سرویس سینمایی هنرآنلاین: "کاشی هفت‌رنگ" فیلمی است از مینا سلیمی در مقام کارگردان و نویسنده که روز یکشنبه برای نخستین بار در خانه هنرمندان به نمایش گذاشته شد.

فیلم طبق گفته کارگردان نخستین فیلم کلاژ ایرانی است. در واقع کارگردان با بهره گرفتن از تصاویر دو سریال"روشن‌تر از خاموشی" به کارگردانی حسن فتحی و "شیخ بهایی" به کارگردانی شهرام اسدی اثری نو و بدیع خلق کرده است.

ماهدخت نویسنده‌ای است که در نوشتن کتابی درباره عصر صفوی به مشکل برخورده است و طبق رسمی قدیمی روز سال نو را در مسجد شیخ لطف‌الله می‌نشیند. اندک زمانی که می‌گذرد صدایی از کاشی پشت سر می‌‎شنود، او از طریق این کاشی به یک داستان از "هزار و یک شب" دید پیدا می‌کند و روزهای دیگر را نیز از کاشی‌های دیگر می‌بیند. این دخل و تصرف مشکلاتی را برای کسانی که در آن دوره به سر می‌برند به وجود می‌آورد تا اینکه گروهی برای حراج گذاشتن کاشی‌ها وارد مسجد می‌شوند و ماهدخت را گرفتار منشوری از رؤیا و واقعیت می‌کنند. این خلاصه داستانی است از این فیلم که در آن مسعود دلخواه، مینا سلیمی، آریا توسلی، مصطفی بهشتی، آریا ذوالفقاری و امیرحسین روحنیا به ایفای نقش پرداخته‌اند.

سلیمی که خود دانش‌آموخته رشته هنرهای زیبا از دانشگاه گلداسمیت لندن است، به فضای معماری و نقوش و کاشی‌کاری‌های هنر ایرانی نیز آشنایی دارد و به‌خوبی از این آشنایی در فیلم بهره گرفته است. او در واقع با استفاده از نقوش اسلیمی و هندسی کاشی‌کاری‌های مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان نقبی به تاریخ ایران زده است و آن را در قالب شهرزاد قصه‌گویی که به دل تاریخ می‌رود به نمایش گذاشته است در واقع می‌توان گفت او دو شخصیت ماهدخت و شهرزاد را در مواجه با هم قرار می‌دهد تا این رویارویی آینده و گذشته را به هم گره بزند و مرزی میان واقعیت و خیال ایجاد کند. روایتی فلسفی به دوره‌ای از تاریخ ایران که در این فیلم به‌واسطه استفاده از تصاویر دو سریال موفق سال‌های پیش تلویزیون یعنی "شیخ بهایی" و "روشن‌تر از خاموشی" که به زندگی ملاصدرای شیرازی می‌پردازد، وصل کرده و از قبال داستان‌های شهرزاد قصه‌گو به آن‌ها نقبی زده و از آن بهره برده است.

سینمای ایران این روزها حال خوشی ندارد و ورود جوانان فعال و با تفکر و تعمق که قصد تجربه کردن دارند در این سینما بسیار خالی است. مینا سلیمی یکی از آن جوانانی است که در نخستین گام اقدام به خلق اثری کرده است که از بعد تکنیکی بسیار قابل توجه است.

معمولاً در آثار سینمایی کم پیش آمده که از کلاژ استفاده شود و حالا این کارگردان جوان نشان داد که می‌توان با تفکر و دانش آثاری خلق کرد که علاوه بر جذاب بودن، بکر و بدیع نیز باشند. امید است مدیران سینمایی نگاهی به این نوع خلاقیت‌ها داشته باشند و با حمایت از آن‌ها حال ناخوش سینمای ایران را به سمت بهبودی ببرند.