سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: علی عبداللهی، مترجم آثار آلمانی زبان به هنرآنلاین گفت: در کشوری مثل آلمان شاعرانی هستند که چندان سواد زبان خارجی ندارند اما معمولا از یک مترجم حرفه‌ای در کار ترجمه بهره می‌برند. به این نحو که شاعری با همکاری یک مترجم و زبان دان به ترجمه آثار یک شاعر دیگر روی می آورد.

این شاعر و مترجم توضیح داد: مترجمی که به صورت دقیق و وفادارانه شعر را برمی‌گرداند و آن گاه شاعر با وسواس در چیدمان کلمات و آهنگ شعر دقیق می‌شود و حاصل کار رضایت بخش است که البته در کشور خودمان هم نمونه‌هایی از این دست آثار داریم مثل ترجمه‌های احمد شاملو از شعرهای مارگوت بیگل که با همکاری زرین بال انجام شده است. اما اینکه شاعری زبان مبدا را نداند و از همکاری هیچ مترجمی هم بهره نبرد، قطعا کارش نتیجه‌ی مطلوبی نخواهد داشت.

عبداللهی گفت: به کرات دیده‌ایم که شاعری سعی کرده به عنوان مثال از 10 ترجمه موجود در بازار از شاعری مثل نرودا ترجمه‌ای با سلیقه خودش بازسرایی کند و کارش به نتیجه رضایت بخشی هم نرسیده است. این شاعر از آن جایی که زبان مقصد را نمی‌داند، نمی‌تواند به سبک واقعی مولف دست پیدا کند، در نهایت اثری مغلوط تحویل جامعه ادبی می‌دهد. از این دست آثار هم نمونه‌های فراوانی در بازار کتاب موجود است.

او عنوان کرد: من فکر می‌کنم تا حد زیادی شعر را باید یک شاعر ترجمه کند و در طول تاریخ هم ثابت شده که شعرهایی که شاعران ترجمه می‌کنند خوش‌خوان از ترجمه‌های دیگر است. ولی استثنائاتی در این بین هم هست مثل کار احمدمیرعلایی و احمدپوری. و اگر در ترجمه‌های بنده هم نکته مثبتی باید بخشی از آن به دلیل شاعر بودنم است. شاعر به دلیل برخورد خلاقانه‌ با زبان بهتر می‌تواند از پس بازنمایی خلاقیت شعری که می‌خواهد ترجمه کند، بربیاید.

این شاعر و مترجم معاصر در ادامه گفت: اگر در مترجمی این خلاقیت وجود نداشته باشد نمی‌توان در  انتظار ترجمه‌ای خوب و رضایت بخش بود. البته ترجمه به طور کلی امری نسبی ست و نمی‌توان در هیچ متنی خواستار ترجمه‌ای صد درصدی بود. مثلا خیلی از آثار کلاسیک ما مثل برگردان اشعار مولانا در غرب غالباً به صورت کاملا وفادارانه صورت نگرفته، اماترجمه‌های موفقی از آب درآمده و برای مخاطب غربی هم جذابیت خاصی داشته و با اقبال مواجه شده.

او در پایان گفت: اما در کنار ویژگی مثبت ترجمه شعر از سوی شاعران، باید به این نکته هم اشاره کنم که در ترجمه‌های این چنینی ممکن است سلیقه مترجمِ شاعر هم به متن اصلی رخنه کند. برای نمونه ترجمه‌های شاملو از لورکا تا حد زیادی شاملویی است و سبک و سلیقه شاملو در ترجمه‌اش دیده می‌شود.