاری کاربردی خلق کنند. بسیاری از تحصیلکردگان عرصه هنرهای تجسمی همچون نقاشی و گرافیک هم پا به دنیای نساجی گذاشتهاند و این روند سبب شده که صنعت نساجی بههیچوجه از جریانات هنری جدا نبوده است. زمانی که تحصیل در رشته نساجی را شروع کردم، میدانستم که باید بهسرعت با دیگران همراه شوم و از همان سال دوم دانشگاه وارد بازار کار در حوزه نساجی شدم چرا که معتقدم این رشته تا اندازه قابلتوجهی باید دو موضوع دانش و تولید را با یکدیگر همراه سازد و دراینبین مباحث آکادمیک و علمی هستند که به فعالیت و تجربه افراد رونق خواهند داد.
پس از حضور در دانشگاه، چگونه و از چه زمانی با جامعه متخصصین نساجی آشنا شدید؟
زمان آغاز فعالیت در حوزه نساجی با تشکلهایی در این زمینه برخورد کردم. البته که اساساً علاقه بسیاری به همراهی با فعالیتهای گروهی دارم و در همان مقطع دانشجویی، عضو جامعه متخصصین نساجی شدم هرچند که در آن زمان همچنان پسوند ایران نداشت؛ در زمان فارغالتحصیلی متوجه شدم که هیچ خبری از این مجموعه به گوش نمیرسد و وقتی از طریق افرادی همچون مهندس جمشید بصیری تهرانی از اعضای هیئتمدیره انجمن صنایع نساجی ایران، جویای روند فعالیت این مجموعه شدم، دریافتم که این تشکل در آن مقطع هیچگونه فعالیتی نداشته و بهنوعی مجوز فعالیتشان هم ابطالشده است.
چگونه شد که روند همراهی شما با این تشکل، شکل حقوقی پیدا کرد و شما به جمع هیئتمدیره راه یافتید؟
جامعه در بدو شکلگیری، مجوز خود را از وزارت علوم دریافت کرده بود و بر این اساس، اعضای هیئتمدیره از میان اعضای هیئتعلمی دانشگاهها انتخاب شده بودند اما نکته اینجاست که اعضای هیئتعلمی نمیتوانستند در آن مقطع و حتی تاکنون بهطور همزمان با صنعت هم پا شوند و این تشکل اگر میخواست مؤثر واقع شود، نباید تنها در دل دانشگاه میماند. در آن زمان، عدم همراهی صنعتگران با این جامعه موجب ضعیف شدن این تشکل شده بود و فعالیت آنها را به جریانات پژوهشی و تحقیقاتی محدود کرده بود. در همان زمان برای راهاندازی فعالیت انجمن و ازسرگیری برنامهها اعلام آمادگی کردم و با همراهی مساعد اعضا در سال ۷۹، جامعه متخصصین نساجی ایران مجوز خود را از وزارت کشور دریافت کرد، هیئت مؤسس آن تشکیل و فراخوان عضوگیری منتشر شد. درنهایت نیز نخستین انتخابات در ۹ مرداد سال ۸۱ برگزار شد و من آن زمان بهعنوان مدیرعامل انتخاب شدم. سال ۹۷ آخرین انتخابات را انجام دادیم و اکنون در دور ششم هیئتمدیره مشغول به فعالیت هستیم. البته من در انتخابات دوره پنجم حضور نداشتم چرا که ما خودمان در آن زمان قانونی وضع کرده بودیم مبنی بر این که افرادی که در دو دوره عضو هیئتمدیره بودند، در دوره سوم حق کاندیداتوری ندارند و طبق بررسیهایی که از مسیر وزارت کشور انجام دادیم، متوجه شدیم که باید این قانون را حذف کنیم. نکته حائز اهمیت در ارتباط با موضوع ذکر شده این است که بسترهای سیاسی و اجتماعی برای دوام و قوام تشکلها چندان وجود ندارد و تغییر اعضای فعال و پویای هیئتمدیرهها موجب ضعیف شدن تشکل خواهد شد.
