به گزارش هنرآنلاین، نمایش و نقد و بررسی "زنانی با گوشوارههای باروتی" عصر روز گذشته سهشنبه 22 آبان با حضور رضا فرهمند کارگردان و پوریا ذوالفقاری منتقد در خانه مهر رضا برگزار شد.
در ابتدا پوریا ذوالفقاری منتقد جلسه بابیان اینکه "گوشوارههای باروتی" بهشدت دراماتیک است گفت: در سکانسی از فیلم میبینیم کسانی از داعش دفاع میکنند که برادرانشان توسط داعش کشتهشدهاند و همین موضوع مخاطب را درگیر انگیزههای شخصیتها میکند و علاوه بر آن با فیلمهای داستانی و بخشهای خبری که با موضوع داعش ساخته میشود تفاوت زیادی دارد.
وی بابیان اینکه "زنانی با گوشوارههای باروتی" فیلم منسجمی است، ادامه داد: در این فیلم میبینیم که خبرنگار (نور) اتفاقات را خیلی عادی تعریف میکند؛ که داعشیها یک زن را مجبور کردهاند تا گوشت تن کودکش را بخورد. حال سؤال این است که این موضوعات و تصاویر تا چه اندازه با برنامهریزی قبلی بوده و چقدر از آن در موقعیت پیشآمده است؟ آنچه مشخص است این فیلم به جزئیات بسیار دقت کرده و از کنار هیچچیزی بهراحتی نگذشته است.
این منتقد یادآور شد: یکی از موارد جالب فیلم این است که فکر میکنیم چقدر خانواده داعشی ها آسیبدیدهاند زیرا ما در فیلم خانوادههایی را میبینیم که با راهی که شوهرشان رفته موافق هستند.
ذوالفقاری همچنین گفت: آدمهای بازمانده از این فاجعه به حدی حادثههای بدی را گذرانده بودند که مخاطب تعجب میکرد که چطور آنها بهراحتی در مورد آن اتفاقات صحبت میکنند و همین موضوع موجب ارتباط مخاطب با آن میشد. در اصل فیلم درباره جهنمی صحبت میکند که اگر قرار بود داستانی ساخته شود باید برنامهریزیهایی برای آن صورت میگرفت.
وی بابیان اینکه در فرهنگ روایت فاجعه بسیار مهم است، یادآور شد: فصل ایزدیهای فیلم قسمت تاپ فیلم است که مخاطب نمیتواند از آن جدا شود.
در ادامه رضا فرهمند کارگردان فیلم نیز گفت: در ابتدا برای تحقیق در مورد این مستند به عراق رفتم و قرار بود شخصیت اصلی فیلم یک مرد باشد اما با صحبتهایی که در آنجا داشتم متوجه شدم که مورد مشابه آن باشخصیت مرد قبلاً کارشده است.
وی ادامه داد: با نورا شخصیت اصلی فیلم در عراق آشنا شدم و در همانجا متوجه شدم که اساساً زن را با چنین موضوعی در عراق تابهحال نداشتهایم بنابراین فکر کردم فرصت مغتنمی است. با نورا همانجا در مورد فیلم وارد دیالوگ شدم و درواقع پنجره اصلی کارم را پیدا کردم و او هم پذیرفت.
کارگردان "زنانی با گوشوارههای باروتی" بابیان اینکه با برنامهریزی قبلی کار را شروع نکردیم، اظهار داشت: بعد از 5 روز آشنایی با نور وارد کمپ در عراق شدیم و ازآنجا کار ما مسیر خود را پیدا کرد. قرار نبود پرتره نور را بسازیم بلکه قرار بود تا او ما را با زوایای دیگری از آن سرزمین آشنا کند.
فرهمند ادامه داد: یکی از حقیقتهای فیلم این بود که زنان داعشی آزاد و بدون هیچگونه ترسی صحبت میکردند. من بهعنوان فیلمساز باید همان اندازه که به درونیات نور بهعنوان یکی از قربانیان داعش حق میدادم به زنان داعشی هم حق میدادم و باید همه وجوه زنان داعشی را میدیدم.
