سرویس معماری هنرآنلاین: به جرات می‌توان گفت که از نخستین حرکت انسانی در راستای ساخت پناهگاهی برای زیستن، تا دنیای امروز که بناها در آن چیزی بیش از سرپناه هستند، معماری همواره زاینده و خلاقانه حرکت کرده است. در این مسیر زایش و خلاقیت معماری همواره، توانسته روایت‌گر تمدن، اعتقادات، خواسته‌ها و هنر انسانی باشد. نگاهی به بناهای تاریخی نشان می‌دهد که تا چه حد معماری امکان کاوش در ذوق و سلیقه پیشینیان را فراهم کرده است. در این میان مروری بر بناهای مذهبی نشان می‌دهد که معماری به عنوان تاریخی مصور همواره پا به پای نیازهای مادی و معنوی انسانی گام برداشته است. با همین نگاه، در دل تمام این بناهای مذهبی از معابد قدیمی گرفته تا مساجد، می‌توان رد پای پررنگی از تمایلات فرا مادی انسان‌ها را جستجو کرد؛ مفاهیمی که به لطف و مدد معماری با بیانی متفاوت در بناها به تصویر کشیده شده است. یقیناً تکایا نیز حاصل همین تغییر و تحولاتی هستند که معماری همواره متولی بیان آن بوده است. پس از دوران صفویه و به رسمیت شناخته شدن شیعه در ایران، ضرورت روایت کربلا و به تصویر کشیدن آن بیش از پیش احساس شد. با همین نگاه نیز معماری به یاری یک تمدن شتافت و تکایا از دل این ایده بیرون کشیده شد. طبق تاریخ، ساخت تکیه‌ها در دوران صفویه آغاز شد اما یقیناً دوران اوج و ظهور چندین نمونه بارز از آن، مربوط به دوران قاجار است. تکیه‌ها نیز همانند مساجد، بخش‌هایی از تزئینات اسلامی را در دل خود داشتند اما تعبیه مکانی برای اجرای نمایش و تعزیه از جمله ویژگی‌هایی بود که این فضا را از مساجد و دیگر بناهای مذهبی جدا می‌ساخت.

سابقه تاریخی تکیه‌ها

تکیه هرچند سابقه‌ای دیرین در حوزه تمدن اسلامی دارد اما در تهران به ویژه از زمانی که به عنوان پایتخت انتخاب شد، تکیه به عنوان محلی برای نگهداری ابزار و وسایل عزاداری و محل برگزاری مراسم آیینی در طول سال مانند ماه رمضان، سوگواری و به‌ویژه سوگواری‌های ماه محرم و اجرای تعزیه بوده است.

هم‌زمان با گسترش تهران و شکل‌گیری محلات، تکیه‌ها نیز، شکلی محلی به خود می‌گیرند. در آستانه مشروطیت در تهران بیش از 50 تکیه که عمده‌ترین تکایا محلی بوده‌اند نظیر: تکایای نوروزخان، زنبورک خانه، سرپولک، اولادجان، هفت بند.. نام برده‌اند. از سوی دیگر شکل‌گیری شیوه‌های جدید تجارت و مشاغل و گروه‌بندی آن‌ها نیز سبب شکل گیری حسینیه‌ها و تکیه‌هایی با کارکرد صنفی شد که از جمله آن‌ها می‌توان به تکیه زرگرها، حلبی‌سازها، حداد و آهن‌فروش، کفاش، خرازی فروش و.. اشاره کرد.

روند مهاجرت‌پذیری تهران باعث پیدایش شکل دیگری از تکایا شد که اهالی یک شهر دیگر که در تهران سکونت داشتند آن را تشکیل دادند. از جمله این تکیه‌ها می‌توان به تکیه قمی‌ها، تکیه کرمانی‌ها و... اشاره کرد. ضمناً تکیه‌های موقت نیز هم‌زمان با ایام سوگواری در گوشه و کنار خیابان‌های شهر برپا می‌شدند و پس از ایام سوگواری حسینی برچیده می‌شدند.

