سرویس تجسمی هنرآنلاین: سَم کیم (seong jin kim) هنرمند شگفت‌انگیزی است که در بین هم نسلانش، پیش‌رو و پیش‌قدم است، در سال 1981 در کُره متولد شد و در حال حاضر در سِئول زندگی می‌کند. سئول شهریست که در چهل کیلومتری مرز کره شمالی واقع شده است. سَم کیم به صورت جدی فعالیت خود را از ماه می 2011 شروع کرده و تا به امروز هم در حال به سرانجام رساندن ایده‌های نوین خودش است.

او به روش ایمپاستو کار می‌کند. روشی با سابقه چند قرن در تاریخ هنر که پیشتر در آثار رامبرانت، تیتیان، و ورمیر مشاهده شده است. در این شیوه لایه‌های رنگی با جرم کم بر روی یکدیگر قرار می‌گیرند. همین مسئله سبب می‌شود تا سرعت حرکت در اثر به وضوح قابل مشاهده باشد. این روش، نمایش احساسات و عواطف در اثر نقاشی را برای هنرمند سهل و آسان کرده است. زبری سطح برای هنرمند به منزله نور اضافی است و به نقاشی تابیده می‌شود. همچنین لایه‌هایی از رنگ که با جرم کمتر بر روی بوم گذاشته می‌شود، ابزار مناسبی برای خلق بافت‌هایی مانند چین و چروک در پرتره و لباس محسوب می‌شود.

بخش اعظم آثار سَم کیم را پرتره‌هایی که به آن‌ها پرداخته در بر می‌گیرد، و مبحث اصلی که در این تحلیل و تفسیر مورد بررسی واقع شده، پرتره‌هایی‌ست که سَم کیم با روایتی متفاوت به خلق آن‌ها پرداخته است و از چند وجه متفاوت می‌توان آن‌ها را مورد بررسی و مطالعه قرار داد.

همانطور که بارها و بارها در تاریخ هنر و دیگر کتب تخصصی هنرهای تجسمی، به اهمیت و نقش مهم پرتره‌های کشیده شده توسط نقاش اشاره شده است، در اینجا نیز باید گفته شود، پرتره به عبارتی زندگی‌نامه و خود زندگی‌نامه یک هنرمند است. از این رو نمی‌توان رویکرد روان‌شناسانه آن را نادیده گرفت. به عبارتی دیگر سَم کیم به گونه‌ای به نقاشی کردن پرداخته که گویی حالات و ابهامات روانی درونی‌اش را به نمایش گذاشته باشد. او با زیرکی و ترفندی کاملا اغراق‌آمیز از طریق چشم‌ها و نگاه‌ پرتره‌های درون آثار با مخاطب‌هایش ارتباط برقرار کرده است و احساس مورد نظر را به بیننده القا می‌کند.

استراتژی هنرمند به نحوی است که همه مردم یک اجتماع می‌توانند مخاطب آثارش باشند و با درک شخصی خودشان به اثر او نگاه کنند. در این بخش توانایی هنرمند به میان می‌آید که می‌تواند با زبانی ساده و شیوا توسط قلم و پالت رنگ منحصر به فردش با مخاطبانش به سخن گفتن بپردازد.

سم کیم

سَم کیم برای برقراری ارتباط بصری اثرش با مخاطب، به نحو احسن از علائم و عناصر فرمالیستی خصوصا رنگ که از مهمترین عناصر این مبحث است، بهره فراوان جسته است. او با بازی کردن با پالت رنگی شخصی‌اش در اثر غوغایی وصف‌ناپذیر به پا می‌کند. غوغایی که چشم و ذهن بیینده را به رویداد در حال وقوع در پشت سَرَش مشغول و به کشف آن دعوت می‌کند. سَم کیم با ضرب قلم ماورائی‌اش به نحوی لکه‌های رنگ را در هم آمیخته که گویی جنگی در میان باشد. نمایش امید و نا امیدی، خیر و شر در کنار هم، با نماد یین و یانگ، تیرگی و روشنی در تضاد و در مقابل هم قرار می‌گیرند. در عین حال مکمل یکدیگر هستند که خود اشاره به نحوه نورپردازی توسط هنرمند دارد. در آثار او نور اغلب از یک سمت تابیده و بخشی از اثر را در بر می‌گیرد. تا حدی این نحوه نور‌پردازی یادآور آثار دوره باروک و برخورد هنرمندان آن زمان است. این طرز برخورد با نور به مخاطب برای درک بهتر آنچه که هنرمند در ذهن دارد کمک می‌کند و همچنین به هنرمند برای ایجاد تَوَهم بُعد نمایی کمک زیادی کرده است.

