سرویس موسیقی هنرآنلاین: مجید پورمولایی باوجود سابقه زیاد در عرصه هنر مدتی است که بهعنوان خواننده پاپ فعالیت میکند. او در این مدت آثاری قابل دفاع منتشر کرده است. یکی از این قطعات "ایران" به آهنگسازی مهدی یداللهی و تهیهکنندگی محمد طاهری است که بر مبنای ترانهای از سمانه بابایی ساخته شد.
با او درباره فعالیتهای اخیر و برنامه آتیاش گفتگو کردهایم:
بهعنوان اولین سؤال، از ایران خواندن کار راحتی نیست. این کار شما را خیلی زیر ذرهبین میبرد. فکر نمیکنید ریسک بزرگی کردهاید؟
به نظرم ریسک کردن بهخصوص اگر حسابشده باشد، میتواند باعث حصول نتیجه و موفقیت شود، اما در واقع اصلاً در زمان ساخت و استارت پروژه ایران به موضوعی با مفهوم ریسک کردن فکر نکردیم، چرا که با شناختی که از محمد طاهری و پیشینهای که بهعنوان پسر استاد پرویز طاهری هنرمند و خواننده قدیمی داشتم و دارم، از همان ابتدا برایم نویدبخش رخداد و تولید اثری بود که همیشه جزء باور و آرزوها بود. از طرف دیگر طبیعتاً برمیگشت به احساس و عرق ما به وطن و این آبوخاک و این که تا حد امکان کاری را تولید کنیم که درخور نام و نشان کشورمان و هر ایرانی در هر جای دنیا باشد. قصد داشتیم همگام با نام اثر، گوش دادن به کار الهامبخش حسی حماسی توأم با سربلندی و غرور ملی باشد. سعی کردیم نمادها و ویژگیهای ایران و ایرانی بودن و همچنین میراث ارزشمند آن و بهطور بارز شهدای عزیز گرانقدرمان در ترانه کار لحاظ شود.
قطعه "ایران" عظمت بسیاری دارد. رنگبندی سازها، چینش و آکوستیک بودن آن هزینههای زیادی را در برداشت. چه اصراری به این هزینهها داشتید؟
پاسخ این بخش بهنوعی مربوط به پرسش قبلی میشود. قطعاً نام کشور عزیزمان ایران و چیزی که با آن به ذهن متبادر میشود، ما را مجاب و ناخودآگاه به این سمتوسوی برای ساختن کاری با این وسعت و حال و هوا کشانده است. اعتقاد ما بر این است که این هزینهها، سرمایهگذاری معنوی و لازمه کارهایی با این شناسه است، اما اگر بخواهیم بهطور تخصصی و سادهتر بگوییم، زمانی که بخواهیم کاری ماندگار شود، قاعدتاً هم به لحاظ فنی و هم ماهیت و تأثیرگذاری کار باید حس چند نفر بهعنوان نوازنده (بهتناسب ساخت) وارد کار شود و وقتی نوازنده برای چنین کارهای ایرانی باشد، با دانش و اشراف به سازی که مینوازد و هم بهعنوان یک موجودیت که حائز درک، احساس و جهانبینی خاص و فیلتر درونیات منحصربهفرد خودش است، قطعاً ماحصل و خروجی کار چیزی تأثیرگذار و بهویژه قابل تفکر و تأمل خواهد بود و دانسته آن نتیجهای میشود که دنبال آن هستیم. یعنی ضمن این که تأثیر کار ناخودآگاه به مخاطب منتقل میشود، پایدار و ماندگارتر خواهد بود.
صرف انجام موسیقی آکوسیتک از یک قطعه موسیقی یک کار حرفهای میسازد؟
همیشه نه اما یک پکیج از شعر، ملودی، تنظیم، میکس و مسترینگ و همچنین خوانندهای که بتواند کار را در به نحو احسن اجرا کند، لازمه کار است و بهطورکلی در شرایط ایدهآل یک مجموعه کاری و ترجیحاً آشنا به یکدیگر، اصول کار و همگن مورد نیاز است.
