سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مهسا دهقانی، هنرمندی است که با برند "مهسا جولری" خلاقانه و با تلفیق هنرهای گوناگون در عرصه طراحی و ساخت زیورآلات فعالیت میکند.
او که تحصیلکرده در رشته گرافیک است میگوید به واسطه تحصیلاتش، رنگها را خوب میشناسد و به رنگها علاقه دارد، به همین خاطر وقتی وارد حوزه طراحی زیورآلات شده، جدا از بحث طراحی، استفاده از رنگ هم یک مبحث مهم دیگر برای او بوده و دوست دارد در کنار طراحیهای باستانی، رنگهای باستانی را هم به کار برد.
گفتگوی هنرآنلاین با مهسا دهقانی را در ادامه بخوانید:
خانم دهقانی، تحصیلاتتان در چه زمینهای است و از چه زمانی وارد حوزه طراحی زیورآلات شدید؟
من متولد اسفند سال 1369 هستم. در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته گرافیک تحصیل کردم. از سال 91 به دلیل علاقهای که به زیورآلات داشتم یک سری پژوهشها را روی زیورهای باستانی و نقوش ایران باستان شروع کردم و از ترکیب اینها یک سری طراحیها را به وجود آوردم. بعد از آن نیاز داشتم که تکنیک را یاد بگیرم که از تکنیکها میناکاری را انتخاب کردم چون میناکاری در هنر ایران خیلی قدمت دارد. از فلزها هم فلز مس را انتخاب کردم چون آن هم قدمت زیادی دارد و اولین فلز کشف شده است. در نتیجه روی مس و مینا متمرکز شدم. مثلاً یک نقشی از گچبری دوران ساسانی را گرفتم و از آن نزدیک به هزار طراحی انجام دادم و بهترینهایش را اجرا کردم. ما در هنرمان نقوش زیادی داریم که میتوانیم آنها را در بخش زیورآلات و مد و لباس به صورت کاربردی به کار بگیریم.
در پژوهشهایی که در رابطه با تاریخچه ایران باستان انجام دادید، از نمونههای زیورآلات که از هنرهایی مثل میناکاری استفاده کرده باشد و وام گرفته باشد هم استفاده کردید؟
انسانهای اولیه قبل از اینکه بخواهند خودشان را بپوشاند، به این احتیاج داشتند که خودشان را زیباتر جلوه بدهند و محیط اطرافشان را زیباتر کنند. به همین دلیل از متریالهای اولیه مثل سنگ و چوب استفاده کردند تا خودشان را زیباتر کنند. در این بین زیورها کهنترین عناصر مدنیت هستند چون دلیل به وجود آمدن هنر به تمایل انسان به زیباتر شدن برمیگردد. میناکاری هم تکنیکی است که از سوریه شده که آن زمان بخشی از ایران بوده است. میناکاری در دوران هخامنشی و ساسانی و حتی قبلتر از آن خیلی رواج داشته است. به همین خاطر من روی نقوش هخامنشی و ساسانی تمرکز کردم و آنها را در کارهایم به کار بردم.
اکسسوری و ملزوماتی که به عنوان زیور در کنار پوشیدنیها استفاده میشود، در مقاطع مختلف تاریخی در ایران چه سیری را در پیش گرفته است؟
زیورها در ابتدا نقشهای آیینی داشتند و نشاندهنده جایگاه طبقاتی، فرهنگ و هنر آدمها بودند. برای نمونه ما زیورهایی به اسم "دیهم" داشتیم که روی پیشانی قرار میگرفتند و آن را فقط شاهزادهها اجازه داشتند بگذارند چون پیشانی جایگاه تفکر آدمها بوده است. زیورها در هر دوره شکلهای مختلفی داشتهاند و نقشهایی که در آنها به کار رفته، برگرفته از هنر آن دوره بوده است. متأسفانه جایگاه زیورآلات در ایران طی 40 سال گذشته تغییر کرد ولی الآن چند سالی است که دارد به جایگاه قبل خودش برمیگردد ولی با نگاهی مدرنتر که این خیلی خوب است. در ابتدا فلز مورد پذیرش مردم طلا بود و به آن به عنوان یک سرمایهگذاری نگاه میکردند ولی امروزه بحث طراحی و نگاه معاصر به زیورها مطرح شده و خیلی خوب دارد جا میافتد. امروزه زیورها فقط به عنوان یک زینت نیستند و از آنها به عنوان مجسمههای پوشیدنی میشود نام برد. به بحث معنایی و مفهومی زیورآلات توجه بیشتری شده است و ما میبینیم که طراحی و فکری که پشت زیورها هست روی آنها ارزشگذاری میکند.
