سرویس موسیقی هنرآنلاین: در دومین روز سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر، مستند "اسکورپیو" ساخته فریده صارمی و امید هاشم‌لو و "فریاد رو به باد" ساخته عطا مهراد و سیاوش جمالی در خانه سینما به نمایش درآمد.

"اسکورپیو"

این فیلم به تاریخ شکل‌گیری موسیقی راک در ایران و نیز گروه‌های فعال بالاخص گروه راک "اسکورپیو" می‌پردازد.

مستند با اجرای موسیقی در سبک کانتری توسط چند مرد مسن شروع می‌شود که بلافاصله بیننده را با موضوع اصلی فیلم روبه‌رو می‌کند. مصاحبه‌هایی با اعضای گروه اسکورپیو (بهرام سعیدی، بهرام امین‌سلماسی، و عین‌اله کیوان‌شکوه) در مورد چگونگی آشنایی آنها با سبک راک و فراگیری موسیقی در ایران قبل از انقلاب می‌شود که به لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند است چرا که پیدایش موسیقی راک در ایران را نشان می‌دهد. اعضای گروه در مورد میزان علاقه‌شان به سبک راک و دنبال کردن آثار بزرگان جز و راک از طریق رادیو اشاره می‌کنند و مشکلاتی از قبیل تهیه ساز، تهیه صفحات موسیقی، و دیگر امکانات مربوط به فراگیری موسیقی از زبان آنها بیان می‌شود.

تأثیر فروشگاه بتهوون به‌عنوان اولین مکان فروش و عرضه صفحات روز موسیقی در تمامی ژانرها در سواد شنیداری مخاطبان موسیقی در این فیلم به‌خوبی نمایان است. همچنین می‌بینیم که بیشتر علاقمندان موسیقی در ایران تحت تأثیر موسیقی انگلیسی و آمریکایی هستند تا موسیقی اروپایی.

وجود مکان‌هایی چون کلوپ‌ها، سوای معرفی انواع ژانرهای موسیقی به مردم، عرصه‌ای را برای درآمدزایی هنرمندان و عرضه موسیقی‌شان فراهم می‌کند. از جمله گروه‌هایی که به طور جدی در زمینه موسیقی راک فعالیت می‌کردند می‌توان به گروه بِلَک‌کَتس، رِبِلز، اُعجوبه‌ها، و اسکورپیو اشاره کرد. ضرب موسیقی راک و هیجانی که به جوان‌ها می‌داد کم‌کم باعث ترویج آن در جامعه ایران شد که نظیر آن در موسیقی کلاسیک ایرانی دیده نمی‌شد.

"فریاد رو به باد"

مستند "فریاد رو به باد" داستان پسر نوجوانی است که در جنوب شهر تهران در محله‌ای فقیرنشین در خانواده‌ای با عقاید سنتی زندگی می‌کند و در چنین بستری عاشق موسیقی و فعالیت در این زمینه است اما حمایت لازم از سوی خانواده نمی‌شود. در طول فیلم مشاهده می‌شود از آنجا که مربی خوبی در زندگی ندارد راه درست را در مسیر فراگیری موسیقی دنبال نمی‌کند و همین امر باعث یأس و ناامیدی او می‌شود. او بیشتر مواقع نزد پدرش در بقالی کار می‌کند، روابط خوبی با عموی خود دارد، گهگاهی با او درد و دل می‌کند و از مشکلاتش برای او می‌گوید.

فاصله طبقاتی، ترس از آینده، نیاز مالی و مسائلی از این قبیل باعث به وجودآمدن حس خشم در او نسبت به اطرافیان خود و مردمان بالای شهر شده که با پرخاشگری بروز پیدا می‌کند. در طول فیلم با عدم شناخت سوژه نسبت به سبک‌های موسیقی روبه‌رو می‌شویم. برای مثال رپ می‌خواند اما آن را راک می‌داند. همین‌طور از طرف یکی از اطرافیان به عنوان کادوی تولد به‌اشتباه کلاس آواز کلاسیک ایرانی ثبت نام می‌شود.

بعد از اینکه نتیجه‌ای از کلاس‌های آواز سنتی نمی‌گیرد با یک گروه موسیقی از طریق اینترنت آشنا می‌شود و مدتی با کمک آنها به فراگیری موسیقی می‌پردازد که به برگزاری یک کنسرت خانگی منجر می‌شود و نتیجه اجرای آن برنامه بار دیگر به یأس و ناامیدی او منجر می‌شود که در جایی از فیلم با خود می‌گوید شاید باید به شعرگفتن ادامه دهم و خود را در این زمینه پرورش دهم. شخصیتی که علاقه زیادی به موسیقی رپ و پاپ دارد و قائدتاً برای آموزش آواز و سلفژ موسیقی باید نزد معلمان مربوطه برود در تمام صحنه‌ها قدم در راه اشتباه می‌گذارد و از مسیر مورد علاقه‌اش دائماً دور می‌شود. مرز بین رؤیا تا واقعیت در اینجا به خوبی نمایش داده می‌شود و ربطی به بلوغ سوژه در طول ضبط این اثر ندارد. فیلم سرگذشت نوجوانی را نشان می‌دهد که راهنمای درستی در زندگی ندارد و بارها به بی‌راهه می‌رود حال چه از سوی کارگردان و چه اطرافیان. سوژه در همین کنسرت خانگی انگار به یکباره با اصطلاحاتی چون ژوست‌خواندن، درست و کوک‌خواندن آشنا می‌شود و فرق صدای خود و معلم‌اش را حس می‌کند و از اجرای خود احساس شرمندگی می‌کند.

اشعار او در سکانس‌های مختلف توسط خودش خوانده می‌شود و اگرچه آنها به لحاظ دستوری و ساختاری اشکالاتی دارد اما مخاطب را با درونیات او و زندگی در فضای غم‌بار و تیره و تار محله‌های فقیرنشین پایین‌شهر آگاه می‌کند.

عطا مهراد و سیاوش جمالی سوای تهیه و کارگردانی این اثر مستند، تدوین‌گر فیلم و همچنین به‌ترتیب فیلمبرداری و صدابرداری این پروژه را برعهده داشته‌اند. از دیگر عوامل "فریاد رو به باد" می‌توان به حسن مهدوی (صداگذار)، افشین عزیزی (آهنگساز) و مسعود شکرنیا (عکاس) اشاره کرد.