سرویس تئاتر هنرآنلاین: فرزانه کابلی متولد 1328 است. او در هنرستان ملی فولکلور ایران، گرایش رقص‌های ملی و محلی خوانده است. بازیگر و طراح حرکت در تئاتر، سینما و تلویزیون بوده است. کابلی همسر هادی مرزبان است و سال‌هاست با مرزبان به عنوان یک زوج هنری همکاری دارند. البته کابلی اجراهای مختلفی را نیز کارگردانی و روی صحنه آورده که "حماسه‌ انقلاب سنگ" او با موضوع فلسطین با استقبال قابل توجهی روبرو شد. با فرزانه کابلی درباره‌ سال‌ها فعالیت و هنری که عاشقانه دوستش دارد گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

به عنوان شروع و ورودی وقتی صحبت از بدن و بیان می‌شود ذهن بیشتر مخاطبان تئاتر به سمت حرکات موزون می‌رود. اما بدن و فرم آن، حرکت و بیان، مفهومی کلان‌تر از حرکات موزون دارد. با این ورودی از نظر فرزانه کابلی با تجربه‌ سال‌ها کار در این حوزه  وقتی از این موضوع صحبت می‌‌شود دقیقاً داریم از چه چیزی صحبت می‌کنیم؟

حرکت در تئاتر چیزی جدا از تئاتر نیست. بیان و بدن یعنی تئاتر. به نظر من همه‌ بازیگران تئاتر و سینما ابتدا باید حرکت را بدانند و بعد قدم به عرصه‌ پهناور این هنرِ ارزشمند بگذارند. متأسفانه بیشتر بازیگران ما حرکت را نمی‌شناسند. حتی راه رفتن درست یا ایستادن درست روی صحنه را نمی‌دانند. تجربه‌ای با یکی از سوپراستارهای تئاتر و سینما در یکی از کارهای آقای مرزبان داشتم که با تمرین‌های مداوم و روزانه به هیچ وجه نتوانستم با او در چرخیدن ساده به نتیجه برسم. در تئاتر دیگری با آقای فرهاد قائمیان به نتیجه‌ چشمگیری در حرکت و چرخ رسیدم که برای من غیرقابل باور بود. به هر حال "حرکت" بخش بزرگی از تئاتر است و مقوله‌ جدایی نیست. به همین دلیل در بیشتر دانشگاه‌های پیشرفته‌ دنیا یکی از اساسی‌ترین واحدها همین حرکت و رقص است.

امروزه رشته‌ای به نام جامعه‌شناسی بدن وجود دارد که یک رشته‌ علمی و درسی است. به طور علمی هر عضو از بدن و هر رفتار و حرکت ما یک استعاره و نشان است و دارای مفاهیم پیچیده است. با این توضیح وقتی بدن روی صحنه‌ تئاتر قرار می‌گیرد، ما چطور با استفاده از استعاره‌ها، نشانه‌ها و مفاهیم پنهان روبه‌رو می‌شویم؟

 استعاره‌ها، نشانه‌ها و مفاهیم در حرکت قرار دارند و از پنهان ما به آشکار و نگاه تماشاچی صحنه منتقل می‌شوند. این نشانه‌ها را بیشتر در رقص‌های "کاتک هند" می‌توان مشاهده کرد. هر حرکت یا اشاره‌ای معنی و مفهوم خاصی دارد که بازیگر و تماشاگر آگاهانه به آن توجه می‌کنند. من در رقص‌های تلفیقی که روی صحنه می‌برم با حرکت روی موسیقی تمام مفهوم را به مخاطب می‌رسانم که مخاطبم را متأثر یا خوشحال می‌کند. پس حرکت می‌تواند حرف یک نمایش را به تماشاگر منتقل کند، حرف یک موسیقی را به مخاطب انتقال بدهد. در سرزمین من، ایران هم نشانه‌های فراوانی وجود دارد؛ به طور مثال به رقص‌های ترکمن اشاره می‌کنم. در این رقص از موسیقی استفاده نمی‌شود. در حالی که یک نفر از صفات خداوند در وسط گروه رقصنده‌ها می‌خواند، رقصندگان با صدای حنجره‌ خود و با حفظ ریتم، به خوانش می‌پردازند و با همین صداها جلو می‌رود. حتی یکی از حرکات آن‌ها قسم خوردن به قرآن است. در افسانه‌ها آمده است صدای حنجره‌ رقصندگان صدای اره‌ای است که با آن درختی را از کمر می‌برند، درختی که یکی از ائمه را بعد از فرار از دشمن در خود جای داده است...

