سرویس سینمایی هنرآنلاین: نشست "هنر در ترکیه با تاکید بر سینما" به همت درسا بخشندگی دبیر گروه ترکیه‌شناسی پژوهشکده مطالعات خاورمیانه عصر شنبه سوم اسفند با حضور دکتر عبدالحسین لاله دکترای رادیو، تلویزیون و سینما عضو هیئت علمی فرهنگستان  هنر، پژوهشگر و مدرس دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر تهران، دکتر سید اسدالله اطهری رئیس گروه ترکیه شناسی، دکتر رضا دهقانی استاد دانشگاه و برخی از اعضای گروه ترکیه‌شناسی همراه پژوهشگران میهمان پژوهشکده و دانشجویان برگزار شد.

در آغاز نشست بخشندگی ضمن خوشامدگویی به حاضرین بحث خود را با مقدمه‌ای در مورد تاریخچه  سینما ترکیه آغاز کرد و گفت: دو دهه ۱۹۸۰و ۱۹۹۰ مهم‌ترین سال‌های سینمای ترکیه را تشکیل می‌دهند، چرا که سینمای ترکیه در خلال این دوره به جستجوی راهی برای رهایی از بحران می‌پردازد. ورود فیلم‌های خارجی به کشور، و به طور کلی تجاری شدن فیلم‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل رکود در سینمای ترکیه به شمار می‌رود و سینمای ترکیه در دهه 1980 تحت تاثیر جریان پست مدرنیزم به تدریج رنگ سنتی خود را از دست می‌دهد و به دوره جدیدی وارد می‌شود که  از مهم‌ترین ویژگی‌های این سینما می‌توان به افزایش ساخت فیلم‌های پر هزینه، به کارگیری تکنیک‌های خاص در صحنه پردازی، توسعه روش‌های تدوین و مونتاژ و پدید آمدن گونه‌های معاصر سینمایی اشاره کرد.

او ادامه داد: سینمای ترکیه هنگامی وارد دهه 1990 شد که همچنان دوره بحرانی خود را طی می‌کرد. رکود در سینما و میل به تازگی و تغییر، تماشاچیان را سمت فیلم‌های غربی سوق داد. همین امر باعث شد تا مدتی فیلمسازان ترکیه فیلم‌های با تم غربی بسازنند. اما نکته مثبت این دوران در دهه نود در کنار رشد و توسعه گونه‌های مختلف سینما، فراهم شدن زمینه معرفی هنرمندان بسیاری بود.

دبیر گروه ترکیه‌شناسی پژوهشکده مطالعات خاورمیانه اظهار کرد: در سال 2000 برای رهایی از بحران، ساخت فیلم‌هایی مبتنی بر واقعیت در سینمای ترکیه آغاز شد و به طور کلی گام‌هایی در جهت سینمای رئالیستی ترک برداشته شد. در این سال‌ها همچنین شکل گیری ژانرهای مختلف سینما شکل ملموس‌تری به خود گرفت. سینمای مستند، وحشت، کمدی، درام، رومانتیک، پلیسی جنایی، هیجانی، اکشن، موزیکال و غیره از جمله این گونه‌ها به شمار می‌روند که در کنار رشد و توسعه گونه‌های مختلف سینما، زمینه معرفی هنرمندان بسیاری را نیز فراهم کرد.

در ادامه این نشست دکتر لاله سخنرانی خود را با توجه به موضوع بحث و نگاهی جامعه‌شناختی در مورد سینمای ترکیه آغاز کرد و گفت: سینما از نقطه نظرات گوناگون، زمینه‌ای بسیار گسترده و پیچیده‌ای است که ارزش بررسی‌های مختلف را دارد. بر اساس تحقیقات انجام شده، هرچه جنبه‌های کشف زیبایی‌شناسی، بررسی اشکال اقتصادی جامعه، بررسی و آنالیز شخصیتی کاراکترها در یک فیلم مهم بوده باشد، نگاه و تبیین فرهنگی یک اثر سینمایی نیز به همان اندازه اساسی و مهم است. همه این بررسی‌ها با هر روشی که می‌خواهد  در ارتباط با خود فیلم، با دوره تهیه فیلم، با مخاطبین فیلم و یا با مشکلات تولیدی عوامل مختلف  یکی از مکانیسم‌های تحت تاثیر درون چنین کلیت بهم بافته شده‌ای را  بیشتر باز خواهد کرد.

او افزود: بررسی‌های مربوط به سینما به هر دلیلی که تنوع یافته و تکثیر شده باشند، کارکرد کلیت یاد شده هم به همان دلیل، به شکل عمیق و گسترده امکان مفهوم پردازی می‌یابد. با استفاده از موضوعات متمایز از هم، هدف چنین بحثی ارائه تصویری روشن از سینمای ترکیه است که از سه جریان اصلی تشکیل می‌شود: 1- سینمای ملی‌گرایانه 2- سینمای دینی 3- سینمای مدرن.

از نظر دکتر لاله، جریان مدرن در سینمای ترکیه نتیجه طبیعی آثار "یشیل چام" است که در ادامه اظهار کرد:  بطور کلی کسانی که در گذشته و در سینمای مدرن مطرح بودند یا تعلقات فکری کردی- چپی داشتند یا تحت تاثیر اندیشه‌های سینمای مدرن دنیا بودند، اما امروزه موج اسلام گرایان نیز وارد جریان سینمای مدرن شده‌اند . نکته قابل تامل این است که همه آنها با هم همگام شدند. سینمای روشنفکر ترکیه بر روی دغدغه‌های اجتماعی و آرمان‌های جمع گرایانه تاکید می‌کند و انقلاب ایران روی سینمای  آنها بسیار اثرگذاشت. اما در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد سینمای ایران متوقف شد و آن‌ها جلو زدند و نتیجه طبیعی آن را هم امروز می‌بینیم.

این مدرس دانشگاه درباره تغییر ذائقه مخاطب ایرانی و مخاطب ترکیه گفت: ما با مدیران ارشد سینمایی و فیلمسازان صحبت کردیم، اما بلایی که در سایر زمینه‌ها شاهد هستیم امروز در سینما  نیز افتاده است. ما در عصر توسعه مگر می‌توانیم به یک مهندس کشاورزی بگوییم که بیاید و  پل بسازد. شان تخصصی هنر به رسمیت شناخته نمی‌شود و معادلات سیاسی به جای هنر نشسته است. وقتی سفارش پذیری و سفارش گیری را به جای توسعه هنر به کار می‌بریم نتیجه این می‌شود. سینمای ایران موفقیتش به خاطر جنبه‌های هنری آن است نه اقتصادی برعکس فرش ایران موفقیتش به جنبه‌های اقتصادی آن است نه هنری. امروز سینمای ایران مد شده است و حقیقت نیست در حالیکه سینمای ترکیه خودشناسی کرده است و از فیلمسازان ایرانی همچون مجیدی، کیارستمی و دیگران تاثیر گرفته و امروز فیلم‌هایی چند برابر بهتر از فیلمسازان ایرانی می‌سازند.

در پایان، این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.