سرویس تئاتر هنرآنلاین:  اساساً هنرهای نمایشی در پیوند با هنرهای حجمی و تجسمی از دیر زمان تا امروز جایگاه ویژه و تکسچرال به هنگام اجراها انتخاب و در کل تمامیت هنر نمایش دارد.

به‌عنوان‌مثال از زمانی که کارگردان متنی را با توجه به خوش داشت‌هایش برای اجرا برمی‌گزیند تا زمانی که به‌اصطلاح کار را می‌بندد در جای‌جای صحنه اثری چشمگیر اعم از کار گرافیکی بروشور، طراحی پوستر و به‌ویژه دفترچه کارگردانی دارد، اگر کارگردان با جزئیات هنرهای تجسمی آشنایی و وقوف نداشته باشد نمی‌تواند دفترچه‌ای متقن و گویا برای بازیگرانش رقم بزند، کارگردان باید بر لحظه‌لحظه‌ی کارش از نظر چشم‌اندازهای تجسمی اعم از گرافیک صحنه، مکانت‌های اجرایی، جابه‌جایی‌های نقش بازیگران، ورود و خروج صحنه و حتی معماری داخلی و نیز جای بازیگران درصحنه و حتی میزانس‌های نمایش را در پیش از اجرا بر صفحه‌ کاغذی طراحی کند، البته کارگردان می‌تواند یکی از دستیارانش را مامور فیصله دادن به امور تجسمی کند اما این خود طرفه نغزی است که حکایت از آگاهی‌های از پیش تعیین‌شده کارگردان در قلمرو تجسم بخشیدن‌های دکوراتیو و تزئینی در چشم دید تماشاگران از یکسو و اصحاب اجرا از سوی دیگر داشته باشد. فرمالیست‌های روسی پس از انقلاب اکتبر سال 1918 روسیه توجهی ویژه به تئاتر داشتند و حتی دو مکتب مهم "کانستراکتیویسم" و "سوپرماتیسم" اساساً بر مبنای طراحی صحنه تئاتر پی ریخته شدند.

فرمالیست‌ها مخصوصاً "موهولوناگی" کنستراکتیویست معروف روسی مبنای هنرهای تجسمی و حجم‌سازی و تندیس‌گری سبک‌ها و مکتب‌های خویش را بر اساس "حرکت" پایه‌ریزی کرده‌اند. به یاد دارم که در دوران حضور استاد الاساتید بهرام بیضایی در دانشگاه تهران وی 6 واحد مستقل را به طراحی صحنه، 3 واحد مجزا را به تاریخ هنرهای بصری و 3 واحد را به گرافیک صحنه و 3 واحد را به تحولات اجرا اختصاص داده بود.

ما برای آنکه سرتاسر این نوشتار برای خوانندگان ارجمند ملموس‌تر جلوه کند درنگی بر این کلاس‌ها داریم و اینکه به واقع در ازمنه دیر و دور در آموزش هنرهای تجسمی و طراحی صحنه و تئاتر چه می‌گذشت و امروزه‌ روز با اسف چه می‌گذرد تأملی خواهیم داشت.

طراحی صحنه با حضور خانم جهان ملک خزایی برای خود جهانی بود مستقل و آموزنده و پایدار.

محتوای این درس بر مبنای طراحی، اسکیس و اسکیچ برنامه‌ریزی‌شده بود، برای مثال امروزه‌روز دفترچه کارگردانی برای همه‌ دانشجویان تئاتر مشکل بزرگی شده است چراکه طراحی بامداد زغالی را نمی‌دانند؛ حال‌آنکه ما دانشجویان ورودی 52 فی‌الجمله دفترچه کارگردانی‌های‌مان هنوز زبانزد اساتید است، یا در مورد ورود و خروج‌ها و فن صحنه‌پردازی ما کاملاً بر جزئیات نقاشی تئاتر و طراحی صحنه آگاهی و وقوف داریم و می‌دانیم که دفترچه کارگردانی در حکم جواز عبور و برگه‌ای برای دانش‌آموخته‌های تئاتر است و امروز دیگر ما با مشکلی به نام مشاور، دستیار یا صحنه پای تجسمی روبرو نیستیم و کارگردان به‌خوبی می‌داند که چه و چگونه می‌خواهد. علی رفیعی در کلاس تحولات اجرای خود شاید قریب به دویست عدد اسلاید از بزرگان طراحی صحنه مانند "آدولف آپیا" و "ادوارد گردون گریک" فراهم آورده بود و همه ما دانشجویان در اوقات فراغت سروکار مدام مان با این اسلایدها بود.

ما دانشجویان آن روز و کارگردان‌های امروز به‌خوبی می‌دانیم که نقش و جایگاه "آپیا و گریک" در طراحی صحنه کجاست و چگونه شباهت‌های ناگزیر و تواردهای هنری ما از کجا ریشه می‌گیرد و نسخه‌بدل کدامین برداشت است. از سوی دیگر خسرو خورشیدی بزرگ استاد مسلم طراحی صحنه با ما 6 واحد مستقل طراحی، حجم‌سازی و تندیس‌گری کارکرد و همه ما در هنرهای زیبا با دستی پربار، آگاه و پویا در پهنه‌ طراحی صحنه از دانشگاه به صحنه‌ها کوچ کردیم. تحولات اجرا پایه و اسطقسش طراحی بود به قول آپیا میزانس همان پیام است و پیام به گاه صحنه‌پردازی همان اتودهای طراحی است. درهرحال غرض ما از ذکر همه این موارد این است که یک کارگردان باید تاریخ نقاشی و به ویژه دو کتاب معروف زنده‌یاد استاد "احسان یار شاطر" با عنوان "نقاشی نوین" مطالعه کند تا به آثار جدیدتری مانند "تاریخ هنر" اثر جنسن دست یابد.

"پیتر بروک" بر این باور است که اساساً طراحی صحنه مدرن با چند پراتیکابل شکل می‌گیرد و نیازی به دکورهای عصر لویی و یا لاپروسیوزیته‌های فرانسوی ندارد. چند مکعب چوبی می‌تواند به‌خوبی با جابه‌جایی‌ها و حجم‌پردازی جای تئاتر پرزرق‌وبرق اعصار گذشته را بگیرد و در خدمت تئاتر صحنه باشد. بهترین کتاب برای آگاهی از فن صحنه‌سازی تئاتر کتاب "فن صحنه‌سازی تئاتر" اثر لئون موسینیاک به ترجمه‌ دکتر "امیرحسین جهانبگلو" است که در آن چند اثر "مولیر" در یک دفترچه‌ی کارگردانی تجزیه‌وتحلیل شده است و در کل کتابی مفید برای آموزش طراحی صحنه و نگارش و گزارش دفترچه‌ی کارگردانی هست. امیدواریم این مختصر انگیزه‌ای باشد تا بروبچه‌‌های تئاتر به جستجوی عمیق‌تری از طراحی صحنه بپردازند و آگاه باشند که به قول سوفوکل "بجویند تا بیابند / آن را که نجویند نیابند"