سرویس مد و لباس هنرآنلاین: کتاب "حس برند" نوشته مارتین لینستروم را سالها است در ایران ترجمه کرده و به چاپ رساندهاند، اما بهواسطه ویژگیها و شاخصههای حسی این اثر و ارتباط تنگاتنگ موضوعی آن با مؤلفههای برندسازی حوزه مد و لباس، بازخوانی بخشهایی از آن خالی از لطف نیست هرچند که خوانش کامل این کتاب به تمام فعالان عرصه مد و لباس توصیه میشود.
فصل سوم این کتاب، "به اوج رساندن همه اجزای برند" نام دارد؛ فصلی که شعارش این است: "شناختن من به معنای دوست داشتن من است".
در این گزارش به نکات مهمی از فصل سوم کتاب "حس برند" نوشته مارتین لینستروم اشاره میکنیم با تأکید بر این نکته که آینده برندهای مد و لباس در ایران تنها به ایجاد جذابیت حسی وابسته نیست بلکه به شناسایی دارایی موجود آنها در این زمینه هم بستگی دارد.
حتی چشمبسته هم میدانید که اگر در حالی که بطری کلاسیک کوکاکولا را در دست گرفتهاید، این بطری بیفتد و بشکند، در همان نگاه اول میتوان گفت که قطعات شکسته چه بودهاند.
لوگو یا نشان را بردارید چه چیزی باقی میماند؟ برند بزرگتر از نشان خود است.
آیا اجزای باقیمانده بعد از حذف نشان بهراحتی برای شما و یا مشتری قابل شناسایی است؟
اگر جواب خیر است، اکنون زمان آن رسیده که برند خود را به تکهها و اجزایش خرد کنید.
فلسفه "برندتان را خردکنید" تمام نقاط تماس مشتری را با دیدگاه خلق یا حفظ تصویر برند در نظر میگیرد. تصاویر، صداها، تماس، متن، همه باید به اجزای کاملاً یکپارچه محصول تبدیل شوند و هر جنبه نقشی به مهمی خود لوگو بازی کند.
تصویر را متمایز کنید
بنتون برندی است که از آزمایش خرد کردن با سربلندی بیرون میآید. تصویر و طراحی، بیانیه برند هستند و هر دو، بخش یا قطعهای از "قلب" بنتون محسوب میشوند.
رنگ را متمایز کنید
نگاهی سریع به نشان اغذیهفروشیهای بزرگ و معروف نشان میدهد که رنگ وابستگیهایی ایجاد میکند و همین وابستگیها هستند که به برندها سود خواهند رساند.
شکل ظاهری را متمایز کنید
به شکل بطری عطر چانل نگاه کنید. بعضی شکلها به مترادف معنایی برندهای خاص تبدیلشدهاند.
نام را متمایز کنید
فلسفه نامگذاری، بخشی جداییناپذیر از یک برند است. بدین ترتیب خرده برندها هم قابلشناسایی بوده و وارد مجموعه گستردهای از ارزشهایی میشوند که توسط بند مادر خلق میشوند.
زبان را متمایز کنید
زبان دیزنی از امتحان خرد شدن با سربلندی بیرون آمد. یک واژه، جمله یا ستون از بروشور دیزنی انتخاب کنید، مرجع آن را حفظ کنید و خواهید دید که برند همچنان قابلشناسایی است.
شمایل را متمایز کنید
شمایلها باید ازلحاظ گرافیکی چنان پیچیده باشند که در بیلبوردها، رایانهها یا تلفنهای همراه شناسایی شوند.
صدا را متمایز کنید
میتوان برند را به صدا مجهز کرد. منظور صداها یا آهنگهایی نیست که در تبلیغات استفاده میشوند بلکه منظور صداهای موسیقی پسزمینه وبسایتها و فروشگاهها و صدای انتظار در تلفن یا حتی صدای زنگ تلفن است. در فیلیپین یکی از برجستهترین اصوات، صدای بارون روی قوطی است که قهوه را تداعی کرده و مردم ر تشنه میکند.)
راهبری را متمایز کنید
ثبات تنها راه گذر از سروصداهای موجود در زندگی است.
رفتار را متمایز کنید
ریچارد برانسون با حس شوخطبعی، کنایه، هجو و ارتباطات دوستانه و رک بودن امپراتوری خود را رهبری میکند.
خدمات را متمایز کنید
همانطور که امکان خرد کردن و به اوج رساندن تمام اجزای ملموس محصول وجود دارد، شرکتها باید بتوانند خدمات خود را خرد کنند البته بهگونهای که برندشان فوری قابلشناسایی باشد.
سنت را متمایز کنید
هر چه سنت قویتر باشد، پتانسیل خردشدگی بیشتری هم خواهد داشت.
تشریفات را متمایز کنید
بیشتر تشریفات توسط مشتریان ایجاد میشوند. تاکنون تعداد کمی از برندها ارزش تشریفات ایجادشده توسط مشتری را با وجود ارتباط عظیمی که این تشریفات میتوانند ایجاد کنند، قدر دانستهاند.