به گزارش هنر آنلاین، شب گذشته، در برنامه هشتم اردیبهشت، که تولد دومین سال تاسیس برنامه «هفت» بود، فریدون جیرانی اعلام کرد که در این برنامه به احترام کارگردان با سابقه و ۷۳ ساله سینمای کشورمان، داریوش مهرجویی، فیلم «نارنجی پوش» نقد نمیشود و تنها به بررسی سینمای این کارگردان میپردازند و این تنها به دلیل جایگاهی است که این کارگردان دارد.
در همین راستا مسعود ده نمکی، که اولین میهمان برنامه بود، به این سیاست اعتراض کرد و رو به جیرانی، مجری این برنامه گفت: شما ادعای روشنفکری دارید و همیشه میگویید مردم را نقد کنید، اما خودتان ادعا میکنید «داریوش مهرجویی» بالاتر از نقد است! او این کار را ضعیفکشی خواند و ادامه داد: شما همیشه کارگردانهای جوان و تازه کار را به تندی نقد میکنید، اما وقتی نوبت به افرادی همچون مهرجویی میرسد به بررسی سینمای آنها میپردازید، این کار شما ضعیفکشی است. وقتی جیرانی در جواب به این مسئله اشاره کرد که منتقد برنامه هم تا حدودی در نقد خود تند عمل میکرده است و به همین خاطر آنها چنین تصمیمی گرفتهاند، ده نمکی افزود: این مسئله هم از مشکلات آداب نقد است. در دنیا افراد بزرگتری را به نسبت داریوش مهرجویی هم نقد میکنند، اما با روش درست. در این جا، ده نمکی به سوال جیرانی مبنی بر نظر صادق کوشکی در مورد اعتراض متدینین به فیلمهای اکران عید این گونه پاسخ داد: از نظر من همه مردمی که به سینما میروند متدین هستند و دین دارند. این افراد مخالف سینما نیستند، تنها به آن نقد دارند. مگر میتوان دسته بندی کرد که کسانی که فیلم
«اخراجیها» را دیدند متدین هستند و آنهایی که فیلم «جدایی نادر از سیمین» را دیدهاند متدین نیستند؟ او توضیح داد: ما باید بتوانیم جامعه را بشناسیم تا موفق شویم. مثلا در همین آمارگیری فروش فیلمها، شما تنها به فروش تهران توجه میکنید، حتی اگر این روش مختص به شما نباشد سیاست اشتباهی است، مگر ایران تنها تهران است؟ شما ۴۰ میلیون شهرستانی را فراموش میکنید. ده نمکی توضیح داد: از نظر من باید به جای نقد ملت، به نقد دولت بپردازیم. باید کاری کنیم که فلش نقد به سمت دولت نشانه برود. تا وقتی که مردم رودررو همدیگر هستند، دولت میگوید بگذار مشغول باشند، مثل دعوای استقلال و پرسپولیس، بگذار آنها کار خودشان را بکنند و ما کار خودمان را، چون در این صورت سر مردم گرم است و فلش انتقاد به سمت آنها نشانه نمیرود. او اضافه کرد: ما باید به جای این که در خیابانها گشت ارشاد بگذاریم تا دختران بیحجاب را بگیرند، بگردیم ببینیم که چه چیزی باعث تربیت این گونه جوانها شده است؟ کارگردان فیلم «فقر و فحشا» در راستای مسئله فساد در سینما بیان داشت: بعضی از کسانی که مسئله فساد را مطرح میکنند، خودشان تا ته مسئله فساد را رفتهاند، حتی آنهایی