قدیمی‌ترین تکیه باقیمانده از تهران قدیم "تکیه نیاوران" است که در حقیقت تکیه تابستانی بوده است. در سال‌های تلاقی تابستان و محرم این تکیه رونق بسیاری پیدا می‌کرد. در این تکیه تصویرهایی از برخی چهره‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایران نیز دیده می‌شود. اهمیت تکیه‌ها و هیئت‌ها در زندگی مردم شهرها به برگزاری این‌گونه مراسم خلاصه نمی‌شد و در واقع این هیئت‌ها هم‌زمان با نقش مذهبی، نقشی اجتماعی داشتند و مانند یک نهاد اجتماعی عمل می‌کردند.

تکیه ها

این هیئت‌ها محدود به مسلمانان نبود و پیروان ادیان دیگر نیز در تکایا و هیئت‌های عزاداری حضور داشتند و در روزهای عزاداری به بقیه مردم می‌پیوستند. در کنار این هیئت‌ها، تعزیه نیز به عنوان یکی از آیین‌های ایرانی - اسلامی اجرا می‌شد. تعزیه در عین اینکه نشانه ارادت مردم به اهل بیت بود، باب آشنایی ایرانیان با تئاتر جدید را باز کرد که در نهایت به موافقت ناصرالدین شاه برای تاسیس "تکیه" ای بزرگ در تهران منجر شد. پس از موافقت ناصرالدین شاه، تکیه دولت که از جمله نمونه‌های برجسته این بخش به شمار می‌رود، تأسیس شد. در این تکیه در روزهای محرم عزاداری برپا می‌شد و اجرای تعزیه صورت جدی‌تری به خود می‌گرفت. برگزاری آیین‌ها و در کنار آن تحقیقات پژوهشگران جنبه‌هایی تازه و هنرمندانه از تعزیه را پیش چشم ما قرار داد.

در نمایش مدرن امروز فاصله صحنه نمایش از مخاطب کم شده است و در برخی از تئاترها صحنه به شکلی مدور در میان مخاطبان قرار می‌گیرد، چنان‌که در تعزیه نیز تعزیه‌گردانان و تعزیه‌خوانان در میان تماشاگران قرار می‌گیرند و رابطه‌ای بی‌واسطه با مخاطب برقرار می‌کنند و حتی در بسیاری از موارد مخاطبان خود به بخشی از بازیگران در تعزیه تبدیل می‌شوند و فاصله بین بازیگر و مخاطب از بین می‌رود. از سوی دیگر نوعی فاصله‌گذاری هم در تعزیه وجود دارد که در تئاترهای مدرن نیز دیده می‌شود. مثلاً کسی که نقش شمر را ایفا می‌کند، خود نیز گاهی از نقش شمر بیرون آمده و با مردم برای امام حسین(ع) عزاداری می‌کند.

معماری فضاهای تکیه‌ها و حسینیه‌ها

تکیه‌ها از نظر معماری به دو گروه یک طبقه و چند طبقه تقسیم می‌شود. تکیه‌های سنتی یک طبقه شامل یک حیاط مرکزی است که در وسط آن میدانک و یا جایگاه تعزیه و شبیه خوانی قرار دارد. این میدانک از اطراف حدود 80 سانتیمتر تا 5/1 متر بلندتر است و فرم آن در اکثر تکایا فرم 8 ضلعی و در برخی تکایا مربع شکل است. در تکایایی که سرپوشیده است، در چهار طرف این محوطه چهار و یا هشت ستون قرار دارد. در اطراف این قسمت محوطه و یا معبر و گذر است و سپس سکو و یا حجره‌ها قرار دارد. برخی حجره‌ها در تکایای قدیم به یکدیگر راه نداشته و پوشش این حجره‌ها به‌صورت طاق و قوس بوده است. کف این حجره‌ها نیز حدود 60 تا 80 سانتیمتر از کف محوطه بالاتر بوده به طوری‌که با نشستن بر روی آن دید کافی به محوطه مرکزی وجود داشته است. فرش کف محوطه این تکیه‌ها از سنگ‌فرش و یا آجر پوش و فرش کف حجره‌ها و سکوی وسط آجرفرش بوده است. در بعضی از تکایا قسمت حجره‌ها دوطبقه بوده و در چهارگوشه پله ارتباطی از طبقه هم کف به اول احداث شده است و این پله‌ها اکثراً تا بام ادامه داشته و در هنگام کثرت جمعیت عده‌ای جهت نظاره کردن به بام می‌رفتند. طبقه دوم این‌گونه تکایا معمولاً مختص بانوان بوده به طوری‌که با استفاده از پله رفت و آمد بانوان قابل رؤیت مردان حاضر در حجره‌ها نباشد. حجره‌ها در طبقه همکف به‌صورت با ریتم و یک اندازه‌ بنا شده و این تقسیم‌بندی در طبقه دوم عیناً تکرار شده است در قسمت‌های ورودی و یا خروجی‌ها ( تقاطع با گذرها ) حجره به دالان و محل عبور تبدیل شده‌اند.

