سرویس استان‌های هنرآنلاین:

منم آرش

 سپاهی مرد آزاده

به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را

اینک آماده 

...

اسطوره بخشی از هویت و فرهنگ هر ملتی است و در این زمانه تو در تو و تاریک، پرداختن درست به آن، می‌تواند نجات‌بخش جامعه باشد. خصوصا جامعه‌ای که مورد تاخت و تاز و تهاجم انواع و اقسام فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها قرار گرفته است. جامعه‌ای که تبر بر ریشه خود می‌بیند؛ به تب و تاب افتاده و از دو سمت بام در حال سقوط است!

باید اسطوره را دریافت و به آن پرداخت. باید داشته‌ها را قدر نهاد. باید شکر نعمت را به جای آورد که کفر، نعمت از کف بیرون خواهد کرد!

آرش بخش مهمی از هویت ایرانی‌ست. اسطوره‌ای که به تنهایی درس عشق و جانفشانی، محبت و عاطفه، شهامت و شجاعت، حماسه و آزادگی  را در خود دارد و بهترین و تاثیرگذارترین راه پرداختن به چنین مقوله‌ای، استفاده از ابزار هنر است.

 مجید حاتمی هنرمند آملی به زیبایی و خلاقانه، حماسه آرش را در سالن اریکه آریایی روی صحنه برد. اثری فاخر که حاصل زحمات پنج ماهه این  هنرمند و ارکستر حدودا ۷۰ نفره اوست.

منظومه آرش کمانگیر با اوورتوری به همراه تم مازندرانی آغاز شد و در چهار اپیزود به نام‌های زندگی زیباست، شیپور جنگ را چرا نواختند، آرش کمانگیر و آوای لالایی با منتخبی از کلام سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، فریدون مشیری، مجید حاتمی و ساناز نور محمدی، به روایتگریِ کارگردان و بازیگر کهنه کار تئاتر آمل، سعید امیر کلایی اجرا شد.

ترکیب ارکستری با فواصل کلاسیک غربی در کنار آواز ایرانی و نیز آواز فولکلور مازندرانی؛ همچنین روایتی همراه با نمایش، از اجرای ارکستر و کُر فیلارمونیک دماوند اثری خلق کرد که قطعا در اذهان مخاطبین ماندگار خواهد شد.

هر چند سن سالن اریکه آریایی، برای اجرایی با چنین ارکستری کوچک به نظر می‌رسید، اما روایتگر صحنه با تجربه و اشراف خود بر کلام اثر، با همراهی یک موسیقی دقیق و هنرمندانه، لحظاتی ناب را برای مخاطب به تصویر کشید.

موسیقی کلاسیک با سازبندی غیر ایرانیِ حاتمی در این اجرا با آواز خواننده جوان؛ بهادر صحت که کاملا در خدمت اثر بود؛ رنگ ایرانی به خود گرفت و رنگ‌آمیزی حماسه عاشقانه آرش در این اجرا به زیبایی جلوه کرد.

photo_2019-11-12_09-54-00

قطعات آواز فولکلور مازندرانی به روی ارکستری با هارمونی کلاسیک غربی که رگه‌هایی از تم مازنی در آن مشهود بود، سوز و گداز عاشقانه آرش را فریاد می‌زد، هر چند می‌توانست در این بخش و خصوصا در اجرای آواز مازندرانی قدرتمندتر نیز باشد!

گروه کُر که غالبا از هنرجویان با استعداد بودند به همراه نوازندگان جوان؛ در کنار نوازندگان با تجربه ارکستر سمفونیک تهران، کار خود را به زیبایی ارائه کردند.

چیدمان ارکستر حاتمی با استفاده از سازهای بادی برنجی و چوبی؛ همچنین سازهای زهی سبب شد حماسه آرش و تیر و کمانش کاملا ملموس باشد، خصوصا بازی راوی، این احساس حماسه را در مخاطب تشدید می‌کرد.

انگار که آرش، بار دیگر باید ناجی شود و  تیر از کمان خود رها کند...!

از همه نقاط مثبت فنی این اثر ارزشمند که بگذریم، باید بابت شجاعت و شهامت چنین اجرایی، بدون پشتوانه مالی و اسپانسر؛ نیز ریسک استفاده از جوان‌ترها در کنار با تجربه‌های حرفه‌ای،  به مجید حاتمی تبریک و خسته نباشید گفت!

در همه جای دنیا، موسیقی کلاسیک و فولک، بین عامه مردم کم مخاطب‌تر است و این متولیان فرهنگی هستند که در واقع برای حفظ هویت و ارزش‌های جامعه به حمایت از آن می‌پردازند.

باید امید داشت شایسته‌سالاری سرلوحه برنامه حمایتی دغدغه‌مندان فرهنگ و هنر شهر و کشورمان قرار گیرد و همواره رفتاری در خور شان و شخصیت هنرمند با او انجام پذیرد. رفتاری که امروزه در شهر و کشورمان متاسفانه شاهد آن نیستیم!

 مجید حاتمی جوانی است با رویکردی که در هنر موسیقی دارد؛ می‌توان روزهای درخشانی را برایش متصور شد. بی‌تردید منظومه آرش کمانگیر قابلیت اجرا در بزرگترین سالن‌های داخل و خارج از کشور را دارد و امید می‌رود که اینگونه شود.