که میگویند فساد نیست. ما باید ببینیم در آکادمیها و دانشگاهها به جوان چه چیزی ارائه دادیم تا در برابر لذت شهرت فرو نریزد. او در جواب جیرانی که از آکادمیهای بازیگری به عنوان یک تفریح برای جوانان اشاره کرد گفت: عشق به بازیگری و جادوی سینما در ذات سینما است و این مسئله حتی در آمریکا که تفریح از همه نوع سالم و ناسالماش هست وجود دارد. تمنای دیده شدن یک چیز است و وضع کلاسهای بازیگری چیز دیگری است. ده نمکی معتقد است که اگر سینمای ما همچون لجنزار پر از فساد بود، هیچ گاه رهبر نمینشست با هنرمندان این عرصه به گفت و گو بپردازد. رهبری به سینماگران میگوید شما در صف اول در مقابل جنگ نرم دشمن قرار دارید. ما به این سینمایی که قرار است در برابر ناتوی فرهنگی دشمن قد علم کند چه دادیم؟ چقدر بودجه دادیم؟ چقدر امکانات در اختیارش گذاشتیم؟ چقدر تولید اندیشه و محتوا برایش کردیم؟ چقدر متون درسیاش را تغییر دادیم؟ هیچ کاری نکردیم. این سینمای ما با همان بضاعت اول انقلاب بر اساس خلاقیت فردی دارد بعضی کارها را میکند. اگر اتفاقی هم افتاده بر اساس سیاستگذاریها نبود است. بر اساس دغدغهها بود است. حالا ما بیاییم بگوییم این سینما
را نقد نکنید چون این دولت سر کار است؟ نه این آقا حق دارد نقد کند و اعتراض کند. او تحلیل خود را از دعوای سینما این گونه دانست: این ردپای سیاسیون در سینماست و سینما دارد، قربانی این منازعات سیاسی میشود. نباید اختلافات سیاسی به حوزه سینما کشیده بشود. تقسیمبندی سینماگران به دو طیف فکری سیاسی سینما را قربانی کرده است. یعنی اینها در تقابل با همدیگر قرار گرفتند و این دارد به سینما ضربه میزند. او در آخر گفت: از نظر من، سینماگرهای ما هنوز این قابلیت را دارند که کنار هم به گفت و گو بپردازند و مسائل خود را حل کنند. وقتی سیاستمداران ما در مجمع تشخیص کنار هم نشستند و این کار را انجام دادهاند، سینماگران ما نمیتوانند؟ در ادامه داریوش مهرجویی با مصاحبه ای کوتاه از به این مسئله اشاره داشت که در فیلم سازی خود همیشه از شرایط جامعه الهام میگیرد و اضافه کرد: در دوره جدید فیلمسازیام با توجه به شرایط جامعه، از نگاه فلسفی و پست مدرن در فیلمهایم فاصله گرفتهام و به جامعه امروزی با نگاهی به گذشته توجه میکنم. در زمانه امروز فیلمسازان و رماننویسان بزرگی چون ژان پل سارتر، ارنست همینگوی و مارکز وجود ندارند. چون بزرگان در
واقع محلی شدهاند و جهان شمول نیستند. سپس نیما حسنی نسب و محمد باغبانی به بررسی جایگاه داریوش مهرجویی در سینمای ایران پرداختند. حسنی نسب بیان کرد: مهرجویی هیچ گاه در دوره فیلمسازیاش درجا نزده چون فیلمسازی است که با اصول و چارچوب و دانش توانسته این کارنامه را بدست آورد. مهرجویی با سینما و ادبیات و فلسفه روز آشناست و همیشه روایت تازهای را در آثارش شاهد هستیم. باغبانی هم در همین زمینه اضافه کرد: مهرجویی بعد از فیلم «بمانی» مضمون و فرمی سادهتر را وارد آثارش کرده است. در واقع رنج و درد از فیلمهای مهرجویی خارج شده است. سینمای روشنفکری این روزها به یک فضای شوخ و شنگ و ابزورد نزدیک شده است. حامد بهداد و علیرضا سجادپور (رئیس اداره نظارت و ارزشیابی) هم بنا بود در برنامه شب گذشته «هفت» شرکت داشته باشند که جیرانی از عذرخواهی آنها وعدم حضورشان خبر داد.