سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مد آن الگوی ناپایدار و غیرفراگیر است اما هنجار پایدار و فراگیر است و بر اساس متغیرهای متفاوت اجتماعی، متفاوت می‌شود و اینجا تفاوت هنجار با مد روشن می‌شود.

بعضی از مدها ممکن است عمر دوسه‌ساله داشته باشند، در حالی‌ که هنجارها عمرشان ممکن است به چندین دهه برسد.

تخطی از هنجارها را کج‌روی یا آسیب‌های اجتماعی تعریف کرده‌اند، درحالی‌که تخطی از مد را هیچ‌کس کج‌روی یا آسیب نمی‌خواند.

بنابراین، عقیده در ارزش‌ها منعکس می‌‌شود، ارزش‌ها در هنجارها و هنجارها در عمل. همین‌جا باز وجه متفاوت عمل اجتماعی انسان با رفتار حیوانی که زیست اجتماعی دارد، معلوم می‌شود. در ادامه مثالی می‌زنم تا تفاوت بین عمل و رفتار مشخص شود.

وبر، به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازان حوزه پاردایم تفسیر در ادبیات جامعه‌شناختی، می‌گوید که ما در تعامل بین انسان‌ها به دنبال تفهم یعنی فهم معنای عمل یکدیگر هستیم. او می‌گوید هیچ عملی بدون معنا نیست. مد در معماری، پوشاک، خودرو و...  در یک عمل تجلی می‌کند. وبر می‌گوید هر عملی حامل معناست و اگر ما معنا را از عمل انتزاع بکنیم فقط ظاهر و بروز فیزیکی آن می‌ماند.

برای روشن شدن این‌که عمل حتماً حامل معناست،مثالی عنوان‌شده است:

عمل معادل Action  است و رفتار معادل Behaviour. مثلثی را تصور کنید که در هر یک از سه رأس آن یک انسان نشسته است. این  3 نفر که 3 رأس یک مثلث را تشکیل می‌دهند به‌گونه‌ای و با زاویه‌ای نشسته‌اند که می‌توانند چهره و صورت همدیگر را ببینند. یکی از این‌ها، مثلاً فرد "الف" مبتلا به تیک عصبی چشمی است و پلک‌هایش مرتب به هم می‌خورد. حال فرد "ب" یک چشمک به فرد "ج" می‌زند؛ به این معنی که آقای "ج"! نگاه کن آقای "الف" به تیک عصبی مبتلاست و چشم‌هایش دائم دارد به هم می‌خورد. اینجا هم آقای "الف" و هم آقای "ب" چشمک می‌زنند، اما تفاوتشان در معناست.

آقای "الف" نمی‌تواند جلوی حرکت چشم خود را بگیرد، چون ناخودآگاه و غیرارادی است و می‌تواند نشانهٔ یک بیماری عصبی باشد، اما حامل معنا از آن معنای جامعه‌شناختی که از آن بحث شد، نیست. اما  چشمک آقای "ب" به آقای "ج" ارادی و حامل معناست. حال وقتی این آقای "ب" به آقای "ج" یک چشمک می‌زند، این معنا چه موقع منتقل می‌شود و فهمیده می‌شود؟

قواعد اجتماعی آنگاه می‌تواند عامل ارتباط و تعامل باشد که طرفین بتوانند با هم‌دیگر مفاهمه داشته باشند، معنای کنش همدیگر را بدانند و این حامل معنا بودن از همان اول تاکنون و تا زمانی که بشر بر روی این کره خاکی باشد، خواهد بود و همواره توسعه پیدا خواهد کرد. زندگی اجتماعی، بدون ارتباط و معنا، محال است.

پوشیدن و پوشش عملی است که همه آدمیان آن را انجام می‌دهند. من لباس می‌پوشم، اما قاعده‌های حاکم بر پوشش را من وضع نمی‌کنم و من مبدع و مخترع و طراح لباس نیستم.

ما فقط التزام عملی نسبت به اصل لباس پوشیدن داریم و قواعد حاکم بر آن را رعایت می‌کنیم که البته باید هم رعایت کنم. بخشی از این التزام عملی مربوط به لایه هنجارهاست یعنی اکثریت جامعه، یا قوم یا صنفی از جامعه، به‌عنوان هنجارِ لباس پوشیدن بدان عمل می‌کنند و بخشی از آن الزامات که فشار کمتری دارد مربوط به مد است.

التزام به این قواعد هم‌دست من و شما نیست و هر یک از این الزام‌ها و التزام‌ها هم‌معناهای خاص خودش را دارد. این معانی هم به دست من و شما نیست، بلکه تابع قراردادها و فهم اجتماعی است.