همکاری با محمد طاهری منجر به ایجاد چنین رویکردی شد؟
از گذشته به فراخور موسیقی وقت (اواخر دهه شصت و اوایل هفتاد و بعد از آن) و بهطورکلی ساختوساز کارها و آثاری که شامل سازبندی حتی موزیک بیکلام بوده، بیشتر اوقات تأثیر خاص و مضاعف خودش را برای من داشته و از ابتدا تمایل و گرایش خودم به سمت موسیقی ارکسترال به همراه سازبندی بوده است. برای مثال ساختههای زندهیاد استاد بابک بیات، موسیقیهای متن استاد مجید انتظامی، آثار محمد نوری و... همیشه مورد توجه بنده بوده است. البته کارهای ترکیبی الکترونیک و سازبندی به فراخور ترانه و ملودی و بهویژه تنظیم هم میتواند برایم بسیار جالب و تأثیرگذار باشد. مضاف بر این که محمد طاهری با تجربه و پیشینه و بهویژه استعداد و تسلط ایشان در سازبندیها و گرفتن سازها هنگام نواخته شدن، آشنایی و ارتباط نزدیکشان با هنرمندان و نوازندگان درجه یک بهویژه برای این کار، در کنار جدیت و تعهدشان در کار و البته درکی درست از شکل و اهمیت کارهایی که در دست ساخت و تولید دارند، برای من همیشه و همچنان مجابکننده و تأثیرگذار بوده است.
امروزه کمتر کسی به احترام مخاطب فعالیت میکند. شما چطور برای مخاطب دست به این کار زدهاید؟ چون واقعاً کاری است که برای مخاطب حرفهای ساخته شده است؟
در اصل باید پرسید کار خاص یا فاخر ایران در مقایسه با چه نوع سبک و فضای موسیقی؟ و اساساً با چه ویژگی، قدمت و پشتوانهای و با چه موضوعیت، هدف کاری و مخاطبی میشود یا بشود واقعاً بهعنوان کار خاص، متفاوت و بعضاً فاخر به یک اثر خاص اشاره کرد؟ اما به نظر میرسد این قبیل کارها و آثار ماندگار علاوه بر ترانه و ملودی بهویژه ارزشمند و تنظیمی درخور، نیازمند توان اجرایی کافی خواننده مربوط است که اثر تأثیرگذاری تولید شود تا احتراماً علاوه بر مخاطبین معمول و عام خودش، بتواند مورد توجه و تأیید مخاطب خاص، حرفهای و اهل فن باشد و این تأثیرگذاری مداوم باشد. البته با توجه به تغییرات فضای موسیقی و تنوع آن، این که خوانندهای هم بتواند با توجه به باور و استایل و سبک خاص همیشگیاش همچنان مخاطب خودش را داشته باشد و از طرفی هم نظر تهیهکننده محترم را جلب کند و اصطلاحاً پس زده نشود، بخش قابل توجه آن به بنیه و سابقه کاری و توانمندیهای قبلی برمیگردد که قطعاً کار سادهای هم نیست. خوشبختانه ما در همین فضای حال حاضر موسیقی داخلی کشور، شاهد کارهای ارزشمند و خوانندگان واقعاً توانمندی هستیم که باعث امیدواری هر چه بیشتر و نویدبخش روزهایی بهتر برای موسیقی کشورمان هستند.
