سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "شاهنامه آخرش خوشه" به نویسندگی و کارگردانی شاهین گل‌کار  از 19 خردادماه ساعت 20 در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه است و بازیگران آن مریم شیرک‌وند، رها رفیعی، نصیر ابرچی، مهدی امین غفاری، آرمان یاراحمدی، محمد جادری و شاهین گل‌کار هستند. این نمایش برگرفته از داستان "رستم و شغاد" شاهنامه است و به گفته کارگردانش حرکت رو به زوال نمایش‌های آیینی سنتی را به موازات مرگ رستم پیش می‌برد؛ و هم‌زمان تلاشی‌ست برای حفظ نمایش‌های آیینی ایران.

شاهین گل‌کار در گفت‌وگو با هنرآنلاین درباره شکل‌گیری ایده این نمایش گفت: ایده این کار از چند طریق در ذهن من شکل گرفت. یکی از آنها مسلماً خود شاهنامه فردوسی است که از خواندن آن لذت می‌بردم و در ذهنم مدام دست به تصویرسازی آن می‌زدم. اهل شعرم و اشعار حافظ و مولانا و فردوسی و.. را در برهه‌های مختلف زندگی و کار و به تناسب شرایط می‌خوانم. هرچند خواندن شاهنامه کار ثقیل و دشواری به نظر می‌رسد، ولی وقتی به آن دل می‌بندید و ممارست به خرج می‌دهید به‌تدریج با آن ارتباط برقرار خواهید کرد. به‌ویژه داستان "رستم و شغاد" که با مرگ رستم همراه می‌شود و داستانی تراژیک و غم‌بار است و ذهن من را به خودش مشغول کرده بود. جدا از شاهنامه، عوامل دیگری نیز در شکل‌گیری این ایده موثر بودند؛ از جمله انیمیشن "جام جمشید" که ذهنم را بیش از پیش درگیر اجرای چنین اثری کرد، هرچند تاثیرات آن نه مستقیم که غیرمستقیم بوده‌اند.

او افزود: اما از لحاظ اجرایی، نمایش "بیضایی" محمد مساوات بیشترین تاثیر را بر من داشت و کمک کرد که به ظرفیت‌های نمایشی شاهنامه توجه کنم. این کار اگرچه تاثیر مستقیمی روی من نداشت، اما در توجه به گنجینه شاهنامه و امکان‌های اجرایی آن به‌شدت تاثیرگذار بود. هر کدام از داستان‌های شاهنامه پر از نمادها و کنایه‌های مختلف است و داستان‌هایی دارد که می‌توان آنها را به دنیای معاصر متصل کرد؛ نه اینکه آن‌ را صرفاً به چشم بخشی از ادبیات کهن ایران ببینیم. رمز ماندگاری آثار فاخر همین است که به یک دوره زمانی خاص محدود نمی‌شوند.

کارگردان "شاهنامه آخرش خوشه" ادامه داد: نمایش "بیضایی" اگرچه بر من تاثیر گذاشت، اما از برخی جهات نیز نمایش "شاهنامه آخرش خوشه" در نقطه مقابل آن قرار می‌گیرد. من در ورک‌شاپ محمد مساوات شرکت کردم و نظر او بر این بود که زبان فاخر و سنگین شاهنامه، مناسب روی صحنه نیست و شعر شاهنامه به همان شکلی که وجود دارد نمی‌تواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند. من از این جهت با او مخالف بودم؛ در این نمایش از زبان شاهنامه استفاده می‌کنیم، اما در کنارش از المان‌های دیگری هم بهره گرفته‌ایم تا تماشاگر راحت‌تر با کار ارتباط برقرار کند.

