به گزارش هنرآنلاین، در سیصد و پنجاه و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران و در ادامه نمایش فیلم‌های برنده جایزه نخل طلای "کن" در فصل‌های بهار و تابستان، دوشنبه 21 خرداد فیلم "اتاق پسر" به کارگردانی نانی مورتی در تالار استاد ناصری به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور سحر عصرآزاد برگزار شد.

عصرآزاد در ابتدای صحبت‌هایش "اتاق پسر" را فیلمی "خاص و منحصر به فرد" توصیف کرد و گفت: فیلم "اتاق پسر" از این نظر الهام‌بخش است که از هنر سینما فراتر رفته و کاربردی میان‌رشته‌ای پیدا می‌کند. این فیلم برای مخاطب خود، یعنی انسان مدرن درگیرِ بحران‌ها، خاصیتی روانکاوانه و درمانگر دارد. در "اتاق پسر" با یک موقعیت بسیار حساس دراماتیک مواجهیم که به‌راحتی می‌تواند وارد خط ملودرام‌های اشک‌انگیز شود و لایه‌های سطحی احساسات مخاطب را درگیر کند. اما مورتی مسیر دیگری در پیش می‌گیرد که شاید بی‌ارتباط با سینمای کیارستمی نباشد.

وی ادامه داد: مورتی نگاهی ستایش‌آمیز نسبت به عباس کیارستمی و فیلم "کلوزآپ" داشت و این می‌تواند شمایی از سلیقه و نوع نگاهش به ما ارائه دهد؛ او در "اتاق پسر" هم‌چون کیارستمی سعی می‌کند در مواجهه با موقعیت‌های احساس‌برانگیز با طمأنینه برخورد کند و با این شیوه فیلمسازی به حس مخاطب عمق ببخشد و درک او را ارتقاء دهد.

این منتقد سینمایی افزود: در ابتدای فیلم خانواده‌ای به ظاهر موفق با ارتباطات عاطفی مناسب می‌بینیم، اما گره‌هایی با ظرافت در دل وضعیت آنها کاشته شده که در مقطع بحرانی خود را نشان می‌دهد و در مرکزیت آن پدر خانواده جای گرفته است. مورتی مشغله کاراکتر اصلی فیلم یعنی "جووانی" را در ارتباط با حرفه‌ی روانکاوی قرار داده است؛ او روانکاوی جوان، درون‌گرا، کم‌حرف و شنونده درونیات افراد مختلف است که در ادامه فیلم و در فقدان پسرش، به درون خود بازمی‌گردد و این‌بار خود اوست که باید درمان شود. این تغییر موضع ظریف، کاری دشوار است که مورتی به خوبی از عهده آن بر آمده است.

عصرآزاد اضافه کرد: لازمه موفقیت در این کار و باورپذیر ساختن فیلم، درگیر شدن نویسنده با چنین کاراکتر منحصر به فردی و پیش رفتن لحظه‌به‌لحظه با فروپاشی اوست؛ اینجا روشن می‌شود که چرا نانی مورتی هم‌زمان نویسنده، کارگردان و بازیگر شخصیت اصلی فیلم است. تسلط مورتی به‌عنوان نویسنده فیلمنامه، منجر به عمیق‌تر شدن کاراکتر فیلم با بازیگری او شده است. اشراف او به لایه‌های فروپاشی درونی شخصیت "جووانی" موجب شده کاراکتر او کلیشه‌ای، احساسات‌زده یا مبهم نشود. اینکه "اتاق پسر" در کشوری آن‌سوی جهان و 17 سال پیش ساخته شده و امروز برای ما در اینجا بحث ایجاد می‌کند و می‌توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم، موید این امر و مزیت مهم فیلم محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: از نظر اصول سینمایی نیز می‌توان به طرح این پرسش پرداخت که چطور می‌توان چنین محتوایی، که به‌عنوان یک پرونده روانپزشکی می‌تواند در یک فیلم مستند به‌کار گرفته شود، را به این شکل در یک روند دراماتیک قرار داد. اینکه مخاطب نخست با درام فیلم ارتباط می‌گیرد و در ادامه مسائل روانکاوانه موجود در آن را کشف می‌کند، از نگاه سینمایی و درام‌پردازانه مورتی ریشه می‌گیرد. در ابتدای فیلم شاهد جلسات روانکاوانه "جووانی" برای بیمارانش هستیم که با کات‌هایی غیرمنتظره به صحنه‌های بعد متصل می‌شود و به‌تدریج تصویر اولیه‌ای از خانواده او به‌دست می‌آید. این تصویر در عین گویا و روشن بودن، با ایجاز نیز همراه است و مقدمه فیلم را طولانی نمی‌کند.