شما خودتان علاوهبر فلز مس با فلزهای دیگر هم کار میکنید؟
بله. بیشترین کاری که انجام میدهم با فلز مس است ولی با طلا، نقره، برنز و برنج هم کار میکنم. تمرکز اصلیام از ابتدا با مس و میناکاری بوده است.
چرا فلز مس برای شما متمایز از سایر فلزها بوده است؟
اولین چیزی که در مورد مس نظر مرا جلب میکند، رنگ قشنگ و گرمی است که دارد. ضمن اینکه مس خیلی فلز نرمی است و قابلیت چکشخوری خوبی دارد. از طرفی مس خواصی که دارد بهترین راه رساندن این خواص به بدن، استفاده از زیورآلات مسی است.
رنگ یکی از مشخصههای اصلی طراحیهای شماست. لطفاً در این مورد توضیح بدهید.
معمولاً مخاطبان کارهای من به این تأکید دارند که استفاده از رنگ باعث خاص شدن کارهایم شده است. شعاری در مورد رنگ دارم که میگویم رنگ اغماگر کوچک است. رنگ در کارهای من از جایگاه مهمی برخوردار است. من از میناکاری استفاده میکنم ولی در کنارش رنگ مس را هم باقی میگذارم. بیشترین رنگی که در کارهایم استفاده میکنم رنگ آبی است چون آبی رنگ جاودانگی و فراطبیعی است. آبی رنگی است که به شدت ایرانی است. از رنگ سرخ هم خیلی استفاده میکنم. رنگ سرخ اولین رنگی است که انسان در خودش شناخته است. در واقع انسان به واسطه رنگ سرخ بوده که کارکرد دیگر رنگها را پیدا کرده است. ضمن اینکه رنگ سرخ پر از فکر و اندیشه است. من به واسطه تحصیلاتم در رشته گرافیک، رنگها را خوب میشناسم و به رنگها علاقه دارم. به همین خاطر وقتی وارد حوزه طراحی زیورآلات شدم، جدا از بحث طراحی، استفاده از رنگ هم یک مبحث مهم دیگر برای من بود و دوست داشتم در کنار طراحیهای باستانی، رنگهای باستانی را هم به کار ببرم.
در حال حاضر تمرکزتان بر روی حوزه زیورآلات است یا تجربیات دیگری را هم به موازات آن دنبال میکنید؟
من کار چاپ دستی و کار مجسمه هم انجام میدهم ولی همه اینها در راستای پرورش فکر زیورآلاتم است. یعنی کار اصلی و شغل اصلیام زیورآلات است.
شما برند خاصی دارید؟
بله. برند "مهسا جولری". برند خودم است. به صورت انفرادی کار میکنم.
تصمیم ندارید کارتان را گسترش بدهید؟
به دنبال این هستم که کارگاهم را گسترش بدهم و آموزشگاه خودم را راه بیندازم ولی با توجه به شرایط اقتصادی نهچندان مناسب این روزها ترجیحم این است که فعلاً این کار را انجام ندهم. امیدوارم همه چیز آرامتر شود تا ریسک این کار پایین بیاید.
