سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: محمد رضا اصلانی، شاعر و سینماگر معاصر در گفت و گو با هنرآنلاین گفت: "بازگشت ادبی" به نظر من یک فاجعه ملی است؛ "بازگشت ادبی" شاید در زمینه نثر کاری انجام داده باشد؛ ساده کرده نثر و نوعی ساده نویسی روسویی که در واقع از نتایج دوران روشنگری است اما باعث شد یک مکتب بزرگ، اندیشمند، ایماژیست و زبان‌آور را در زبان فارسی مهجور کنیم. ما  از مکتب هندی یا همان "وقوع" می توانستیم آبشخور بزرگی داشته باشیم.

شاعر مجموعه شعر "شب‌های نیمکتی، روزهای باد" در ادامه گفت:  چیز دیگری که ما به واسطه توطئه انگلیس‌ها از دست دادیم جریان "دساتیر" بود. "دساتیر" سوای نوعی اسطوره سازی اختراعی، صاحب تخیل فوق العاده‌ای است. اما حتی ما به عنوان یک تخیل به آن گاه نکردیم.البته هنوز هم به آن توجهی نمی شود. دساتیر می‌توانست یک تخیل ملی- بومی برای ما باشد. نکته دیگر در این جریان  کشف ظرفیت ترکیبی زبان فارسی بود. دساتیری‌ها به وجه ترکیبی زبان فارسی توجه ویژه‌ای داشتند. در این زمینه فرهنگ دساتیر راهگشایی است برای گسترش زبان فارسی.  زبان فارسی می‌تواند با این ترکیب‌سازی خودش را گسترش بدهد و از قالب عربی‌ای که محدودش کرده رها شود.

اصلانی در پاسخ به این سوال که شما موافق عربی زدایی از زبان فارسی هستید، گفت: من هیچ مخالفتی با زبان عربی ندارم و اتفاقا مخالف مسئله عربی‌زدایی از زبان فارسی هستم.  آن هم یک دستاورد برای زبان فارسی است. در ضمن این کلمات دیگر عربی نیستن؛. عرب نمی‌گوید "استقبال". اصلانی ادامه داد: خیلی از کلماتی که امروز استفاده می‌کنیم ساخته خودمان است و اصلا مستعمل عرب زبان‌ها نیست. کلماتی است که ما با قواعد عربی ساختیم، که آن قواعد هم "ابونصر فراهی"‌ها  وضع کرده‌اند. از طرف دیگر زبان خاصیتش گسترش یابی است، خاصیتش محدود شدن، عقب رفتن یا کم شدن نیست .

شاعر کتاب"بر تفاضل دو مغرب" گفت:  ما با این گستره به امپراتوری زبانی خودمان اضافه کردیم و حالا آیا درست است که بخش هایی از این امپراتوری زبانی را از دست بدهیم؟ اما در مورد وجه ترکیبی زبان که به آن اشاره کردم بهتر است یک توضیح بدهم. ما دو نوع ساختار زبانی داریم؛ یک ساختار قالبی که توی ابواب عربی است. خب ما از طریق این باب‌ها می‌توانیم بی نهایت واژه بسازیم. وجه دیگر ساختار ترکیبی است. مثلا کلمه گشایش که شاید دور از ذهن به نظر بیاید اما واژه‌ای است ترکیبی. یک‌بار شنیدم دختربچه‌ای می‌گفت:"فرس تادی، فرس ندادی". اولش این واژه سازی  به خنده‌ام انداخت و بعد فکر کردم که این بچه چقدر درست حرف می زند؛ فرستادن "فرس تادن" است، به این معنی که "فرس" واژه اصلی است و "تادن" فعل معین آن است.

اصلانی گفت: ناخودآگاه زبانی کودک این را کشف کرده است. ما هیچگاه این واژه را به عنوان واژه‌ای ترکیبی در نظر نمی‌گیریم و این وجه ترکیبی بی نهایت می‌تواند برای ما واژه‌سازی کند و دساتیری‌ها این را فهمیده بودند. به این مسئله سالیان زیادی بی‌توجهی شد و خیلی بعدها بود که در فرهنگستان اول زبان فارسی از این موضوع بهره گرفتند و کلماتی نظیر ارتش، تیمسار یا سرهنگ ساخته شد.  هرچند هم‌اکنون نیز دساتیری‌ها مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند.