سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم کوتاه "آرزو" به کارگردانی علیرضا اسفندیارنژاد و علیرضا قاسمی به‌تازگی در پنجاه و سومین جشنواره جهانی فیلم هوف در آلمان به‌عنوان فیلم افتتاحیه اکران شد.

این فیلم تولید مشترک شبکه‌ ARTE و SWR است و در خلاصه داستان آن آمده است: "آرزو نمی‌خواهد از مادرش جدا شود."

مونا پیرزاد، اولگ تیخومیروف، بابت وینتر، مارتین لودینگ و سابین ویتونر بازیگران این فیلم کوتاه هستند که قرار است ماه فوریه در چهل و یکمین جشنواره‌ فیلم ماکس افولس در شهر زاربروکن در آلمان حضور داشته باشد.

اسفندیارنژاد یکی از دو کارگردان فیلم کوتاه "آرزو" در گفت‌وگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره این فیلم و پروسه ساخت آن بیان کرد: قصه فیلم درباره یک مادر و دختر افغان است که به آلمان مهاجرت کرده‌اند، اما برابر با ضوابط پیچیده اروپا مادر باید به افغانستان برگردانده شود، در حالی که دختر می‌تواند در آلمان بماند. چالش اصلی دختر این است که نمی‌خواهد از مادر پیر و بیمارش جدا شود و این مهم‌ترین دغدغه اوست.

او ادامه داد: ایده قصه از یک فریم عکس شروع شد؛ عکسی از دستان مادر و پسری مهاجر که همدیگر را محکم گرفته بودند و منتظر تعیین تکلیف مراجع قانونی بودند. از آنجا که برای من و دوست خوبم علیرضا قاسمی که در نگارش و کارگردانی همراه من بود، مسئله مهاجرت و مشکلات مربوط به آن حائز اهمیت بود نگارش "آرزو" را شروع کردیم، با این رویکرد که موقعیت شخصیت‌ها در قصه، یک گرته‌برداری از گستره وسیعی از مصائب مهاجرین به‌ویژه فارسی‌زبانان در سطح جهان باشد. چیزی که در ناخودآگاه ما را در مسیر بازنویسی‌ها هدایت کرد سایه جنگ و تبعات ناشی از آن بود که نه‌تنها در افغانستان بلکه در دیگر کشورهای منطقه نیز سایه افکنده است. در آن سوی سکه، در اروپا نیز به دلیل ضوابط قانونی و بوروکراتیک، سرگردانی وجود دارد. درواقع فیلم یک وضعیت استعاری است برای آدم‌هایی که می‌خواهند در امنیت و آرامش زندگی کنند، اما از خانه آواره می‌شوند به امید اتوپیا، به مقصدی دور می‌روند اما در عمل انگار دوباره آمده‌اند سرخط.

فیلم کوتاه آرزو

این کارگردان جوان درباره بازیگران فیلم نیز توضیح داد: به غیر از بازیگر اصلی همه بازیگران فیلم خارجی هستند. مونا پیرزاد بازیگر نقش آرزو نیز متولد ایران و بزرگ‌شده آلمان است. او نقش دختری 30 ساله را بازی می‌کند که تحصیل کرده و در آلمان ضمن یادگیری زبان در محیط جا افتاده اما چون کسی را ندارد، وابستگی این مادر و دختر به هم بیشتر است.

اسفندیارنژاد در پاسخ به این سؤال که وضعیت نمایش این فیلم در داخل کشور چگونه خواهد بود، گفت: در حال رایزنی هستیم تا هم‌زمان با چرخه بین‌المللی فستیوالی بتوانیم در جشنواره‌های داخلی جشنواره جهانی فیلم فجر و تهران و متعاقباً در گروه هنر و تجربه اکران داشته باشیم.

این فیلمساز همچنین با اشاره به سختگیری‌هایی که درباره فیلم کوتاه در حال انجام است، اظهار کرد: متأسفانه سختگیری در حوزه فیلم کوتاه این روزها بیشتر شده است و در جشنواره فیلم تهران و جشن خانه سینما نیز این مسئله به‌کرات دیده شد. بخشی از این سختگیری اعمال سلیقه است که همراه با کم‌توجهی به مدیوم فیلم کوتاه در دوره جدید معاونت سینمایی تشدید شده است. سابقاً این نگاه وجود داشت که نسل فیلمسازان موفق سینمای ایران برآمده از عرصه فیلم کوتاه هستند و باید فیلم کوتاه را به‌عنوان جریان زنده و آینده دار کشور حمایت کرد، اما متأسفانه به دلیل نبود اطلاع‌رسانی کافی و عدم دقت مسئولین به میزان موفقیت‌های عدیده فیلمسازان جوان فیلم کوتاه در سطح ملی و جهانی، کار به جایی رسیده که فیلمسازان بجای تمرکز به تولید و نگارش فیلمنامه‌هایشان هر روز باید یا نگران تأمین سرمایه باشند یا درنهایت نگران ممیزی و کنار گذاشته شدن از جشنواره داخلی باشند. با توجه به حجم افتخاراتی که مدیوم فیلم کوتاه در سطح جهانی در مقایسه با فیلم‌های بلند کسب کرده است جای این سؤال است که چرا هر روز فشار و محدودیت‌ها بر آن‌ها بیشتر می‌شود؟