طی سالهای همراهی شما با هیئتمدیره جامعه، دغدغه ذهنی شما بیشتر بر چه موضوعاتی متمرکز بوده است و آیا از عملکرد خود و همکارانتان طی این سالها ابراز رضایت میکنید؟
همواره بر این باور بودهام که فضای ساختاری جامعه سبب شده که فرهنگ کار گروهی چندان وجود نداشته باشد. این که میگویم نسبی است اما بهزعم من در جامعه ما این امر مصادیق بسیاری دارد. بسیاری از ما میپرسند که عضویت ما در جامعه چه خروجی و دستاوردی برای ما دارد. من با این تفکر بهشدت مخالفم و اتفاقاً بر این باور هستم که این پرسش باید از سوی تشکلها مطرح شود که همراهی افراد علاقهمند و دغدغهمند، چگونه میتواند به تحقق اهداف تشکل کمک کند. تشکلها چه در صنعت باشند و چه در جای دیگر، دارای ریشه فرهنگی هستند و اگر دید ما این باشد که عضویت در یک تشکل چه منافعی برای ما دارد، راه بهجایی نخواهیم برد و کارمان روزبهروز سختتر خواهد شد. افرادی که در رأس کار قرار گرفتهاند، همگی تحصیلکرده رشته نساجی هستند اما واقعیت این است که برای عضویت در جامعه، افراد با تخصصهای گوناگون میتوانند بهعنوان عضو غیر پیوسته در کنار ما قرار گیرند. اینگونه است که خانواده شکل میگیرد و هویت پیدا میکند. ما کار میکنیم تا زندگی مطلوب و جامعه رو به کمال داشته باشیم و اگر چنین اجتماعاتی نداشته باشیم، ماهیت تشکلها معنا نخواهد داشت.
اگر بخواهید مقایسهای میان فرهنگ همراهی با تشکلها و انجمنهای ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته داشته باشید، به چه نکاتی دراینباره اشاره میکنید؟
در کشورهای توسعهیافته، عضویت در تشکلها و انجمنها موجب تفاخر افراد است چرا که به آنها هویتی اجتماعی میبخشد و گویی برای این افراد، یک مقام و رتبه از سوی نهادهای بالادستی در نظر گرفتهشده است اما ما در ایران و از سوی اعضای جامعه خود با چنین رویکردی مواجه نمیشویم. درنتیجه بهمنظور جلب رضایت آنها تلاش میکنیم خدمات متعددی را برای اعضا ایجاد کنیم و به سراغ مزیتهایی همچون ایجاد اشتغال، بیمه تکمیلی، خدمات آموزشی، خدمات ورزشی، عقد قرارداد با بورس، ارائه مشاوره حقوقی، مالی مالیاتی و امثال آنها میرویم که اتفاقاً همین رویه ما را از مسیر اصلی خود دور خواهد کرد. در این راستا به دلیل کند شدن سرعت حرکت به سمت اهداف تشکل، پس از مدتی متوجه میشویم که بسیاری از مسائل تخصصی حوزه نساجی حلوفصل نشده است.
آیا از تعامل بخش دولتی با تشکل خود طی سالهای اخیر راضی هستید؟
درصد قابلتوجهی از ساختار صنعتی و اقتصادی ما سیاسی است درنتیجه انتظار این که نهادهایی از دل مردم بیرون بیایند و عملکرد موفقی داشته باشند کمی بعید به نظر میرسد. پس از وقوع بحران کرونا به وزارت کشور نامه ارسال کردیم که اکنون دچار مشکل هستیم و از آنها درخواست حمایتهای مالی شد. درآمد ما از حق عضویت و رویدادهایی است که برگزار میکنیم و بر اساس آنها حامیان مالی، ما را همراهی میکنند اما در شرایط کنونی تمامی این فعالیتها متوقفشده است و درآمدی برای صرف هزینههای تشکل وجود ندارد. این در حالی است که وزارت کشور در پاسخ به نامه ما وعده کمک در یک سال آینده را داد. بههرروی معتقدم نساجی ایران هیچگونه وابستگی به دولت ندارد. تنها موضوع چادر مشکی در یک کارخانه دولتی مدیریت میشود که آنهم باوجود تمام وابستگیها حمایت چندانی نمیشود و با چالشهای بسیاری مواجه است و درمجموع چه تشکلهای کارفرمایی به دلیل دارا بودن منابع مالی و چه تشکلهای کارکردی و فردی همچون ما به دلیل مشکلات اقتصادی درگیر مسائل و چالشهای بسیار هستیم.
با توجه به اهمیت نقش و جایگاه صنعت نساجی در رونق اقتصادی کشور، طی سالهای اخیر، نام این عرصه بارها و بارها بر سر زبان افتاد و اخبار تلخ و شیرین بسیاری را از دل این حوزه منتشر کردهایم؛ اما بعضاً با موضوعاتی همچون خطر ورشکستگی این صنعت در ایران مواجه میشویم که بهشدت نگرانکننده است. نظر شما در ارتباط با وضع موجود چیست؟
بههیچعنوان ورشکستگی صنعت نساجی در ایران را قبول ندارم. آنانی که ورشکست شدهاند، دولتی بودند، امکان اداره امور برایشان وجود نداشت و در حقیقت ساختار دولت توان اداره آن واحدهای صنعتی را نداشت. بااینحال همواره صنعت نساجی در میان سایر صنایع، بالاترین اشتغالزایی را پس از نفت داشته و هیچ صنعتی به این اندازه گسترده نیست. بههرروی مد و پوشاک در تمام جهان سرآمد است و هیچ فردی نمیتواند این مهم را نفی کنند که این صنعت یکی از مهمترین زیربناهای اقتصادی و تجاری هر کشوری به شمار میرود.