پس برای مخاطب عام چه کردهاید؟
به نظر میرسد به این دستهبندی عام و خاص لازمه با تأمل بیشتری نگریسته شود. واقعیت این است که اصلاً نمیخواهم بگویم چه سبک موسیقی خوب است یا نیست و باید باشد یا نباید باشد و جانبداری خاصی شود. درست است که تغییرات در هر بخشی از زندگی اجتنابناپذیر است، اما اگر بخواهیم بیطرفانه بررسی کنیم، باید بگویم که در سالیان قبل حداقل بعد از انقلاب فرهنگی سال 58، بیش از 30 سال شاهد سبک خاصی از موسیقی بودیم که با ماهیت جامع خودش شامل سازبندی و روالی حداکثری کما فی السابق در همه بخشهای هنر و بهویژه موسیقی بیکلام و با کلام بوده است. در حال حاضر نیز چند سالی است که شاهد فضاها، سبکها و ادبیاتی متنوع و جدیدتری در موسیقی هستیم. در سالهای گذشتهتر سمپل یا ویاسدی وجود نداشت و قاعده این بوده که نوازنده و آهنگساز بهطور مشترک کاری را تولید میکردند. از گذشته تاکنون برای موسیقی یک معیار و بستر موسیقی معمول و تعریفشدهای وجود داشته و با ساختار مشخص و در سبک و حال و هواهای مختلف در ذهن همه بوده است. کما این که برای خیلی از افراد سوای مفهوم عام و خاص بودنش، حتی تا اوایل سال 90 هنوز آن ساختار معمول موسیقی محسوس و قابل تداعی است. اگر بخواهیم نتیجهگیری کنیم میتوانم بگویم واقعاً جای موسیقی عام و خاص عوض شده است. بهطور خلاصه این که از قدیم یک سبک و روالی همیشگی از موسیقی وجود داشته و دارد که در ادامه و کنار آن فضای موسیقیایی همیشگی، حالا به اقتضای زمان و هر آنچه بخواهد تصور و گفته شود شاهد این سبک و حال و فضای جدید در موسیقی کشورمان هستیم.
با این روند توقع مخاطب و جامعه موسیقی از شما بالا میرود. فکر نمیکنید نتوانید از پس این توقعات برآیید؟
اساساً تأمین ذائقه، سلایق و توقعات موسیقیایی تمامی مخاطبین نه منطقی و نه شدنی است. آن هم تنها با تولید یک کار و حتی در یک آلبوم و حتی با یک خواننده بخواهد سنجیده شود بهطور حتم به نگاه و هدفتان از ساخت یک کار و البته ذائقه مخاطب برمیگردد. بحث مخاطبان همیشه مطرح بوده و هست و بهطورقطع در اولویت است. همیشه اینطور بوده که هر خوانندهای با هر سبکی مخاطبین خاص خودش را داشته که البته هر هنرمندی برای حفظ مخاطبانش باید همیشه تلاش مضاعف خودش را داشته باشد. از همین حیث تلاشمان بر این است که در ساخت و تولید آثار دیگر ضمن توجه به تغییرات و تنوع فضای موسیقیایی فعلی و بر اساس بازخوردها و با توجه به توقعات و انتظارات مخاطبین، تولیدات و آثار بهتر و متناسبتری را در دستور کار داشته باشیم که به امید خدا سبک و سیاق ما هم برای مخاطبین مشخصتر و تعریفشدهتر باشد. البته این موضوع مستلزم زمان است.
از کارهای پیش رو و در دست انجام بگویید؟
چند اثر در دست تولید و انتشار داریم که نیازمند مجوز از وزارت ارشاد است. بهعنوان مثال یک کار در فضای الکترونیک است و کار دیگر نیز با مضمون عاشقانه که دارای سازبندی است. دو کار دیگر هم در دست تولید و انتشار داریم که با مضمون غزل، عاشقانه و تلفیقی است که یکی از آنها با فضای هاووس و دیپ هاووس و دیگری فضای شاد دارد. کار دیگری نیز در دست تولید داریم که در حال حاضر در حد ترانه و ملودی است. کار دوم عاشقانه و احساسی با فضایی معنوی است که آماده پخش است. دوست و همکار توانمند کیان دارات زحمت نواختن ساز این قطعه را با وسواس خاصی کشیدند و با تنظیم خوب آقای محمد طاهری آماده انتشار است. این کار هم بهعنوان کار دوم موفق به اخذ مجوز از دفتر تولیدات موسیقی صداوسیما شده و قرار است بعد از ماه محرم و صفر منتشر شود. از ابتدا تصمیم و برنامه ما برای شروع و تولید آثار، مبتنی بر سه کار شبکهای در خور و البته با مجوز دفتر تولیدات موسیقی دفتر صداوسیما است و در صورت مهیا شدن شرایط، دنبال کار سوم ارزنده دیگری هستیم که البته با حساسیت مضاعفتری جمعآوری و تولید خواهد شد.