سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه نقاشی امیر سقراطی با نام "تاسیان یا نگرانی ناشناس" در گالری هما برپاست. سقراطی در گفت‌وگو با هنرآنلاین با بیان اینکه در این مجموعه 18 اثر با تکنیک اکریلیک روی بوم به نمایش درآمده است، گفت: با توجه به این که زادگاه من رشت است، گیاهان همیشه در ناخودآگاه من هستند و در کارهایم حضور داشتند. بیست سال پیش که به تهران مهاجرت کردم به عنوان کاریکاتوریست مطبوعاتی فعالیت می‌کردم و اگرچه با موضوعات سیاسی آغاز به کار کردم اما پس از مدتی آثارم به سمت تصاویر شاعرانه رفت و نمادها و نشانه‌هایی مانند ماهی، باران و ابر در آثارم زیاد شد. به مرور متوجه شدم به سمت گونه دیگری از تصویر پیش می‌روم که در ناخودآگاه من ریشه دارد و تصاویری است که از گیلان می‌آید.

او با اشاره به گل‌هایی که در سال‌های اخیر نقاشی می‌کند گفت: این آثار متاثر از چاپ‌های سنگی و زنبق‌هایی است که در نقاشی لاکی قاجار دیده می‌شود. رازآمیزی این فضا همراه با گل‌هایی که بسیار بزرگ هستند، ریشه در زادگاهم دارد. پیش از این در 4 نمایشگاه با همین سوژه به موضوع مواجهه انسان با رنج پرداختم و یک مسیر را طی کردم. در دو نمایشگاه گالری گلستان موضوع آثارم این بود که جهان جایی است که به انسان رنج می‌دهد. پس از آن در مجموعه گالری دنا به این اندیشه رسیدم که جهان جایی نیست که آدم را رنج دهد، بلکه آدم‌ها به یکدیگر رنج می‌دهند. در مجموعه‌ای که در گالری دستان نمایش دادم به این نتیجه رسیدم که رنج آدم‌ها از دیگران نیست، بلکه خود آدم است که رنج را پدید می‌آورد.

سقراطی ادامه داد: در مجموعه جدید به این نتیجه رسیدم که رنج یک مفهوم ذهنی است که ممکن است واقعیت داشته باشد یا خیر. در آیین‌های کهن آمده است که رنج، ذهنی و درد، حقیقی است. دردی که وجود دارد به شکل واقعی حس می‌شود اما رنج یک مفهوم ذهنی است که ممکن است واقعیت نداشته باشد.

این هنرمند افزود: در تمام سال‌هایی که کاریکاتور کشیدم در حال کشف دنیا بودم ولی با نقاشی کردن خودم را پیدا کردم و در این مسیر متوجه شدم رنج چیست. گل اگرچه به عنوان مظهر زیبایی شناخته می‌شود اما این گل‌هایی که بسیار عظیم هستند و جلوی شما خودنمایی می‌کنند، مظهر زیبایی نیستد. درعین‌حال گل نماد مرگ هم هست و ماهیت آن در نابودی سریع آن است.

سقراطی درباره نام این مجموعه گفت: تاسیان یک کلمه گیلکی است که مردم گیلان عمیقا آن را درک می‌کنند اما معادل فارسی ندارد. این کلمه به معنای یک حس غم ناشناس است که نمی‌دانید چیست؟ ولی با آن درگیر هستید. همه گیلانی‌ها با این مفهوم آشنا هستند و جالب است که بیشتر مخاطبان نمایشگاه نیز با این آثار همذات‌پنداری کرده و حس آنها را درک کردند.

سقراطی ادامه داد: من در فرم و شکل ظاهری آثار از چاپ سنگی قاجار الهام می‌گیرم. مفهوم را از زندگی روزمره، خستگی‌ها، فشارها و موضوعات سیاسی و اجتماعی برداشت می‌کنم. ولی عنوان کارها از دوره کودکی من می‌آید.