نظر شما در ارتباط با واردات حوزه نساجی از مواد اولیه گرفته تا تجهیزات و تکنولوژی روز دنیا به داخل کشور چگونه است؟
همواره صنعت نساجی در بخش خصوصی یکی از مهمترین صنایع با سوددهی قابلتوجه بوده است. ما با واردات مخالف نیستیم چرا که بر این باوریم نساجی بدون واردات معنا ندارد اما نباید از حمایت و تأمین بنگاههای خودی غافل شد. ترکیه به چه دلیل بالغ بر سه دهه از نساجی ایران جلوتر است؟ در ترکیه وقتی صنعت نساجی با بحران پنبه مواجه میشود و درعینحال سطح کشت جهانی و قیمت نیز تغییر میکند، بااینحال دولت به تولیدکننده میگوید نگران نباش و ما پنبه را با همان نرخ قبلی برای تو تأمین میکنیم. درنتیجه تولیدکننده بهجای آنکه درگیر تأمین مواد اولیه ناموجود شود، انرژی خود را صرف پویایی و توسعه مجموعه خود میکند. در همین شرایط سخت، کارخانههایی در حوزه تولید نخ و پارچه وجود دارد که به تکنولوژی روز مجهز شدهاند. اما ما در ایران در بحث ماشینآلات، همچنان به قابلیت رقابت نرسیدهایم و هرچند به لحاظ سختافزاری رشد خوبی داشتهایم اما همچنان با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری داریم و در بحث تکنولوژی نساجی و سختافزار، وابسته به واردات هستیم.
اگر بخواهید مقایسهای میان عملکرد دانشگاه و صنعت در حوزه نساجی داشته باشید، به چه نکاتی اشارهکرده و کدام را در قیاس با دیگری پیش رو میدانید؟
دانشگاه مباحث علوم پایه را میآموزد. دانشگاه باید زیربنای افراد را قدرت بخشد. مهندسی یعنی تفکر و خلق. باید به فارغالتحصیلان فرصت داد تا دانش لازم را کسب کرده و آن را در گذر زمان به مهارت تبدیل کنند. دانشگاه را به این موضوع متهم میکنند که مطالب بهروز ندارد درحالیکه ما در بخش صنعت نیز به لحاظ دستگاهها و سختافزار دچار مشکل هستیم و همچنان تجهیزات ما به علم مکانیک وابسته هستند و نه علم الکترونیک. با این همه معتقدم در این جریان، صنعت از دانشگاه جلوتر است و یکی از راههای تقویت دانشگاه این است که فضای لازم برای برپایی دورههای تکمیلی بر اساس نیاز صنعت تعریف شود. امروز حدود ۵۰ درصد تولیدات نساجی منسوجات بیبافت است و ما طی این سالها از این مهم غافل بودهایم و چهبسا بسیاری از محصولات و لباسهای پزشکی که میتوانست پس از وقوع بحران کرونا به ما در تهیه ملزومات کمک کند، به همین دانش و فناوری وابسته بود. نکته دیگر آنکه صنعت برای رفع کمبودها و نواقص خود طی سالهای اخیر و در صورت لزوم از کشورهای خارجی، افراد متخصصی را آورده است چرا که صاحبان صنعت از این بنگاه کسب درآمد میکنند و باید به فکر وضع موجود باشد، اما دانشگاه ازآنجاکه به بخش دولتی و تمام مشکلات اقتصادی این بخش وابسته است، نتوانسته که از ظرفیتهای بینالمللی در راستای ارتقاء سطح خود بهره گیرد.
در پایان از اولویت برنامههای جامعه متخصصین صنایع نساجی بگوئید.
لازم است بهمنظور هرچه قویتر شدن تشکل خود جذب سرمایه کنیم و بدون شک یکی از سرمایههای اصلی ما، اعضای تشکل هستند. درمجموع از عملکرد خود راضی نیستیم و معتقدیم عملکرد بهتری میتوان داشت. به هر روی، اعضای هیئتمدیره باعلاقه و حس خوب در تمام این سالها فعالیت کردهایم و در کنار امور زندگی و کسبوکار تلاش کردهایم تنها اهداف جامعه را مدنظر قرار دهیم و در مسیر تحقق آنها گام برداریم.