او افزود: شخصیت‌پردازی "جووانی" به این صورت انجام گرفته که یک فرد روانکاو که مدام در پی تحلیل و اصلاح مسائل اطراف خویش است، اکنون در موقعیتی جانکاه قرار گرفته که باید به درمان درون خویش بپردازد. در ابتدا می‌بینیم که او حتی برای باخت پسرش "آندری" در یک مسابقه تنیس، تحلیلی پیچیده ارائه داده و از گره‌های درون پسر حرف می‌زند. اما چه چیزی ترسناک‌تر و تلخ‌تر از این که فرد با تصویر واقعی خود در آینه مواجه شده و نتواند از آن طفره رود؟ تلخی این مساله برای "جووانی" حتی از تلخی فقدان فرزند بیشتر است و او را دچار فروپاشی درونی می‌کند. او در فقدان پسر، با ذهن کاوشگر خود در پی چرایی مرگ فرزند است و در این مسیر کاستی‌های خود را پیش چشم می‌آورد. مخاطب می‌بیند "جووانی" که گوش شنوای دیگران است، در برقراری ارتباط عاطفی درست با پسر خود ناتوان بوده است. همین جنبه فیلم است که به آن خاصیت درمانگر می‌بخشد و مواجهه "جووانی" با خویش، می‌تواند برای مخاطبان فیلم نیز تداعی‌گر مواجهه با خود در چنین موقعیت‌های سختی باشد.

این منتقد سینمایی در ادامه گفت: خانواده در مواجهه با مرگ پسر، سفری درونی را طی می‌کند و در پایان به یک ثبات نسبی می‌رسد؛ در این فرآیند آنها با افتراق‌ها و گره‌های یکدیگر به‌شکل بی‌واسطه روبرو می‌شوند، به همین دلیل ثبات پایانی فیلم شباهتی به تصویر اولیه خانواده ندارد. هر کدام از اعضای خانواده در مواجهه با این بحران مسیر متفاوتی را طی می‌کنند و این مسیر برای "جووانی" در مقام یک روانکاو سنگین‌تر طی می‌شود. مسیری که "جووانی" انتخاب می‌کند کاملا قهرمانانه و دراماتیک است، اما شاهد هیچ عمل قهرمانانه بیرونی یا واکنش فیزیکی از جانب او نیستیم؛ عمل قهرمانانه و کنش‌مندی "جووانی" در درونش اتفاق می‌افتد. همین مسائل است که ثبات نسبی خانواده در پایان فیلم و نقاط اشتراک جدید آنها را ارزشمندتر از تصویر کلیشه‌ای و پوچ ابتدای فیلم می‌کند و انسجام آنها پس از طی این مسیر بسیار بیشتر از لحظه آغازین فیلم است. مورتی به خوبی توانسته این سیر درونی را برای مخاطب عینی و دراماتیزه کند و این ویژگی مهم فیلم است.

وی اضافه کرد: این یک موقعیت کلیشه‌ای است که با از دست رفتن یک نفر، اطرافیان به شناخت تازه و تصویری متفاوت از او می‌رسند. اما مورتی با الگوی درام‌پردازی خود به ما نشان می‌دهد که چطور اعضای یک خانواده با تصویری ایده‌آل نتوانسته بودند به کنه وجود هم نزدیک شوند. ابعاد فیلم و تفسیرهایی که از آن می‌شود نیز به اندازه تمام مخاطبان فیلم متکثر است و همین امر "اتاق پسر" را از یک درام روانکاوانه صرف فراتر می‌برد.

عصرآزاد در پایان گفت: فیلمنامه بسیاری از فیلم‌ها گرچه به‌صورت سه‌پرده‌ای کلاسیک نوشته می‌شود، اما کارگردان می‌تواند در پرداخت کاراکترها و گره‌افکنی‌های فیلم نگاهی مدرن و رویکردی شناور و سیال داشته باشد. در "اتاق پسر" گره‌گشایی‌ها می‌تواند گره‌گشایی درون افراد باشد و این رویکرد مدرن مورتی به الگوی کلاسیک درام سه‌پرده‌ای است که موجب می‌شود فیلم پس از پایان نیز در درون مخاطب ادامه پیدا کند.