گل‌کار اضافه کرد: نقالی ظرفیت‌های بالا و جذابیت‌های فراوانی دارد که می‌توان از آنها بهره گرفت، به‌خصوص اگر آن‌ را با المان‌ها و مدیوم‌های دیگر همراه کنیم. در نقالی از زبان شاهنامه استفاده می‌شود و هم‌زمان زبان عامه مردم نیز بکار گرفته می‌شود تا برای همگان قابل فهم و جذاب شود. در صحنه اول "شاهنامه آخرش خوشه" نیز شاهد یک نقالی سنتی هستیم اما در ادامه در آن تغییراتی ایجاد کرده‌ایم تا کار جذاب‌تر از آب در بیاید.

او درباره این تغییرات توضیح داد: به گمان من در جاهایی ممکن است زیاد حرف زدن موجب خستگی تماشاگر شود و بنابراین در بخش‌هایی فقط شاهد تصویر هستیم و این خللی در درک خط کلی نمایش ایجاد نمی‌کند. گویا با یک نقل طرفیم که بخش‌هایی از آن حذف شده است و تصویر جای کلام را گرفته است، تصویری که بازیگر با بدن خود روی صحنه می‌سازد. این تنوع باعث جذابیت و کشش بیشتر تماشاگر می‌شود. می‌توان گفت محور اجرایی کار نقالی است، اما یک نوع نقالی که در آن دست برده‌ام. ضمن اینکه روایت در این نمایش حالت ترکیبی چرخشی دارد؛ برای نمونه کسی که در لحظه‌ای نقش رستم را بازی می‌کرده، لحظه‌ای بعد در جایگاه نقال و بعد شغاد و.. قرار می‌گیرد. در این نمایش همچنین از رقص "بوتو" که نوعی رقص مدرن ژاپنی است استفاده کرده‌ایم و المان‌های زورخانه‌ای را بکار گرفته‌ایم چون مکمل خوبی برای کار ما بود.

گل‌کار درباره ایده مرکزی نمایش "شاهنامه آخرش خوشه" گفت: داستان "رستم و شغاد" محور کار ماست و من آن‌را به موازات این مسئله پیش برده‌ام که چرا نمایش‌های آیینی سنتی ما رو به زوال می‌روند؟ و چرا رجوع قشر دانشجو به متون غربی بیشتر است و آن‌ را به متون کهن ایرانی ترجیح می‌دهد؟ من این حرکت به سمت زوال را به موازات مرگ رستم پیش برده‌ام، اگرچه معتقدم که نمایش‌های آیینی ما در نهایت دچار مرگ نخواهند شد. در "شاهنامه آخرش خوشه" نیز این امید وجود دارد و برای این تلاش می‌کنیم که نمایش‌های آیینی‌مان حفظ شوند. در واقع بر ضد آنچه روی صحنه برده‌ایم تلاش می‌کنیم. بیش از یکسال است که بر اجرای "شاهنامه آخرش خوشه" تمرکز کرده‌ام تا به اینجا رسیده‌ایم. کار را به‌صورت دانشجویی و از دانشگاه شروع کردیم، هرچند در بخش‌هایی مثل نوازندگی از دوستانی بیرون از محیط دانشگاه نیز کمک گرفته‌ایم. اما در مجموع آن‌را یک کار دانشجویی می‌دانم.

دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: گروه حرکت: امیرحسین بابایی، محمد جادری و زهرا مغانی، نوازندگان: آرمان یاراحمدی و مسعود فلاح مراد، دستیاران کارگردان: زهرا مغانی و آرمان یاراحمدی، منشی صحنه: مژگان امیر، مدیر صحنه: غزال گل کار، امور صحنه: مژگان امیر، امیرحسین بابایی، محمد جادری و ابوالفضل کاوندی، طراح لباس: پری سیما هاشمی، طراح نور: محمد خالقی و شاهین گل کار، طراح صحنه و دکور: شاهین گل کار، سازنده دکور: نوید مومنی، طراح و سازنده آکسسوار: نوید مومنی، عکاسی و تصویر برداری: امین سیار، طراح پوستر و بروشور: کیمیا بیدار، ویدئو آرت و تیزر: مینا فرهنگ نیا و طراحی و تبلیغات: آرمان یاراحمدی.

علاقمندان می‌توانند بلیت این نمایش را از سایت تیوال تهیه کنند.