تکیه ها

سقف حجره‌ها تا قبل از سلطنت پهلوی تیر پوش بوده و در عصر پهلوی در پوشش سقف از تیر آهن استفاده شده است. لازم به ذکر است که یک طرف تکیه معمولاً از قسمت گذرها دو یا چند حجره مخصوص اجراکنندگان و گردانندگان مراسم بوده است و در این قسمت فضایی جهت آبدارخانه در نظر گرفته می‌شد که به حاضرین چای و شربت نذری داده می‌شد در برخی مراسم مخصوصاً مراسم دهه ماه محرم به‌صورت نمادین آب از مشک توسط سقا به‌عنوان تبرک و یادی از عاشورا داده می‌شد و حاضران نیز وجوه‌هایی را به محوطه پرتاب و یا به سقا می‌دادند.

بعضی از تکایا در داخل بافت تجاری شهرها قرار گرفته است مثلاً تکیه ناسار در سمنان در وسط راسته بازار قراردارد. در بعضی تکایای دوطبقه مسقف سقف قسمت میانی از سقف حجره‌ها بلندتر بوده و امکان روشنایی را فراهم کرده است سقف وسط به‌صورت شیب‌دار چهار یا هشت ترک بوده است. سقف‌های بعضی از تکایا که گفته شد به‌صورت طاق و قوس بوده است. نمای داخلی تکایا اکثراً با آجر و هرره چینی و برخی اوقات با گره چینی و کاشی‌کاری همراه بوده است.

پوشش داخل حجره‌ها از سنگ که حدود 0/30 تا 1/20 متر ارتفاع داشته و سپس بقیه سفیدکاری شده است و نمای تکایای قدیمی دارای پیوستگی با یکدیگر بوده و معماری زمان تا حدودی در آن به کار رفته است. در بدنه بعضی از تکایا یا نقش برجسته سنگی مشاهده می‌شود .

شاهکارهای کاشی‌کاری در تکیه معاون‌الملک

کیانوش معتقدی، پژوهشگر حوزه معماری، تکایا را نمونه‌های ارزشمندی در حوزه معماری دانست و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: مسئله ساخت یا پیشینه بناهایی با عنوان تکایا در ایران تا حدی به دوران صفوی بازمی‌گردد، هر چند که به دلیل نبود، نمونه‌های مستند، این امر نیازمند پژوهش است اما به طور حتم ما در دوره قاجار توجه ویژه‌ای را در شهرهای مختلف از جمله تهران بر ساخت این تکایا داریم.

او افزود: این تکایا محلی برای برگزاری مراسم‌های مرتبط با فضای مذهبی ایران و به خصوص انعکاس واقعه کربلا و عاشورا است. در این میان توجه به ساخت این تکایا بسیار حائز اهمیت است زیرا این بناها اگر چه به لحاظ پلان و معماری، ویژگی‌هایی را از بناهای مذهبی مانند مساجد دارند اما این مسائل با ساختاری متفاوت به تصویر کشیده شده است بنابراین  ما در این بناها با معماری مذهبی همیشگی رو به رو نیستیم. در واقع این بناها فضاهای تازه‌ای به شمار می‌روند که برای اجرای نمایش‌های مذهبی کاربردی‌تر هستند.

