به گزارش هنرآنلاین، روز یکشنبه ششم بهمن، نشست معرفی فیلم سینمایی "لباس شخصی" به کارگردانی امیرعباس ربیعی با اجرای میثم محمدی در سالن همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

در این نشست علاوه بر ربیعی، توماج دانش بهزادی و مهدی نصرتی بازیگران این فیلم نیز حضور داشتند تا به معرفی تازه‌ترین فعالیت سینمایی خود و حضور فیلم "لباس شخصی" در جشنواره فیلم فجر بپردازند.

ربیعی در پاسخ به این پرسش که عنوان فیلم از کجا آمده است، گفت: "لباس شخصی" به معنای مصطلح جامعه، به نیروهای امنیتی گفته می‌شود که در ظاهر فعالیتشان مشخص نیست. در وهله اول نام جذابی برای خودم بود و از این حیث که ما هم در فیلم یک موضوع امنیتی را دنبال می‌کنیم مرتبط با اثر است، اما جنبه‌های دیگری دارد که اگر بازگو کنم قصه لو می‌رود و دوست دارم مخاطب خودش با تماشای اثر به انتخاب این عنوان پی ببرد.

امیرعباس ربیعی

وی همچنین درباره مخاطبان این اثر بیان کرد: موضوعات تاریخ معاصر با رگه‌های سیاسی با چالش روبه‌روست، من هم این را می‌دانستم و ریسک را پذیرفتم. خوبی این واقعه تاریخی که در سال‌های 61 و 62 رخ داد، این بود که طرف‌های درگیر ماجرا زنده بودند و من می‌توانستم بی‌واسطه سراغشان بروم. اگرچه منابع مکتوب زیاد است، اما آدم‌هایی که درگیر ماجرا بودند برایم اولویت داشتند که البته تعامل با آن‌ها کار آسانی نبود. باید تمام جنبه‌های تحقیق را بدون اینکه ملاحظات طیف خاصی را در نظر بگیرم اعمال می‌کردم که همین امر باعث می‌شد تحت فشار بسیاری قرار بگیرم.

ربیعی ادامه داد: خوشحالم که تکلیفم با خودم و فیلم معلوم بود و تمام تلاشم را کردم که ممیزی از هیچ طیف و گروهی نداشته باشیم. امیدوارم این انصافی که در پروسه تحقیق رعایت شده تماشاچی هم درک کند، هرچند ممکن است برخی افراد اهل مطالعه نقطه نظرات خاص‌تری داشته باشند، آن هم به این دلیل است که آن‌ها به منابع موجود دسترسی داشته‌اند، در صورتی که من با آدم‌های درگیر با ماجرا ارتباط مستقیم داشتم؛ منبعی که دیگران هرگز امکان دسترسی به آن را نخواهند داشت. خوشحالم که فیلم ما خنثی نیست و اتفاقاً بحث‌برانگیز است و می‌توان گفت فیلم جسورانه‌ای ساختیم.

توماج دانش بهزادی

در ادامه توماج دانش بهزادی بازیگر این فیلم نیز بیان کرد: من اولین کارم را با سینما شروع کردم و برایم مهم بود که با درام خوب کارم را ادامه دهم. وقتی فیلمنامه را خواندم به نظرم کار دقیقی از منظر درام داشت و این مرا ترغیب کرد که در کار حضور پیدا کنم. ابتدا به دلیل موضوع فیلم کمی نگران بودم، اما مطمئن بودم که نتیجه خوبی پیش رو داریم. ساعت‌های بسیاری را تمرین کردیم تا فیلمی با ظرافت و وسواس ساخته شود و حس می‌کنم می‌شد دوستان هیئت انتخاب طور دیگری به فیلم ما نگاه کنند.

نصرتی دیگر بازیگر حاضر در این برنامه نیز گفت: زمانی که به کار دعوت شدم عنوان "جنگ سرد" هم کنار "لباس شخصی" بود و من هم قرار بود پنج سکانس بازی کنم. آن نقش را خواندم و دیدم خیلی ساده است. بعد از چند روز تمرین زمانی که فیلمنامه کامل به دستم رسید سعی کردم اطلاعاتی از کسانی که آگاه‌ترند کسب کنم و دیدم فیلمنامه هم همین حرف‌ها را می‌زند. تا یک هفته قبل از فیلمبرداری که دوستان صلاح دانستند من نقش اصلی را بازی کنم و همچنان دغدغه داشتم که بتوانم کارم را بهتر انجام دهم چون شرایط خیلی جدی‌تر شده بود.

کارگردان در پاسخ به اینکه کار طراحی صحنه این اثر با فیلم "ماجرای نیمروز، رد خون" مشترک کار محمدرضا شجاعی است گفت: زمانی که من با آقای شجاعی آشنا شدم هنوز "رد خون" ساخته نشده بود و اتفاقاً سازمان اوج درگیر "تنگه ابوقریب" بود، اما چون اکسسوآر یکسان است و لباس‌های آن زمان و فضای اجتماعی مربوط به همان زمان است، سعی کردیم اگر هم از این موضوع استفاده می‌کنیم از ناخودآگاهمان باشد، ضمن اینکه سبک سلیقه سینمایی من و محمدحسین مهدویان خیلی شبیه هم نیست و نگرانی برایم وجود نداشت.

دانش بهزادی در ادامه در رابطه با تأثیر حضورش در این دوره جشنواره با فیلم "لباس شخصی" گفت: من نزدیک 20 سال است که بازی می‌کنم و دغدغه‌مند هستم و هر جای دنیا که لازم بود آموزش دیدم. کاراکتری که بازی می‌کنم با خودم فرسنگ‌ها فاصله دارد و همین عامل جذابیت نقشم بود. امیدوارم نتیجه زحمات من و سایر عوامل در جشنواره دیده شود.

مهدی نصرتی نیز دراین‌باره اظهار کرد: من سال‌ها به‌عنوان عکاس خبری در جشنواره‌های فجر حضور داشتم و امرار معاش می‌کردم. ذهنیتم درباره حضور در جشنواره فجر به‌عنوان کسی که دوست داشت فعالیت کند و دیده شود؛ با این اتفاق که فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، تغییر کرد و بخشی از انگیزه‌هایم را از دست دادم اما امیدوارم اتفاق خوبی برای فیلممان بیفتد.

در پایان کارگردان این اثر بیان کرد: ما سه نفر ازلحاظ فکری متفاوتیم اما عشق به سینما ما را کنار هم نگه داشت. من آدم سیاسی نیستم بلکه جذابیت قصه بود که مرا به این کار واداشت، امیدوارم عشق به سینما برای همه ما پایدار باشد.