سرویس تجسمی هنرآنلاین: واژه نِسیان به معنای فراموش شده است. از این رو بودن‌ها و نبودن‌ها، هنجارها و ناهنجاری‌ها، تناقض‌ها و تفاوت‌ها در قالب عکس‌ها و یک واژه به نمایش در آمده‌اند. این نمایش با مفهوم فراموشی که خود اشاره به فلسفه‌ای از پیش نگاشته شده برای انسان‌ها دارد، ناملایمات ذهن هنرمند را به تصویر درآورده است.

سروش خداوردی، در تاریخ 10 آبان 1365 در تهران متولد شده است. از عکاسان جوانی‌ست که در زمینه عکاسی مستند و مُد در حال فعالیت است. او کارشناس رشته عکاسی و فارغ‌التحصیل رشته فیلم‌سازی از دانشگاه علمی کاربردی، همچنین در کنسرواتوار موسیقی تهران به تحصیل پرداخته است.

از دیگر فعالیت‌های او شرکت در رزیدنتسی رشته مدیریت برند در دانشگاه emu ترکیه، عکاس آژانس عکس اروپا(epa) و آژانس بین‌المللی مدلینگ look models ،مجله بیروت بیوتی و hello Georgia ، سابقه همکاری با برند hammock, mc tbilisi , دوسه و ریتون و...، عکاس تئاتر و سینما، مدیر گروه تبلیغاتی سروش دیزاین و استدیو عکس شکلات، مدرس کارگاه آموزشی عکاسی مدلینگ در تهران، سال 1393. کسب مقام دوم در فستیوال فتوژورنالیسم در ترکیه، سال 2016. کسب عنوان دوم در فستیوال ملل در چین، سال 2017. نمایشگاه انفرادی چهاردیواری، سال 1389، نمایشگاه گروهی آب، سال 1391، نمایشگاه انفرادی اثرانه در حیات پشتی، سال1394.  و اکنون در حال جمع‌آوری مجموعه عکس‌های مستندی است که حاصل دست‌آورد او از سفرهایش به مکان‌های تاریخی و دیدنی در داخل و خارج از کشور بوده است.

در دو عکسی که توسط هنرمند در تهران- موزه مقدم- سال 1397 گرفته شده است، هنرمند با هوش و ذکاوت فراوان، همچنین نکته‌سنج بودن و از همه مهمتر دغدغه ذهنی از پیش تعیین‌شده‌اش، پیش از هر چیز صحنه را در ذهنش مجسم و بازسازی کرده، و موارد مفهومی و کلیدی مد نظر خود را به درستی در تصویر جای داده است. هنگامی که یک تحلیل حول محور اصلی عکاسی پیش می‌رود، باید به این نکته توجه شود: برای درک بهتر موضوع و ذهنیت عکاس باید به مسائل زیبایی‌شناسی، فرمالیستی و شمایل‌نگاری دقت بیشتری نشان داده شود. برای درک بهتر آنچه که گفته شد، این دو عکس با یک عنوان "نِسیان" مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

سروش خداوردی

هنرمند با ترفندی زیرکانه مخاطبین خود را به دنبال کشفِ زیر ساخت‌های فرهنگی موجود در تصویر فرا می‌خواند. اولین نکته موجود در عکس از همین‌جا شکل می‌گیرد، که هنرمند از تنالیته رنگی مختلف بهره گرفته است. این رویداد چند وجه را به صورت هم زمان در بر می‌گیرد: در تصویر رویکردی رئالیستی توام با دیدگاه نقاشانه موجود است، همین امر سبب شده است مخاطب‌های عکس‌های او، قشرهای مختلف و متفاوت در یک اجتماع باشند.

همچنین نگاه مدگرایانه و مستندنگارانه عکاس در این دو عکس بی‌داد می‌کند. در هر دو مورد هنرمند اشاره به زیر ساخت‌های فرهنگی پیشینیان جامعه‌اش دارد و سعی در به نمایش گذاشتن بودن‌ها و نبودن‌ها با زبان شیوا و رسای هنرهای تجسمی داشته است. زبانی که گذشته، حال و آینده را به نحوی در هم آمیخته و آن‌ها را با هم مرتبط می‌سازد. با توجه به اسم مجموعه که توسط هنرمند انتخاب شده است، واژه نِسیان به معنای فراموش شده است. از این رو بودن‌ها و نبودن‌ها، هنجارها و ناهنجاری‌ها، تناقض‌ها و تفاوت‌ها در قالب عکس‌ها و یک واژه به نمایش در آمده‌اند. این نمایش با مفهوم فراموشی که خود اشاره به فلسفه‌ای از پیش نگاشته شده برای انسان‌ها دارد، ناملایمات ذهن هنرمند را به تصویر درآورده است. این ناملایمات با پشت و رو کردن فیگور زن در تصویر و بهره‌گیری هنرمند از رنگ‌ها و دیگر عناصر بصری موجود در تصاویر به خود ماهیتی دیگر بخشیده است.

