سرویس سینمایی هنرآنلاین: دکتر طاها پژوهان با نقش آفرینی امین تارخ، متخصص جراحی مغز و معروف به پنجه طلایی است که به جراحی موفقیت آمیز مجروحان جنگی و ... شهرت دارد. همسر او، مولود بیمار است و نیازمند به جراحی. بیشتر اطرافیان پژوهان از جمله دخترش مخالف این هستند که دکتر برای جراحی همسرش دست به تیغ ببرد اما مولود از دکتر میخواهد که جراحی او را بر عهده بگیرد. در ادامه، تصمیمهای دکتر او را به مسیر تازه و پر حادثهای میکشاند که قصه سریال "اغما" را پیش میرود. این مجموعه در واقع قصه پزشکی شهره به کار خیر و دستان شفابخش است که پس از مواجهه با انسانی مرموز، کم کم در ورطه چشم گویی به نفس اماره میافتد و عنان زندگیاش را از کف میدهد. "اغما" ساخته سیروس مقدم این روزها روی آنتن دو کانال برون مرزی شبکه آی فیلم رفته است.
آخرین گناه فرشته
این سریال برای اولین بار در ماه رمضان 86 روی آنتن شبکه یک رفت و به خاطر سوژه تازه و نگاه متفاوت و ماوراییاش به موضوع لغزشهای انسانی، خیلی زود حواس مخاطبان سیما را ربود. سابقه سریالهای ماورایی در تلویزیون پیش از "اغما" خیلی کوتاه است و شاید به ساخت مجموعههای "او یک فرشته بود" و "آخرین گناه" بازگردد که به ترتیب رمضان سال 84 و 85 یعنی پیش از پخش این سریال روی آنتن رفتند. "او یک فرشته بود" و "اغما" هر دو ورود و نفوذ شیطان در زندگی آدمهایی را به تصویر میکشد که خود را از هرگونه گمراهی بری میدانند. پرداخت قصه اما در دو مجموعه کمی متفاوت است. در "اغما" شر زیر جلد خیر ظاهر میشود. آدمی موجه و متدین با ظاهری فرشته گونه به زندگی دکتر نزدیک میشود و او را با استدلالهای ناصحیح و از اساس باطل به گمراهی و تباهی میکشاند و از آنچه بود دور میسازد.
شیطان ظاهرالصلاح
پژوهان آرام آرام چون بردهای به بند شیطان ظاهرالصلاح یا همان الیاس با بازی حامد کمیلی میافتد و فرمان زندگی شخصی و حرفهای خود را به او و رهنمودهای عجیب و غریبش میسپارد. امین تارخ در نقش اصلی این مجموعه یعنی دکتر پژوهان مثل همیشه از پس کار بر میآید و شخصیت الیاس هم برای حامد کمیلی مثل سکوی پرتاب عمل میکند. او که پیشتر هم در تلویزیون ظاهر شده بود با نقش الیاس بر سر زبانها افتاد. کمیلی در لباس الیاس برای سالها در ذهن مخاطب حک و تا مدتها با نام این کاراکتر شناخته میشد.
یک قصه جذاب
خط اصلی قصه یعنی افتادن آدمی کار درست در دام شیطان و به اغما رفتن انسانیت او است. این بن مایه به خودی خود جذاب است و در وهله اول مخاطب را مشتاق شنیدن ادامه قصه میکند. "اغما" پس از این مرحله و در اجرای ایده هم موفق عمل میکند و به سفر دشوار دکتر از خیر به شر و سپس بازگشت به خیر جذابیت میبخشد، اما این قصه در جاهایی از دایره منطق خارج میشود و یا به عبارت دقیقتر، در اندک موقعیتهایی با دانستههای دینی مخاطب دچار تضاد میشود و به همین سبب او را با پرسشهای متعددی مواجه میسازد. در واقع بسیاری از مخاطبان این سریالی ماورایی را که با استناد به منابع و مراجع اسلامی ساخته شده است مرجعی میدانند که میتوان حقیقت نفوذ شیطان در زندگی بشر را با آن قیاس کرد. این برداشت نه چندان صواب، "اغما" را با نقدهایی مواجه ساخت.
شاید پذیرش به ملزم نبودن یک قصه به بیان جزء به جزء حقیقت و دانستن اینکه جهان هر اثر در مختصات تعریف شدهاش در فیلمنامه شکل میگیرد، بسیاری از این مناقشهها را حل کند و به بیننده برای دیدن یک اثر نمایشی، فراغ بال بیشتر و به سازنده شجاعت عمل و بیان فزونتری ببخشد.
شاید هوشمندانهترین راه برای ساخت چنین آثاری که مخاطبان دارای اندیشهای زمینهای نسبت به موضوع آن هستند، حرکت دوشادوش تخیل و واقعیت در کنار هم باشد تا در آنجا که باید قصه و الزامات درام به مدد جذابیت اثر بیاید و در کنارش فیلمنامه با استناد به مرجعی فرامتنی همچون باورهای بیننده، او را زودتر با هسته قصه خود همراه کند. این فرآیند برای مخاطبانی که دارای بسترهای مشابه فرهنگی و دینی با ایرانیان هستند نیز به همین شکل ممکن است. سریال "اغما" در این ایام از کانال آی فیلم 2 برای فارسی زبانان تاجیکستانی و افغانستانی و از کانال آی فیلم عربی پخش میشود. مخاطبان این مجموعه در این دو شبکه اغلب کسانی هستند که از نظر دیدگاه دینی و مذهبی با ایرانیان مشابهاند و یا دست کم با عقاید دینی ما آشنایی دارند. به همین خاطر، پخش این سریال برای چنین بینندگانی گزینه مناسبی به نظر میرسد، مجموعهای که میتواند به لحاظ شباهتهای فرهنگی و عقیدتی در فرصت اندکی در دل مخاطبان فارسی زبان و عرب زبان دیگر کشورها بنشیند.