پرفورمنس به عنوان یک شکل از اجرای تئاتر هنوز در ایران به شکل درست برای مخاطب تعریف نشده و چندان اشتیاق و میلی برای آن وجود ندارد. کار شما طراحی ایده و داده برای فرم و بدن است. آیا لزوماً تئاتر در ایران به شکل کلاسیک یا نیمه‌کلاسیک باید کلام‌محور باشد تا مخاطب را جذب کند؟ یا می‌شود به اتکای تکنیک بدن و کار فرمی بدون هیچ کلامی یک متن ایرانی را اجرا کرد که مخاطب لذت ببرد؟

 من برعکس شما فکر می‌کنم که میل و اشتیاق برای اجرای پرفورمنس در خانواده‌ جوان تئاتر بسیار هم مورد توجه قرار گرفته و بسیار هم استقبال شده است. خود من شاهد اجراهای بسیاری از گروه‌های مختلف بودم که بعضی از آن‌ها جذاب هم بوده‌اند. بی‌شک می‌توان با یکی از متون اصیل فارسی یا حتی روی یکی از اشعار فردوسی، حافظ یا مولانا یک اجرای مستقل را به شکل حرکتی روی صحنه برد؛ چنانچه من سیمرغ عطار را با موسیقی آقای لوریس چکناواریان با حرکات تلفیقی به صحنه‌ تالار وحدت بردم که با استقبال گرم تماشاگر روبه‌رو شد. یا در تئاتر "پایین، گذر سقاخانه" آقای مرزبان بیشتر زمان نمایش از حرکاتِ سینه‌زنی استانِ بوشهر استفاده کردم که بسیار به اجرای نمایش کمک کرده بود.

فرزانه کابلی

شما و آقای مرزبان سال‌هاست که زوج هنری هستید. آیا تا به حال فکر کرده‌اید که با کارگردان‌های دیگر یا حتی خارج از ایران با افراد دیگر همکاری داشته باشید؟ یا قرار است این همکاری پارتنری را ادامه بدهید؟

 البته من سال‌ها است که با همسرم، آقای مرزبان نقش‌های بسیاری را روی صحنه تجربه کرده‌ام. در هر اجرایی که لازم دانسته‌اند طراحی حرکات را هم برایشان انجام داده‌ام. ایشان حرکت را در تئاتر به شکل جدی و با اهمیت، به اجرا درآورده‌اند و به این هنر فقیر حرکت، ارزش دادند؛ این برای من بسیار بزرگ و بااهمیت است. شاید یکی از دلایل که تمایل بیشتری برای همکاری با ایشان دارم همین است، (البته به جز اینکه ایشان همسرم هستند.) پیشنهادهای زیادی برای بازی با طراحی حرکت با کارگردان‌های متفاوت داشتم. برای طراحی اجراهای مختلف همکاری کردم ولی برای ایفای نقش متأسفانه شاید با نقش‌ها ارتباطی برایم برقرار نشد. درباره‌ خارج از ایران، دعوت‌های زیادی داشتم؛ از دانشگاه تورنتو در کانادا که با رقصنده‌های آنجا به مدت دو ماه تمرین کردم و در چهار شهر کانادا به اجرا نشستیم. در استرالیا به اجرای رقص‌های ملی پرداختیم. در شش شهر ایتالیا به نمایش حرکات محلی و سنت‌های ایران برای شناساندن مراسم استان‌های مختلف پرداختم که بسیار مورداستقبال قرار گرفت. در پنج شهر آلمان هم همین اجراها را تجربه کردم. در پاریس یک ماه و نیم اقامت داشتم و با رقصندگان حرفه‌ای اپرای پاریس، به آموزش رقص‌های ملی و محلی کشورمان پرداختیم و در لندن به اجرای بی‌نظیر گروه خارجی در روی صحنه درآمدم. به دعوت دانشگاه یورک در تورنتوی کانادا، با رقصندگان دانشگاه، بعد از آموزش حرکات مختلف ملی و محلی ایران در چهار شهر کانادا به اجرا پرداختیم و تماشاگرها هم استقبال خوبی کردند. در کانادا و الان هم در ایران چند سخنرانی درباره‌، حرکت داشتم. در دانشگاه usc در ایالت کالیفرنیا درباره‌ تاریخ رقص در ایران و شکل فعلی حرکت در شرایط فعلی ایران سخنرانی داشتم. به هر حال در هر شرایطی و با تمام مشکلاتی که همچنان درگیرش هستم، با تعصب، عشق و انرژی به زنده نگه داشتن این هنر والا پرداخته‌ام. امیدوارم بتوانم با مخاطبم همچنان این ارتباط را برقرار کنم.

به نظر بسیاری از پژوهشگران تئاتر، به نظر می‌رسد که هنوز در ایران تئاتر تجربی به درستی تعریف نشده و شکل نگرفته است. هر سلیقه و فکری هر چه مبهم روی صحنه اجرا شود به عنوان تئاتر تجربی مطرح می‌شود. از نظر فرزانه کابلی با سال‌ها کار و تجربه، تئاتر تجربی یعنی چه؟

 به نظر من تئاتر تجربی یک تئاتر پیشرو است. ولی به شرط اینکه توانایی یک اجرای درست را داشته باشد.