او در پاسخ به این سؤال که آیا فیلم "آرزو" نیز درگیر ماجرای ممیزی خواهد شد یا خیر، گفت: نمی‌دانم، اما آرزو یک فیلم اخلاقی و انسانی است، تلاش دختری است برای حفظ کانون خانواده در حالی که درها به رویش بسته شده، که امیدوارم به مشکلی برنخورد.

فیلم کوتاه آرزو

اسفندیارنژاد همچنین در پاسخ به این سؤال که با توجه به تجربه ساخت فیلم در ایران و خارج از کشور، فکر می‌کند شرایط فیلمسازی در داخل چگونه است و تا چه اندازه نسبت به خارج از کشور فاصله وجود دارد، بیان کرد: من دو فیلم در آلمان ساختم. فیلم دومم "آرزو" را برای تلویزیون ARTE و SWR ساختیم که آنجا با توجه به ضوابط بسیار سخت در جلسات پیچینگ و در فرمتی کاملاً رقابتی توانستیم نظر آن‌ها را جلب کنیم و از حمایت مالی برخوردار شویم. به شکلی کاملاً حرفه‌ای امکانات فنی و لجستیک در اختیار ما گذاشته شد تا فیلم ساخته شود. همچنین فیلم دیگرم نیز از طرف آکادمی فیلم بادن حمایت شد و امکانات فیلمسازی در اختیار ما قرار گرفت. عوامل هر دو فیلم هم بین‌المللی بودند و همه برای کمک و کسب تجربه حضور داشتند، اما در مورد سؤال شما باید بگویم از نظر صنعت سینمایی، سرمایه در گردش در سینمای آلمان قابل مقایسه با ایران نیست و تفاوت کاملاً مشهود است. هم از نظر میزان سرمایه و هم از نظر ارزش ارزی ـ ریالی آلمان وضعیت بسیار مطلوبی دارد و همچنین میزان مخاطبان سینمارو بسیار بالاتر از ایران است. البته به گفته خودشان از میزان مخاطبشان در طی چند سال اخیر کاسته شده است، اما تزریق سرمایه از طرف صنایع زنده به بخش سرگرمی و رسانه به‌مراتب بالاتر از ایران است از همین رو کمپانی‌های فیلمسازی بسیار بیشتری دارند بنابراین دسترسی به تولید فیلم وسیع‌تر از ایران است، اما فیلمسازی در عین حال نسبت به ایران گران‌تر است.

او افزود: جدا از بحث سرمایه، در بخش تکنیک، ابزار و ادوات هم می‌توان گفت که ما فاصله‌ چندان زیادی نداریم، اما مهم‌ترین مؤلفه که وجه تمایز ما با آن‌هاست خلاقیت و توانایی داستان‌گویی است که بدون اغراق در این موضوع ما حرف اول را می‌زنیم و با فاصله بسیار زیاد در رتبه نخست قرار داریم. من طی مدتی که در آلمان کار کردم و از نزدیک سینمای روز را به شکل جدی دنبال کردم بیشتر دریافتم که آلمان سال‌هاست که با دوران طلایی خودش در سینما فاصله دارد و تعداد فیلم‌های خلاقه چه از نظر روایی و چه از نظر زیبایی‌شناسی به تعداد کمتر از انگشتان یک دست در یک دهه می‌رسد. در حالی که ما فیلمسازان بسیار خلاقی داریم که هر روز به تعداد آن‌ها افزوده می‌شود و یکی از دلایل اقبال فیلم‌های ما در جهان هم همین است. در بخش انیمیشن و جلوه‌های ویژه نیز دسترسی آن‌ها به استودیوهای عظیم و متخصصین با دانش به‌روز باعث پیشرفت بارز آن‌ها شده است که آن هم برمی‌گردد به پشتوانه صنعتی و سرمایه‌ای آلمان‌ها، اما در ایران چون میزان سرمایه و مخاطب سینما رو با فرازوفرود همیشگی همراه بود، غالباً بیشتر فیلم‌های ما به سمت آپارتمانی شدن رفته است.