وی خاطرنشان کرد: کمپی که ما در این فیلم سراغش رفتیم مخصوص زنان داعش بود و برخی خانوادهها حاضر به گفتگو نمیشدند و ما از بین زنانی که گفتگو کرده بودند تنها آنهایی را انتخاب کردیم که واقعیتها را گفته بودند و برای این کار نیازی نبود تا آنها را هدایت کنیم؛ اما همین موضوع در زمان ویرایش راشها برای ما با نگرانی همراه بود.
این کارگردان ادامه داد: در اولین نمایش فیلم در جشنواره سینما حقیقت که فیلم بازخوردهای خوبی گرفت متوجه شدیم که پیشفرضهای ما صحیح بوده و مخاطب در مواجه با زنان داعشی دچار گیجی و سردرگمی نمیشود. این اولین بار است که در دنیا با زنان داعشی چنین گفتگوهایی شده است.
فرهمند همچنین گفت: من بهعنوان فیلمساز موظف هستم تا حواسم به همه جوانب مواجه مخاطب با موضوع و شخصیتهای فیلم باشد. خوشبختانه مدیر تولید حرفهای داشتیم که خودش کارها را جلو میبرد و من درگیر حواشی نشدم و فقط به کار خورم که کارگردانی بود پرداختم.
وی ادامه داد: جایی که در آن کمپ قرارگرفته بود منطقه جنگی نبود اما ما آزادانه هم نمیتوانستیم در آن رفتوآمد کنیم و همیشه 2 یا 3 نفر همراه ما بودند. اتوبوسهایی که زنان را میآوردند بهشدت بازرسی میشد زیر ا تصورشان این بود که شاید زنان زیر لباسها و یا چادرهایشان عملیات انتحاری انجام دهند. برای ما رسیدن به چیزی که میخواستیم به آن برسیم مهمتر از اتفاقاتی بود که شاید برای ما خطرناک باشد. همه گروه فکر میکردیم که حرکت ما حرفهای است و باید کارمان را درست انجام دهیم.
فرهمند خاطرنشان کرد: خوشحالیم از اینکه گروه همکاری خوبی داشت تا کار را کاملاً آگاهانه انجام دهیم. ما در این فیلم به هیچوقت دنبال گرفتن انفجار نبودیم و به همان اندازهای که در فیلم لازم بود استفاده کردیم.
وی ادامه داد: نکته قابلتوجه دیگر برای ما این بود که ما کاری نداشتیم به اینکه پدر و مادر کودکان راه اشتباه را انتخاب کردهاند بنابراین هر بلایی سرشان بیاید حقشان است، بلکه به دنبال این بودیم تا آنها بهعنوان یک انسان حرفشان را بزنند و بدون پیوستهای ایدئولوژیک به آن نگاه نکردیم زیرا معتقدم مسائل ایدئولوژیک هیچوقت انتها ندارد.
فرهمند با اشاره به نمایش گسترده فیلم در کشورهای دیگر گفت: "زنانی با گوشوارههای باروتی" در کشورهایی همچون آلمان، سوئیس، فرانسه و لوکارنو نمایش داده شد که خوشبختانه مورد استقبال مخاطبان خارجی نیز قرار گرفت و مهمترین نکته در ارتباط با مخاطب این است که درگیریهای سیاسی ندارد.
وی ادامه داد: این فیلم بعد از جشنواره سینما حقیقت 25 نمایش در جشنواره فیلم فجر و 15 هزار مخاطب داشته است.
فرهمند درباره مخاطبان این مستند در کشورهای دیگر توضیح داد: در کشورهای دیگر مخاطبان جدیتر از ایران فیلم را میدیدند. بهعنوانمثال، تصورم بر این بود که پلان سکوت در فیلم طولانی است اما در اکران سوئیس متوجه شدم که برای مخاطب این سکوت جذاب است. فیلم در بخش بینالملل جشنواره سینما حقیقت هم جایزه گرفت یادم میآید در همان زمان فرانکو روزی به من گفت ریتم فیلم کمی تند است. در آنجا متوجه شدم که بین مخاطب ایرانی و خارجی تفاوتهایی وجود دارد و مخاطب خارجی علاقه دارد تا فیلم را با صبر و حوصله ببیند.
وی درباره اسم فیلم نیز گفت: همانطور که میدانیم گوشواره مخصوص زنان است و باروتی بودن کنایهای از جنگ است.