این پژوهشگر تصریح کرد: ساخت تکایا در هر شهری با توجه به ویژگی‌ها و سبک‌های محلی تغییر می‌کند بنابراین آنچه که در تهران است متفاوت از تکایای یزد است.  در بین این تکایا که در دوران قاجار ساخته شدند، برخی از ویژگی‌های خاص هنری برخوردارند و علاوه بر معماری به لحاظ تزئینات وابسته به معماری و نقاشی دیواری و کاشی‌کاری بسیار قابل توجه هستند که یکی از بهترین‌های آن‌ها تکیه معاون‌الملک کرمانشاه است.

معتقدی درباره وجه تمایز تکیه معاون‌الملک از سایرین، گفت: تکیه معاون‌الملک بنایی است که در اواخر دوره قاجار ساخته می‌شود. این بنا از نظر طراحی و تزئینات کاشی‌های هفت‌رنگ یکی از کم‌نظیرترین نمونه‌های دوران قاجار است و در سراسر بنای داخلی و خارجی آن کاشی‌های هفت‌رنگ با مضامین واقعه عاشورا ساخته شده است. هنرمند این بنا محمدحسن کاشی‌پز تهرانی است که به نظر می‌رسد از تهران برای انجام این پروژه دعوت می‌شود. به جرات می‌توان گفت که از نظر گوناگونی مضامین، شیوه و سبک اجرایی کاشی‌ها و تنوع در سبک نمونه‌های کم‌نظیری در این بنا کار شده است. یکی از نکات ویژه در کار این هنرمند همین تصویرگری بناهای مذهبی است. در این تکیه کاشی‌کاری‌های متنوعی وجود دارد که برخی راوی صحنه‌های کربلا و برخی تصاویر بارگاه‌ها و اماکن مذهبی ایران است. به همین خاطر کاشی‌های این بنا،  جزء اسناد بسیار جالب و کم‌نظیر ایران در آن دوران به شمار می‌رود.

تکیه ها

او ادامه داد: این علاقه به تصویرگری و تزئین بناها در ایران پیشینه طولانی دارد و مختص دوران قاجار نیست اما ما در این دوران در سطح کلان مملکت تصویرگری را می‌بینیم که به عنوان اولویت شکل خود را می‌یابد. بنابراین تزئینات این‌چنینی به عنوان نقاشی، بر روی گچ، چوب و کاشی دیده می‌شود. ما بناهایی را در شمال داریم که بنام سقا تالارها معروف هستند که بر روی چوب طراحی شده‌اند البته در فضایی چون تهران، شیراز، کرمانشاه و اصفهان این نقاشی روی گچ نیز اجرا می‌شود. امامزاده زید اصفهان از جمله این نمونه‌های عالی است اما در این زمان کاشی مدیومی است که بیش از همه اقبال می‌یابد و به دلیل ماندگاری و نوع پوشش به صورت فراگیر در بناها استفاده می‌شود.

این پژوهشگر افزود: در تکیه معاون‌الملک علاوه بر تصاویر بناهای مذهبی ایران ما تصاویر پرتره‌های علما و رجال ایران را نیز داریم که از نظر تاریخی و سندسازی نمونه مشابهی ندارند.

نمادگرایی در سقا تالارها

سقا تالار که در برخی از مناطق استان مازندران به آن سقانپار یا سقانفار هم گفته می‌شود، سازه‌ای چوبی با ویژگی‌های مشخص برای جمع شدن و عزاداری در ماه محرم است. این سازه‌های آیینی که تنها تعداد اندکی از آن‌ها در مناطق مرکزی استان مازندران برجای مانده، عمدتاً در کنار حسینیه‌ها، مساجد و گورستان‌ها ساخته می‌شدند.