در آثار سَم کیم وضوح کاملا نسبی بوده و مرزهای مشخص، نامشخص شده و توسط ترکیب لکه‌های رنگ از بین رفته‌اند. با به وجود آوردن فضای رنگی ساده‌ای در پس زمینه و گاهی رها کردن بخشی از آن، نگاه مخاطب را به سمت سوژه اصلی که پرتره است هدایت می‌کند. شگفت‌انگیز بودن آثار هنرمند از این رو است که چهره‌هایی ملموس خلق کرده و در مواردی که چشم‌های پرتره‌هایش را بسته به تصویر کشیده، اشاره به قدرت و توانایی ذهن بشر دارد. به عبارتی دیگر جادوی ذهن که با نورپردازی و لکه‌های رنگی مد نظر هنرمند ماهیتی نوین پیدا کرده است، ماهیتی که اشاره به شرایط حاکم در اجتماع هنرمند دارد. اجتماعی که از تناقض‌ها و تفاوت‌ها به وجود آمده و هنرمند سعی در به نمایش گذاشتن آن‌ها داشته است. تفاوت‌هایی که در بین حکومت‌ها وجود دارد و تناقض‌هایی که با مرور زمان مردم جامعه متوجه آن‌ها شده‌اند.

او با بسته کشیدن لب‌‍ها و حرکات مردمک این وقایع را به تصویر کشیده و تلاش می‌کند همدردی خودش  با مردم را به نمایش درآورد. همچنین صحبت از زندان‌های انفرادی به میان می‌آید که هنرمند با نحوه نورپردازی و کنتراست‌های خاص خودش به آن‌ها پرداخته، اما این‌بار این زندان‌های انفرادی توسط شرایط جامعه در ذهن افراد به وجود آمده است. سَم کیم با درایت تمام و نوع پرداخت در آثارش نوید آینده‌ای روشن را می‌دهد. به عبارتی دیگر اشاره به ارتباطات گسترده‌تر با دنیای بیرون دارد. آنچه که اجتماع‌های گوناگون و مختلف به دنبال آن هستند و سالهاست سکوت اختیار کردند.

سم کیم

"مادر من" اثر سَم کیم

برای درک بهتر موضوع مورد نظر سَم کیم می‌توان اثر "مادر من"را مورد بررسی بیشتر قرار داد. زنی با چشمان بسته، لب‌هایی که گویی به گونه‌ای نامعلوم مهر و موم شده‌اند. و توان سخن گفتن را از او گرفته‌اند. همچنین چشم‌هایش را بر روی حوادث ناهنجاری که پشت سر گذاشته و آینده‌ نامشخصی که در پیش دارد بسته است. ولی در ذهنش بارها و بارها آن‌ها را مرور کرده و در انتظار آینده‌ای بهتر است. فرم کلی پرتره و نیم تنه به شکل مثلث است که در اکثر آثار او این فرم وجود دارد. این فرم به نحوی اشاره به خشونت دارد و از طرفی ایستایی در برابر مشکلات را به نمایش گذاشته است. همچنین جذب انرژی از بالا و ایجاد روزنه امیدی در دل و قلب سوژه‌های مورد نظر و مخاطب‌هایش دارد. یقه لباس در اثر "مادر من" با رنگی روشن و خط منحنی از دل تاریکی بیرون آمده است. این خود سخن از خارج شدن از تاریکی و زندان موجود در گذشته پیش آمده، را داشته است. در آثار سَم کیم نوعی حرکت وجود دارد، که به خوبی و به آرامی می‌توان متوجه آن شد. حرکت از تیرگی و تاریکی به سمت روشنایی است. این روشنایی بین سوژه اصلی و مخاطب قرار دارد و باعث نزدیکی آن‌ها به هم می‌شود. همچنین به درک بهتر اتفاق از پیش به وجود آمده کمک دوچندان می‌کند.