هنرآنلاین : آزاده جعفریان : تا یادم می آید درباره آثار قدمای خوشنویسی،بحث تقلب و کپی به راه بود، خیلی پیش تر ها که خرید و فروش خط های کهن و نسخ خطی رونقی بیش از نقاشی داشت کپی آثار بزرگان تهدید جدی پیش روی مجموعه دارانی بود که بدون کارشناسی و فله ای کار می خریدند. 

بعدتر ها سر و کله کپی به وادی نقاشی هم رسید، شاید زمزمه های پررنگش از نقاشی های سهراب سپهری شروع شد که زنده یاد معصومه سیحون تذکراتی می داد و بعدتر خواهر سپهری یکی دو کار را کپی اعلام کرد که هیچگاه صحت و سقم آن ادعاها بررسی نشد. همان روزها درباره زنده یاد فرامرز پیلارام هم شایعاتی بود اما همه این ها چندان عمومیت نداشت، دستکم رسانه ای نمی شد. 

اهالی خانواده تجسمی فکر می کردند دامن زدن به این گونه شایعات، بازار هنر را ناامن می کند و ممکن است اندک خریدار آثار هنری را بترساند و آنها را فراری دهد.از این رو در توافقی ناگفته همه در برابر این پدیده شوم سکوت اختیار کردند با این توجیه که خریدار باید هوشیار باشد و با نظر کارشناسی و از مراکز و گالری های شناخته شده کار بخرد. 

اما بعد از حراج کریستیز خاورمیانه 2006 و نیز رونق آشکار بازار هنر در حراجی های تهران، باران و فروش خوب گالری ها، هم کپی و تقلب در آثار هنری رشد چند برابری یافت هم ارزش مالی کارها چنان بالا رفت که دیگر جای تعارف و سکوت باقی نگذاشت. با درگذشت بزرگانی مانند پرویز کلانتری ،بهمن محصص، فریده لاشایی موجی فراگیر از ساخت کپی آثار این بزرگان به راه افتاد که جامعه تجسمی را به بهت و حیرت انداخت. در شهر چو افتاد که تعداد آثار تقلبی از آثار اصیل اساتید درگذشته بیشتر است و بیم این رفت که خرید و فروش در بازار هنر قفل شود.

حالا دیگر چند صباحی ست اعتراض های اهل هنر از هنرمندان تا گالری داران به آسمان بلند است و خواهان برخورد جدی و قانون مند با این تقلب سازان شده اند. شنیده های پراکنده از سودجویانی روایت می کند که چند نقاش جوان که دست قوی در نقاشی دارند را استخدام کرده، در حاشیه شهر برایشان آتلیه اجاره می کنند و آثار بزرگان را کپی می کنند. اخبار عجیب تر این است که آنها  بازار ایران را برای ارائه همه آثار تولیدی شان مناسب نمی دانند و آنها را چمدانی و مسافری به آن سوی آب ها می فرستند تا با خیال آسوده تری آنجا بفروشند و از این طریق وارد مارکت شان کنند.

از این رو نامه اخیر آقای سیدمجتبی حسینی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در باب برخورد با آثار کپی یک پاسخ در خور به دل نگرانی های جامعه هنری بود. البته اکنون همه چشم به راه قدم عملی مرکز تجسمی هستند و از انبوه اظهار نظرهای رسانه ای اهل هنر چنین برمی آید که همه آماده اند در این راه کمک کنند. راستش اقدامات سال های گذشته ارشاد در خصوص قاچاق کتاب و نیز قاچاق فیلم همه را نگران کرده مبادا نتوان این درد را درمان کرد هر چند که بسیاری هم معتقدند با میان آمدن نام پلیس و قوه قضائیه و برخورد قانونی با چند متقلب و چند سفارش دهنده آثار تقلبی، این ماجرا حل و فصل خواهد شد. البته تجربه جهانی می گوید بازار کپی هیچگاه به صفر نمی رسد اما می توان کاری کرد که کپی کاران رسوا و انگشت نما شوند. 

 

*این یادداشت در روزنامه جام جم چاپ شده است.