او درباره ابعاد بزرگ آثار گفت: نقاشی خودش راه را به نقاش نشان می‌دهد. من در نقاشی بسیار صبور هستم و همیشه گذاشتم هنر خودش راه را نشانم دهد. درباره ابعاد هم اینگونه است و انگار اثر هنری تمایل دارد خود را به تکامل برساند. وقتی این مجموعه آثار را شروع کردم روی کاغذهای ۱۵ در ۱۵ کار می‌کردم و ۱۰۰ اثر از گل‌های متفاوت را در طبیعت نقاشی کردم. پس از آن احساس کردم کارها باید بزرگ‌تر شود و روی مقوای ۵۰ در ۷۰ کار کردم. با این حال احساس کردم این آثار می‌خواهند از کادر بیرون بزنند و نیاز است ابعاد آثار بزرگ‌تر شود.

سقراطی ادامه داد: در دو سال گذشته بیش از ۳۰ دفترچه را با نقاشی از گیاهان در طبیعت پر کردم و پس از آن‌که از نظر ذهنی آمادگی پیدا کردم کار روی بوم را آغاز کردم و حدود ۴۰ اثر از یک متر تا ۲ متر و نیم را نقاشی کردم. کار کردن روی بوم بزرگ نباید به این دلیل باشد که هنرمند دوست دارد اثر بزرگی بکشد، بلکه باید دید که اثر چقدر نیاز به این ابعاد بزرگ دارد. مقابله با بوم بزرگ کار بسیار سختی است ولی چون سوژه و فضای کار را می‌شناختم بسیار راحت در این ابعاد کار کردم.

او با اشاره به نمایش یکی از دفترهایش در این نمایشگاه گفت: علاقه داشتم که مخاطب بتواند مسیر شکل‌گیری کارها را نیز ببیند. اعتقاد دارم که مخاطبین ما بسیار باهوش هستند و در سال‌های اخیر هم‌پای هنرمندان، گالری‌دارها و مجموعه‌داران هم رشد کرده‌اند.

او درباره نحوه چیدمان آثارش در گالری گفت: در زمان کار کردن همیشه به این موضوع فکر می‌کنم که نمایشگاهم چگونه می‌تواند چیدمان محور باشد. به نظر من گالری جایی نیست که اثر را خیلی شیک روی دیوار بزنید، بلکه جایی است که هنرمند تجربه و طرز فکر خود را ارائه دهد. ترجیح‌‌ام این بود که وقتی مخاطب وارد گالری می‌شود مرا بی‌واسطه و عیان ببیند، انگار که در فضای آتلیه من است.

سقراطی افزود: برای چیدمان این نمایشگاه تعدادی از کارها را روی چهارچوب کشیدیم و تعداد دیگری را که بدون چهارچوب بود به دیوار نصب کرده و یا روی همدیگر قرار دادیم. به این ترتیب موجودیت جدیدی به اثر هنری دادیم و لایه‌های متنوع‌تری به دست می‌آید. همیشه دنبال این هستم که هم خودم و هم مخاطب را به چالش بکشم و نمایشگاه چیدمان محور این چالش را به وجود می‌آورد.

سقراطی ادامه داد: کارهای من از ناخودآگاه می‌آیند و در واقع برون‌ریزی آن چیزی هستند که در پس ذهنم وجود دارد. کاویدن خود و یافتن آن خاطراتی که در گیلان داشتم به صورت ناخودآگاه انجام می‌شود و آنقدر با هنرمند یکی می‌شود که هیچ مرزی نمی‌توان بین آنها قائل شد.

 این هنرمند افزود: با وجود اینکه سال‌ها کاریکاتوریست سیاسی بودم اما در نقاشی‌های خود هیچ‌وقت به سمت کار شعاری و بیان واضح نمی‌روم. با این حال کنش بیرونی اثر و حال و هوای خطوط نشان‌دهنده کنش سیاسی و اجتماعی من است. از اردشیر محصص یاد گرفتم که خط توان انتقال احساسات را دارد و فضای پرکنش آثارم شرایط مختلف اجتماعی و سیاسی را به شکل درونی شده نشان می‌دهد.

نمایشگاه نقاشی امیر سقراطی تا 25 تیر در گالری هما واقع در خیابان کریم‌خان زند، خیابان سنایی، کوچه چهارم غربی، پلاک ۸، واحد یک میزبان هنردوستان است.