سرویس موسیقی هنرآنلاین: حمیدرضا اردلان پژوهشگر موسیقی و داور دوازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان درباره آخرین فعالیت‌های خود به هنرآنلاین، گفت: چند سال است روی نظریه‌ای تحت عنوان "ترانس مدرن" کار می‌کنم. "ترانس مدرن" نگاهی است به نحوه تلقی هنر آیینی ایران در دوره جدید. به‌عنوان مثال یک موسیقی در بلوچستان، یک مقام از چند جمله موسیقی تشکیل شده است که این‌ها تکرار می‌شوند. این تکرار ممکن است در تفاسیر جدید یک گرایش سلبی باشد حتی به‌عنوان به عیب تلقی شود و برچسب کهنگی بگیرد. این نظریه که من مشغول تکمیل آن هستم. نشان می‌دهد که تکرار، یک رویداد و یا یک موضوعی است که به نسبت انسان به حقیقت هستی نگاه دارد.

او ادامه داد: بحث دیگری که سعی کردم در این نظریه به آن بپردازم موضوع دور است. چون این تکرارها خطی نیستند و به‌صورت دوار ادامه می‌یابند و این تکرارها به سمت مقصدی در حال حرکت هستند. موضوع بعدی نظریه به جستجوی کارکردهای معاصر، روش‌های آیینی می‌پردازد که آیا راهی وجود دارد که آن ساختارها در یک معنی جدید قابل حضور باشند. سعی می‌کنم این نظریه‌ها را گاهی به‌صورت قطعات و گاهی نیز به شکل متن منتشر کنم.

این هنرمند افزود: در طول تاریخ مردم همیشه برای حفظ فرهنگ و هنر خود تلاش داشته‌اند، اما تغییرات به نسبت هر جغرافیا متفاوت بوده است. مثلاً در کردستان عراق مردم به فرهنگ خودی علاقه بسیار داشتند و حال آنکه نظام سیاسی در عراق در عصر صدام به دنبال این بود که لباس کردی مردم را تغییر دهد، اما مردم به این حرف‌ها گوش نمی‌دادند و می‌پوشیدند. در زمان پهلوی هم نشانه‌هایی از آن را در ایران می‌بینیم. الان دولت نمی‌گوید اقوام ایرانی لباس محلی نپوشند. بسیاری آگاهانه این لباس را نمی‌پوشند. بنابراین خود مردم هم در انتخاب موسیقی مؤثرند. وظیفه مردم حفظ فرهنگ خودشان است. دولت هم اگر تحلیل و درک درستی از مسئله داشته باشد، همکاری می‌کند.

این پژوهشگر موسیقی ضمن ارزیابی کم و کیفی آثار جشنواره ملی موسیقی جوان در خصوص آسیب‌شناسی موسیقی مقامی، به نکات ویژه‌ای اشاره داشت و افزود: تنوعی در انواع موسیقی مقامی هر منطقه وجود دارد. به‌عنوان مثال در ترکمن‌صحرا آن چیزی که شرکت‌کنندگان به‌عنوان موسیقی مقامی به جشنواره می‌فرستند. چند وجه مختلف دارد، که یک وجه آن این است که نوازندگان، طبق الحان و نغمات ترکمن‌صحرا، می‌نوازند، یعنی افرادی از کودکی و نوجوانی مبادرت به نواختن و تکمیل یک رپرتوآر مفهومی می‌کنند که بعدها رپرتوآرهای جزئی از بطنشان برای اجرا بیرون می‌آید که به نظر من این بخش فوق‌العاده است. ما هنوز استعدادهای زیادی داریم، کسانی که در خانواده‌های موزیسین رشد می‌کنند و به‌طور مداوم در یک فرهنگ خانوادگی، نسل به نسل این تکنیک‌ها را آموخته و حفظ کرده‌اند و این بهترین بخش در کارهایی که است ما می‌شنویم. با این که تعداد شرکت‌کنندگان در یک بخش زیاد نیستند، اما به لحاظ کیفی بخش قابل توجهی را شامل می‌شود.

او ادامه داد: در بخش دیگر کسانی حضور دارند که موسیقی بدون این داشتن این پیشینه فرهنگی یاد می‌گیرند. در این دسته عده‌ای نمی‌توانند مفاهیم را درک و اجرا کنند، اما در این میان تعداد کمی هم متوجه این نقص می‌شوند و سعی می‌کنند خودشان را به این فرهنگ متصل کنند. دسته سوم کسانی هستند، که اساساً متوجه ماهیت و هدف اصلی جشنواره نیستند. البته این سه بخش در میان شرکت‌کنندگان اقوام ایرانی ما مشترک است.