تا کنون در چه نمایشگاهها و جشنوارههای داخلی و خارجی حضور داشتهاید؟
به شخصه اینطوری هستم که دوست دارم گوشه کارگاه خودم بنشینم و کار کنم و کاری هم به کار هیچکس نداشته باشم. هیچوقت در نمایشگاههای خارجی شرکت نکردهام. البته نمیگویم این خوب است یا بد. تصمیم گرفتهام از امسال کارم را گسترش بدهم ولی خیلی در این وادیها نیستم. نهایت کاری که برای تبلیغات کارم انجام میدهم این است که از کارهایم عکس میگیرم و در صفحه مجازیام به اشتراک میگذارم. کم و بیش نمایشگاه انفرادی و گروهی داشتهام که میتوانم به نمایشگاه طراحی جواهر تهران، مسابقه طراحی و خلاقیت در صنایع دستی، نمایشگاه جواهرات و اکسپوی ارمنستان اشاره کنم.
در کارگروه ساماندهی مد و لباس دارد یک کارگروهی با نام کارگروه ساماندهی زیورآلات شکل میگیرد که قرار است تمرکزش روی بخش زیورآلات باشد تا طیف فعالیت هنرمندان حوزه زیورآلات را گسترش بدهد. چندی پیش خانم محبوبه توکلی از اعضای این کارگروه گفتند که ما الآن مد نظرمان این است که اقامتهای بومگردی را رصد کنیم تا بتوانیم پایگاههایی را ایجاد کنیم که طراحان زیورآلات بتوانند کارهای خودشان را در آنجا در معرض فروش بگذارند. نظر شما در این مورد چیست؟ خودتان چقدر احساس نیاز کردهاید که یک ویترین دائمی و مناسبی برای عرضه کارهایتان وجود داشته باشد؟
هنرمند کارش این است که بنشیند کار کند و سیاستهای فروش محصولاتش را به یک همچین جاهایی بفروشد تا آنها بتواند محصولات را برایش بفروشند. هنرمند اگر میتوانست سیاست فروش داشته باشد، مسلماً روحیه هنرمندی را نداشت. من در نمایشگاه صنایع دستی دیدم که وقتی مردم با فرهنگها و قومیتهای مختلف میآمدند خرید کنند، کارهای من هم در آنجا دیده میشد. خیلی بازخورد و فروش خوبی از آن نمایشگاه داشتم. مسلماً یک همچین اتفاقاتی میتواند به هنرمندان حوزه طراحی جواهرات کمک کند. یک نمایشگاه دیگری هم در سفارت ژاپن گذاشته بودند که کارهای من را هم به آنجا برده بودند. چنین نمایشگاههایی که در سفارتهای مختلف برای معرفی هنر ایران برگزار میشود هم مسلماً میتواند خیلی خوب باشد. مسئله دیگری که وجود دارد این است که من احساس میکنم بخش صنایع دستی ما یک مقدار خسته است. یک سری تکنیکها نسل به نسل منتقل شده و هنوز هم همان تکنیکها استفاده میشود. میخواهم بگویم که بحث طراحی، خلاقیت و مدرن کردن آثار در صنایع دستی ما خیلی کم اتفاق میافتد. من به شخصه در بحث میناکاری سعی کردم میناکاری سنتی را به شکل مدرن انجام بدهم. برای نمونه، میناکاری را در زیورهایی که مورد پسند دختر جوان امروزی است استفاده کردم. مسلماً اگر میخواستم به آن شکلی که صد سال پیش کار میشده کار کنم، اینقدر موفق نبودم. من فکر میکنم باید از این هنرها الهام گرفت و بعد آنها را با طراحی و خلاقیت جدید به صورت مدرن ارائه داد. جای این اتفاق در صنایع دستی ما خیلی خالی است.