در تاریخ هنر رفته رفته، عکاسی از صنعت به یک هنر تثبیت شده است، که در آن ترکیب‌بندی از مسائل مهم زیبایی‌شناسی و ایجاد ایده‌های نوین است. در طول تاریخ ترکیب‌بندی‌های مناسب و به یاد ماندنی توانسته‌اند به درستی از نقطه طلایی بهره بگیرند و عنصرها و اهداف اصلی هنرمند را برجسته‌تر کنند. کمپوزیسیون یا ترکیب‌بندی در عکاسی در معنای کلی به محل قرارگیری و ارتباط بصری اِلمان‌ها و سوژه‌های داخل کادر عکاسی اطلاق می‌شود. در اینجا نوع ترکیب‌بندی و نحوه بستن کادر به گونه‌ای است که یک فضای متقارن به وجود آمده است. تقارن، صحنه را در توازن و هارمونی قرار می‌دهد. تقارن، این اِلمان مهم در ترکیب‌بندی، فضا را برای چشم خوش‌آیندتر می‌سازد و تصاویر شما را چشم‌نوازتر خواهد کرد. تقارن‌ها در صورتی که به خوبی دیده و ثبت شوند، می‌توانند ترکیب‌بندی فوق‌العاده‌ای را از لحاظ بصری به وجود آورند. معمولا تقارن در بناهای معماری به وفور وجود دارد و بیشترین استفاده از این ترکیب‌بندی در عکاسی معماری است. در تصاویر بالا، از ترکیب‌بندی تقارن عمودی استفاده شده است. فیگور زن در مرکز و چپ و راست و پس زمینه تصویر، بنای متقارن از نمای معماری با ستون‌هایش وجود دارند. اما مهمترین عنصر موجود در عکس‌ها فیگور زن موجود در مرکز کادر است که به کمک دیگر عناصر خطی موجود در تصویر به تقارن ایجاد شده کمک به سزایی کرده است، ستون‌ها ساکن هستند و اشاره مستقیم به ایستایی بناهای معماری در گذشته دارد.

سروش خداوردی

با توجه به رنگی بودن فضای عکس باید توجه ویژه‌ای به نحوه قرارگیری رنگ‌ها در کنار یکدیگر داشت و آن‌ها را مورد بررسی و مطالعه دقیق‌تری قرار داد. رنگ در هر جامعه و فرهنگی دارای معانی خاص مدنی و مذهبی بوده که در ایران نیز به همین شکل ولی بسته به شرایط اقلیمی و دوره‌های زمانی این رنگ‌ها معانی متفاوتی به خود می‌گیرند. اما مهمترین رنگ‌هایی که در تاریخ کشورمان همواره می‌درخشند, سپید و سبز و ارغوانی بوده‌اند. رنگ سپید که نشانه پاکی و صلح است. سبز که به دوره‌های مهم کشاورزی و بهار و خرمی در فرهنگ ملی ما به سرزندگی و زندگی جاویدان یا اَمرداد معنی شده است. رنگ ارغوانی  و بعضی رنگ‌ها هم هستند که مفهومی هنری و مبارزه‌طلبی داشتند. همچنان که نمادِ رنگِ هنری هنرمندان ایرانی ارغوانی بوده است. همچنین رنگ فیروزه‌ای موجود در بنا به نوعی، هم نشان دهنده آرامش است، هم تا حدی فضا را مردانه کرده است. که این فضای مردانه به گونه‌ای نمایشگر حضور هنرمند در کادر عکس است.

سروش خداوردی با قرار دادن فیگور زن در مرکز آثار و بر سر داشتن چادر سفید گل‌دار، جامعه جهانی را به صلح و آرامش دعوت می‌کند. همچنین با چین چروک‌های عمودی موجود در چادر اشاره به ایستایی و حضور زن در اجتماع‌های گوناگون داشته است.

 با توجه به تلفیق فضاهای زمانی، هنرمند سعی در به نمایش گذاشتن اصالت وجودی موجود در هنر را داشته، و این اصالت را با کنار هم قرار دادن عناصر موجود در تصویر دوچندان کرده است. این نحوه قرار گیری عکس‌ها، به پیشینه ذهنی هنرمند، دیدگاه روایت‌گری او اشاره داشته است. همچنین نشان‌گر نگاه ریتمیک او در چهارچوب عکس است که خود به گونه‌ای صحبت از دیدگاه موسیقایی هنرمند دارد و با ضرب آهنگ‌هایی، در فضای رنگی، خطی، نوع نورپردازی، پرسپکتیو، ترکیب‌بندی دیدگاهش را با مخاطبین در میان گذاشته است. از همه مهمتر نحوه قرار‌گیری تمامی این عناصر بصری در یک کادر است و هدایت کردن آن‌ها برای به اجرا در آوردن آن‌چه که می‌توان شاهد آن بود، اتفاق در حال وقوع که اشاره به گرایش هنرمند به هنر مفهومی را به همراه دارد؛ از جمله مسائلی است که به صورت ناخودآگاه در اثر خود را به نمایش می‌گذارد و به ذهن مخاطب جانی تازه می‌بخشد.