این هنرمند اضافه کرد: در میان کسانی که در دسته اول قرار می‌گیرند و در فرهنگ موسیقایی منطقه‌شان رشد می‌کنند و در جشنواره حاضر می‌شوند، پس از جشنواره کم‌کم این هنرمندان معرفی می‌شوند و به یک شهرت نسبی دست پیدا می‌کنند و در دوره‌های بعدی که شرکت می‌کنند دچار چند سرنوشت متفاوت خواهند شد. دسته‌ای با مردم انس می‌گیرند، همچون موسیقی‌دان‌های قدیمی ما که در مراسم‌ و آیین‌های مردم شرکت می‌کنند و قطعات مورد علاقه آن‌ها را اجرا می‌کنند. در آنجا قضاوت راجع به شغل موسیقی یک موضوع جداگانه نبود، یک هسته جامعی وجود داشت. که در این هسته هر کس کار خود را انجام می‌داد. به‌طور مثال کسی که موسیقیدان بود، مثل حاج قربان سلیمانی و یا استاد نورمحمد درپور کشاورزی هم انجام می‌داند. برای این اشخاص موضوع ساز بیشتر جنبه خانقاهی داشت.

این پژوهشگر همچنین گفت: یک دسته دیگر از این موسیقیدان‌ها کسانی بودند که ما در دوره جدید در اصطلاح عامیانه به آن‌ها مطرب می‌گوییم که آن‌ها هم از یک جایگاه اجتماعی برخوردار بودند، اما در حال حاضر تعریف دقیقی از کسانی که از بطن خانواده‌های موسیقی‌دان می‌آیند و آن سنت و فرهنگ را به ارث برده‌اند، وجود ندارد. به‌عنوان نمونه، اگر چنین کسی بخواهد موسیقی را به‌طور جدی دنبال کند و آن شغل ثانوی را که در آن دوران کشاورزی بود، نداشته باشد. اینجا کمی به لحاظ اجتماعی، جایگاه فرهنگی‌اش دچار نزول شده است.

او تأکید کرد: اما دسته‌ای که در رشته‌های دیگری همچون مهندسی، پزشکی، معلمی و .... تحصیل و کار می‌کنند، قطعاً از قدرت و جایگاه بهتری برخوردار خواهند بود. این تغییر رفتاری که به طبع به اقتضای زمان بسیاری موارد دیگر در موزیسین‌های مقامی ما در حال شکل‌گیری است. امکان بررسی‌اش در مجال جشنواره فراهم نیست و ارگانی هم که بتواند، موسیقیدان‌های جوان را حمایت کند متأسفانه در کشور ما وجود ندارد.

این پژوهشگر همچنین نبود حمایت‌های کافی از موسیقیدان‌های جوان را از معضلات بزرگ عرصه فرهنگ و هنر دانست و ادامه داد: جشنواره در میانه راه قرار دارد. جشنواره در ابتدا به سنت‌های موسیقایی متصل است و در ادامه زمینه‌ای را برای دور هم جمع شدن موزیسین‌های کشور و تبادل فرهنگی را میانشان فراهم می‌کند و شرایطی را به وجود می‌آورد که افراد به بروز استعداد و توانمندی‌شان بپردازند و در نهایت میان آثار قضاوت می‌کند.

داور جشنواره موسیقی جوان ادامه داد: هنرمندان ما به‌محض خروج از جشنواره تحت حمایت هیچ سازمانی قرار نمی‌گیرند و همه چیز به یک بار رها می‌شود و فقط این سنت‌های موسیقایی هستند که در حد آموزش تا به این جای کار کمک‌کننده بوده‌اند. درست به همین دلیل است موسیقی امروز وجود دارد. من امروز یک موسیقیدان جوان را در رده سنی "الف" دیدم که در نوازندگی دوتار و آواز بی‌نقص بود و می‌توان از او به‌عنوان پدیده این جشنواره نام برد. مسئله مهم این است که جوان ما توانسته با این سرعت پیشرفت کند، اما متأسفانه وجود این پدیده‌ها هیچ جایی در نگاه کلان مدیران فرهنگی ما ندارند و آن‌ها برای حفظ و پرورش این استعدادها تلاش نمی‌کنند.

اردلان از موزیسین‌های جوان موسیقی مقامی به‌عنوان نقاط اتصال فرهنگی کشور یاد کرد و افزود: وجود چنین سرمایه‌هایی اتصال و تداوم فرهنگی ما را به دنبال دارند. ما با این اشخاص که نتیجه فرهنگ کهن ایران‌زمین، هستند می‌توانیم دلخوش به آینده باشیم. جای بسی ناخرسندی است که این مراقبت و وظیفه‌شناسی نسبت به این سرمایه‌ها وجود ندارد.

او در پایان گفت: ما از سرنوشت پدیده‌های موسیقی که آقازاده‌های حقیقی فرهنگی هستند بی‌اطلاع هستیم. و این‌گونه رها کردن سرمایه‌های فرهنگی بی‌تردید به کشور صدمه خواهد زد چون سرمایه‌هایی مثل هنرمندان اصیل خراسان، ترکمن، بلوچ، کرد، لر، آذری و.... همه با هم وجه فرهنگی و هویت ایرانی کشورمان را شکل می‌دهند. بخش قابل ملاحظه‌ای از این فرهنگ در موسیقی پا می‌گیرد.