فکر میکنید بهترین راهکارها برای مدرنیته کردن طرحها چه میتواند باشد؟
به نظرم باید رشتههایی مثل صنایع دستی، طراحی صنعتی، مجسمهسازی، گرافیک و جواهرسازی را با هم تلفیق کنیم و به یک تولیدی برسیم که همه اینها را با هم در بر بگیرد. از طرفی ما وقتی میخواهیم یک محصولی را تولید کنیم، باید ببینیم آن محصول قرار است در کجا عرضه شود. اگر بخواهیم آن را برای ایران تولید کنیم، باید شرایط بومی ایران و رنگهایی که مردم ایران استفاده میکنند را در نظر بگیریم. بحث رنگ خیلی مهم است. متأسفانه سالها رنگ زندگی مردم ایران خاکستری بود و الآن دو سه سالی است که لباسها رنگی شده است. من فکر میکنم که ما الآن به یک رنسانسی رسیدهایم که داریم کلیشههای قدیمی را خط میزنیم و دنبال چیزهای جدید میگردیم. همه جوانها دنبال رنگ و مدرنیته هستند ولی همان جوانی که دنبال مدرنیته است هم در آن چیز مدرنی که میخواهد استفاده کند سنتهایی را دوست دارد. یک نگاه خیلی جالب و جدیدی که من میبینم این است که هر کسی که میخواهد از من زیور بخرد، در مورد طرحها و نقشها سؤال میکند. این یعنی مردم ما به این درک رسیدهاند که هر چیزی که در طراحیها استفاده میشود یک پیشینه، معنا و ایدهای دارد.
معمولاً کارهایتان را به صورت کالکشن ارائه میدهید؟
بله. بعضی از کارهایم را به صورت کالکشن ارائه میکنم ولی کارهای جداگانه هم دارم.
موضوعاتی که برای طراحی کالکشنهایتان انتخاب میکنید بر چه اساسی انتخاب میشوند؟
من یک دوره روی معماری و نقشهای روی مقبرهها و آثار به جا مانده کار کردم. گوشهای از آن آثار را گرفتم و پرورششان دادم و به شکلهای مختلفی از آنها استفاده کردم، اما بیشترین کارهایی که تا به حال انجام دادهام، الهام گرفته از دورههای ساسانی بوده است. یک سری از کارها هم الهام گرفته از دوران بعد از اسلام و به خصوص دوره صفویه است. کالکشنهای مختلفی مثل "باغ بهشت" و "گلهای ساسانی" هم دارم. یک کالکشن هم با نام "زن" دارم که آن را هنوز جایی ارائه ندادهام. در این کالکشن یک نگاه خیلی فمنیستی به زن از دوران قاجار تا به امروز دارم. شما شمایل خانمها را در این کارها میبینید. بیشتر از زنهایی استفاده شده که توی چاپهای سنگی به کار رفته است ولی خیلی مدرن شدهاند. الآن دارم روی پایاننامه ارشدم کار میکنم که موضوع جالب و متفاوتی دارد.
منظورتان از نگاه فمنیستی به زن در کالکشن جدیدی که قرار است ارائه بدهید چیست؟
در این کالکشن یک نگاه مدرن به موجودیت زن از دوران قاجار تا به امروز داشتهام. به نظرم ما در فرهنگمان آنقدر موضوعات مختلفی داریم که سالهای سال میتوانیم روی آنها کار کنیم.
برنامهای برای تهیه و تدارک کالکشنهای لباس ندارید؟
در حال حاضر یکی از کارهایی که انجام میدهم، استفاده از نقوش خاص در زیورآلات و لباس است. یعنی میخواهم یک نقش مشخص هم روی لباس چاپ شود و هم روی زیورآلات. حالا آن اکسسوری میتواند شامل گردنبند، گوشواره و انگشتر باشد و یا شامل دکمهها و سردوشیها و گل سینههایی که در لباس استفاده شده است. در حال کار کردن روی همچین پروژهای هستم.
در زمینه طراحی و دوخت لباس تسلط دارید؟
در بحث طراحی بله ولی دوخت خیر. طراحی لباس و طراحی پارچه را بلد هستم.
سخن پایانی؟
میخواهم بگویم که باید به زیورآلات اهمیت بیشتری بدهیم چون همانطور که گفتم علت پیدایش هنر این بوده که بشر نیاز پیدا کرده خودش را زیباتر کند. بشر حتی قبل از اینکه نیاز پیدا کند خودش را بپوشاند، به زیباتر شدن خودش خیلی اهمیت داده است. این خیلی موضوع مهمی است که لازم است توجه بیشتری به آن شود