سرویس تئاتر هنرآنلاین: کار فرانک فروتن بی‌گمان فتح بابی است در تئاتر مدرن کودک ایران که سال‌ها از پیدایی و پدیداریش می‌گذرد. سال‌ها پیش خوب به یاد دارم که بازیگران طراز اولی که بلاشک سهم و حصه‌ای عظیم در تئاتر کودک ما دارند و با چهره‌های چون رضا بابک، بهرام شاه‌محمدلو، مرضیه برومند، راضیه برومند، عادل بزدوده و نیز بزرگی چون حسن دادشکر و به‌جز این‌ها بسیار تحولی عظیم در تئاتر کودک این ملک روی کردند که فی‌الواقع جای‌شان همیشه خالی‌ست. حالیا منظور من قیاس نمایش "ترس‌های کوچک من" با آن گذشته‌ درخشان نیست.

خطاب من به بزرگان آن گذشته‌ درخشان این است که "یاد باد آن روزگاران یاد باد." من نمی‌دانم که نسل بی‌جانشین آیا کار خانم "فرانک فروتن" را دیده‌اند یا نه یا اگر هم دیده‌اند به آن سمپاتی دارند یا نه؟ اما به‌هرحال این چهره جوان بسیار دیدنی و دوست‌داشتنی است.

از استان البرز آمده‌اند با کوله‌باری از خاطره و تجربه با کودکانی نویاب و تازه جو. انگار که همان یار و پریر در کلاس‌های بهرام شاه‌محمدلو درس خوانده‌اند، یا همان‌هایی هستند که در دهه‌های چهل و پنجاه برای آموزش تئاتر کودک با قطار به شهرستان می‌رفتند و شنبه صبح به‌عنوان دانشجو بر سر کلاس درس خود می‌نشستند، هر چه بود گذشت و به قولی "بگذرد که جهان جای گذشت است."

شبی که نمایش فروتن را دیدم از یک قصه‌ چهار خطی ساده آن‌هم قصه‌ای در ردیف متل و مثل‌هایی که برای کودکان می‌خوانند تا بر نازبالش موج بیارامند فراتر نمی‌رفت اما واقعیت این است که به اعتقاد من و با تایید اردشیر صالح‌پور که آن شب باهم کار را دیدیم. هر دو بر این باوریم که رنسانسی در تئاتر کودک ایران رخ‌داده و این کار مدرن چندان زیبا، ظریف و بر دل نشستنی است که یک‌بار دیگر یاد آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را زنده می‌کند. کار یک خواب‌نامه‌ کوتاه برای هوش‌بری و خواب کودکان است از رده‌ همان آثاری که اتل و متل توتوله و متل و مثل‌های معروف ایرانی پهنه به مدرنیته می‌زند و در نهایت صراحت و بی‌تعارف کودکان را با چهره‌های بشاش و راضی از سالن بیرون می‌برد. بزرگ‌ترین اتفاق در اجر است نه در متن. اگرچه بچه‌های تازه‌کارند و گام‌های اولین را برمی‌دارند اما این فرانک فروتن است که با تسلط بر ادبیات مدرن کودکان می‌کوشد تا آینه‌ای در برابر رخسار بچه‌ها بگیرد و در غایت صراحت به آن‌ها بگوید دیگر نوبت شماست که با شجاعت سوار قطار شوید. کارگردان این متن بااینکه کار از اندکی اغتشاش و شلوغی صحنه رنج می‌برد؛ اما همین کار در نهایت باعث می‌شود تا کار درنهایت پختگی نشان دهد و در غایت بتواند بچه‌های دوستدار تئاتر را با نرمش‌ها متن بیان، چرخش‌ها و بازیگری پرانرژی امروزی آشنا سازد.

شب اجرا هم من و هم دوستم اردشیر صالح‌پور هر دو در برابر دوربین گفتیم رنسانسی در تئاتر کودک ایران رخ‌داده و این کار نمایش "ترس‌های کوچک من" است.

در پایان این مسوده خطاب من به فرانک فروتن دو نکته است:

یکم- کار خود را منقح سازد و از زحاف و زوائد بپرهیزد.

دوم- بیش از این‌ها با تماشاگرش رو راست باشد، تماشاگری که دو ساعت با لذت تمام‌کار را دیده روا نیست که در پایان اجرا با اندکی ابهام و شلوغی ذهنی بازیگران کودک دست‌ به‌ گریبان شود. این دو نکته را اگر بخواهیم خلاصه کنیم در میزانسن‌هاست. به قول پیتر بروک و خطاب به سرکار خانم فروتن: "میزانسن همان پیام است و حیف است که کاری مدرن میزانسن‌هایی آشکار و ملموس نداشته است.

درهر حال کار باقی و یار باقی. اتفاقی در صحنه تئاتر ایران رخ‌داده که قابل‌تحسین است و برای نخستین بار گذشته‌ شکوهمند تئاتر کودک ایران را یک‌بار دیگر به رخ می‌کشد، فعلا اما این زمان بگذار تا وقت دگر.