سقانفار از دو واژه سقا و نفار یا نپار تشکیل شده است. سقا که یک واژه عربی و جمع آن اسقیه است، به مشک آب یا شیر گفته می‌شود و نفار یا نپار هم در لغتنامه دهخدا به تختی با پایه بسیار بلند چون بالاخانه‌ای که با پله‌های چوبین بر آن بالا روند معنی شده است.

در زمان‌های دور که هنوز آب آشامیدنی به صورت لوله کشی در هر منزلی وجود نداشت و آب مورد نیاز روستاییان از چشمه‌ای در داخل یا خارج روستاها تأمین می‌شد، در ایام محرم در سقانفارها ظرف بزرگ و بیضی شکلی قرار می‌دادند و در آن آب می‌ریختند تا مردم از آن آب بنوشند، سیراب شوند و به یاد تشنه کامان صحرای کربلا بر قاتلان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا لعنت بفرستند.

تکیه ها

در عین حال، در همان زمان‌ها و نیز در زمان حاضر، سقانفارها علاوه بر کارکرد آب‌رسانی به عزاداران امام حسین (ع)، به عنوان چایخانه عزاداران هم مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

به اعتقاد کارشناسان، سقانفارها در کنار حسینیه‌ها تداعی کننده نقش حضرت ابوالفضل العباس (ع) در آب‌رسانی به یاران و خاندان امام حسین (ع) در صحرای کربلای هستند و به همین دلیل نیز زمین سقانفارها در هر منطق‌ ای موقوفه حضرت ابوالفضل (ع) است.

سقانفارها که در بیشتر جاها با چوب ساخته شدند، دارای دو طبقه هستند که طبقه بالایی آن، محل قرارگیری نوحه‌ خوان ‌است و طبقه پایین نیز برای پذیرایی از عزاداران با چای، آب و دیگر نوشیدنی‌ها در نظر گرفته شده است.

وجود سقانفار در کنار حسینیه‌ها و مساجد این مزیت را هم داشت که شرایط برای حضور و عزاداری مردم در محوطه این مکان‌ها نیز فراهم می‌شد و به این ترتیب شور عزاداری حسینی افزایش می‌یافت.

دو طبقه سقانفار از طریق پلکان‌های چوبی به هم راه دارند. طبقه اول آن علاوه بر تأمین وسایل پذیرایی عزاداران، مکانی هم برای جمع شدن و عزاداری زنان محلی محسوب می‌شود.

سازندگان سقانفارها را باید با عنوان معماران هنرمند مورد خطاب قرار داد، چرا که آنان هنگام ساخت این سازه، سقف و تیرهای ساق بنا را رنگ‌آمیزی و روی آن تکه تکه مستطیل رسم کرده، با رنگ روغنی آراسته می‌ساختند و در میان آن اشعار محتشم کاشانی را به خط خوش می‌نوشتند.

تکیه ها

همچنین در اطراف مستطیل‌ها گل و بوته و تصاویری از دیو و پری و صحنه‌هایی از لشگریان حسین (ع) و در مقابل صف‌آرایی لشگریان ابن زیاد را به تصویر می‌کشیدند، همانند پرده‌هایی که پرده‌خوانان در معابد عمومی به دیوار می‌زدند و مردم را در پای آن جمع می‌کردند و شرح و توضیح می‌دادند.

بیشتر اشعار نوشته شده روی در و دیوار و سقف و بدنه سقانفارها مربوط به واقعه کربلا، شرح فداکاری عباس بن علی (ع) برای آوردن آب از فرات برای فرزندان برادرش است. همچنین در تزیین بسیاری از این سقانفارها هم، تاریخ ساخت بنا و نام روستا و کسانی که در ساخت آن همت کرده‌اند ثبت می‌شد.

به طور حتم معماری در آن دوران توانست که همگام با خواسته مردم و در راستای ایجاد فضایی مناسب گام بردارد، امید است که در دوران معاصر نیز این مسئولیت معمارانه در راستای پاسخگویی به نیازهای مخاطب مد نظر قرار گیرد.